فرارو- جان اف کندی، رئیسجمهور آمریکا، در دهه ۱۹۶۰ خواستار نظارت دقیق بر برنامه هستهای اسرائیل، خصوصا تاسیسات مناقشهبرانگیز دیمونا، بود، اما با ترور کندی، آمریکا در نظارت بر برنامه هستهای اسرائیل تساهل کرد.
به گزارش فرارو، اسرائیل تنها دارنده تسلیحات هستهای در خاورمیانه است و حتی در جنگ ۱۹۶۷ با اعراب، طرحی برای بمباران هستهای مصر تدارک دیده بود. در حالی که بسیاری از کشورها به رغم عضویت در پیمان منع گسترش جنگافزارهای هستهای (انپیتی) و پذیرش نظارت سخت بین المللی تحت شدیدترین فشارهای خارجی هستند، اسرائیل برنامه هستهای خود را از نظارت بین المللی دور نگه داشته است و اصطلاحا سیاست «ابهام هستهای» را دنبال میکند. برخی ناظران معتقدند اسرائیل، که از سال ۱۹۵۸ برنامه هستهای خود را شروع کرد، حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ بمب هستهای دارد. مشهور است که اسرائیل به کمک فرانسه، قابلیتهای هستهای خود را ارتقا داد، اما پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که آمریکا نسبت به ساخت بمب هستهای در اسرائیل چه موضعی داشت؟
اخیرا دو محقق اسرائیلی و آمریکایی با استناد به اسناد سری جدید که به تازگی از طبقهبندی سری خارج شدهاند، گزارش مفصلی درباره رویکرد آمریکا در قبال ساخت بمب هستهای اسرائیل در روزنامه هاآرتص منتشر کردند. به نوشته انور کوهن، استاد مطالعات عدم اشاعه در انستیتوی مطالعات بین المللی میدلبری، و ویلیام بار، تحلیلگر ارشد آرشیو امنیت ملی در دانشگاه جورج واشنگتن، در بهار و تابستان ۱۹۶۳ رهبران آمریکا و اسرائیل - جان اف کندی، رئیسجمهور وقت آمریکا و دیوید بن گوریون و لوی اشکول، نخستوزیران اسرائیل- درگیر یک تنش خطرناک درباره برنامه هستهای اسرائیل شدند. تنشی که افکار عمومی از آن بیخبر بود و فقط عده معدودی از مقامات بلندپایه دو طرف از آن اطلاع داشتند.
۲۵ سال پیش پرفسور یووال نئمان، مشاور ارشد علمی سابق در دولت اسرائیل، به کوهن گفته بود که در اسرائیل، مقامات ذیربط تنش با آمریکا را یک بحران واقعی دانستند. نئمان تصریح کرد که اشکول، جانشین بن گوریون، و دستیارانش، معتقد بودند که کندی به اسرائیل یک اولتیماتوم واقعی میدهد. به گفته این مشاور علمی، سرلشکر دان تولکوفسکی، فرمانده سابق نیروهای هوایی اسرائیل، نگران بود که کندی ممکن است نیروهای هلیبرن به تاسیسات هستهای دیمونا در اسرائیل اعزام کند. با توجه به اینکه کندی تعهد نیرومندی به عدم گسترش سلاحهای هستهای داشت، آینده برنامه هستهای اسرائیل در معرض خطر قرار گرفت. چرا که کندی مصمم بود که مانع ساخت تسلیحات هستهای توسط اسرائیل شود. اما بن گوریون و سپس اشکول، مصمم بودند پروژه ساخت بمب هستهای در دیمونا را ادامه دهند. آنها بر این باور بودند که سلاح هستهای برای اسرائیل که با تهدیدات موجودیتی مواجه بود، یک بازدارندگی ضروری است.
اوایل هفته گذشته، کوهن و بار، حدودا ۵۰ سند سری آمریکایی را در وبسایت آرشیو ملی منتشر کردند که برای نخستین بار تقابل سری آمریکا و اسرائیل بر سر برنامه هستهای اسرائیل را تشریح میکند. این اسناد، عزم کندی و عناد رهبران اسرائیل در پیگیری برنامه هستهای را نشان میدهد. مجموعه اسناد یادشده، شامل مکاتبات کندی با بن گوریون و اشکول و نیز برخی از اسناد آمریکایی میشود که برای نخستین بار در ماههای اخیر از طبقهبندی خارج شدهاند. در این اسناد، گزارشهای کاملی درباره بازرسان آمریکایی که از دیمونا بازدید کردند، و مباحثات آمریکایی درباره صلح آمیز بودن یا نبودن برنامه هستهای اسرائیل آمده است.
تاسیسات هستهای دیمونا، واقع در بیابان نقب در اسرائیل، برای نخستین بار در سال ۱۹۵۸، با همکاری مشترک و سری اسرائیل و فرانسه، احداث شد. اما آمریکاییها دو سال بعد، یعنی در سال ۱۹۶۰، آن را کشف کردند. اندکی بعد، سازمان جاسوسی سیا، گزارشی در این خصوص منتشر و اعلام کرد که تولید پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت بمب، حداقل یکی از اهداف تاسیسات دیمونا است.
اندکی پس از مراسم تحلیف جان اف کندی، او درباره کسانی که دنبال بمب هستهای هستند، سوال پرسید. کریستیان هارتر، وزیر وقت خارجه آمریکا، به رئیسش پاسخ داد که اسرائیل و هند دنبال چنین تسلیحاتی هستند. هارتر افزود دیمونا میتواند تا سال ۱۹۶۳ جدود ۹۰ کیلوگرم پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت بمب، تولید کند که این مقدار برای ساخت ۱۰ تا ۱۵ بمب هستهای کفایت میکند. هارتر از کندی خواست که قبل از تولید این سلاحها، به اسرائیل فشار بیاورد. کندی، به رغم مشغولیتهای مهم دیگری که داشت، از بن گوریون خواست که به آمریکاییها اجازه دهد از دیمونا بازدید کنند. او این بازدید را شرط داشتن روابط خوب دیپلماتیک با اسرائیل قرار داد. اما در مقابل، بن گوریون تعلل کرد. سرانجام، همزمان با استعفای بن گوریون در ۱۹۶۱، دو دانشمند آمریکایی از جانب کمیسیون انرژی اتمی آمریکا، از دیمونا بازدید کردند مدیریت دیمونا به دانشمندان آمریکایی گفت که این تاسیسات میتواند برای تولید برق به شکل صلحآمیز مورد استفاده قرار گیرد. در ۳۱ ماه مه ۱۹۶۱، بن گوریون در دیدار با کندی در نیویورک همین ادعا را دوباره مطرح کرد.
آمریکاییها از ادعاهای اسرائیل متقاعد نشدند و خواستار بازدید دوباره شدند. سرانجام پس از ماهها تاخیر، بازرسان آمریکایی بار دیگر در ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۲ از دیمونا بازدید کردند، اما این بازدید بسیار کوتاه - به مدت ۴۵ دقیقه- و محدود بود. اطلاعات چندانی در مورد بازدید دوم وجود ندارد. ولی اسنادی که اخیرا منتشر شده زوایای پنهان این بازدید را روشن میکنند. در یکی از اسناد وزارت خارجه آمریکا قید شده است که بازرسان آمریکایی به طور برنامهریزی نشده از دیمونا بازدید کردند، اما نتوانستند همه ساختمانها و تاسیسات دیمونا را بازرسی کنند. همزمان با آغاز شدن بحران موشکی کوبا در اکتبر ۱۹۶۲، وزارت خارجه آمریکا به آرامی به سایر کشورها اطلاع داد که تاسیسات دیمونا ماهیت صلحآمیز دارد. با این حال، در سال ۱۹۶۳ آمریکاییها بار دیگر به دیمونا توجه کردند و آژانس اطلاعات امنیت ملی آمریکا تخمین کرد که اگر دیمونا با تمام ظرفیتش در این سال عملیاتی شود، میتواند پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت یک یا دو بمب در سال را تولید کند. اسرائیل برای تولید پلوتونیوم به تاسیسات دیگری برای جداسازی پلوتونیوم از سوخت مصرف شده راکتور نیاز داشت. ارزیابی اطلاعات ملی آمریکا در آن زمان گفته بود که نمیتواند وجود یا عدم وجود تاسیسات جداسازی را تایید کند. طبق این ارزیابی، اسرائیلیها در خصوص تاسیسات بازپرداش اطلاعات متناقضی به آمریکاییها دادهاند.
بنابراین، آمریکاییها برای نظارت بر دیمونا از بن گوریون درخواست کردند که بازرسان آمریکایی حداقل دو بار در سال از این تاسیسات بازدید کنند. اما بن گوریون برای این کار آماده نبود. او تلاش کرد در گفتگو با کندی، موضوع هستهای را به حاشیه ببرد و در مقابل درباره مخمصه امنیتی اسرائیل گفتگو کند. بن گوریون چگونه میتوانست توجه کندی را از مسئله بازدید از دیمونا منحرف کند؟
در ۱۷ آوریل ۱۹۶۳، سوریه، عراق و مصر اعلامیه فدراسیون عربی را امضا کردند و خواستار تشکیل اتحادیه نظامی برای آزادی فلسطین شدند. بن گوریون به طور تلویحی از این امر استفاده کرد تا آمریکاییها را متقاعد کند که اسرائیل با تهدید موجودیتی مواجه است و بنابراین به بازدارندگی نیاز دارد. در ۲۶ آویل ۱۹۶۳، بن گوریون در نامهای هفت صفحهای تهدیدات موجودیتی اسرائیلی را بزرگنمایی کرد و حتی از تکرار هولوکاست هشدار داد. او با این نامه میخواست تلویحا منطق اصلی تاسیسات دیمونا (برای ساخت بمب اتمی) را به آمریکاییها بقبولاند. اما کندی، هشدارهای بن گوریون درباره تحولات جهان عرب را اغراقآمیز دانست.
مکاتبات میان بن گوریون و کندی نشان میدهد که نخست وزیر اسرائیل مکررا مسئله بازرسی آمریکاییها از دیمونا را نادیده میگرفت و در مقابل بر خطر کشورهای عربی برای اسرائیل تاکید میکرد. در یکی از نامههای بن گوریون به کندی، او ادعا میکند که رهبران عرب، نظیر جمال عبدالناصر، را میشناسد و آنها قادر هستند رفتار نازیها با یهود را تکرار کنند. در واقع بن گوریون با این اغراقها، میخواست تلویحا منطق داشتن سلاح هستهای را برای آمریکاییها تشریح کند. چرا که او در آن زمان نمیتوانست صریحا به داشتن برنامه تسلیحات هستهای اعتراف کند. با این حال، نامه بن گوریون تاثیر زیادی روی کندی نگذاشت. چرا که بعدها کندی از طریق سفیر آمریکا در تل آویو نامهای فوری به بن گوریون ارسال کرد و گفت: اگر اسرائیل اطلاعات موثقی درباره دیمونا ندهد، حمایت آمریکا از اسرائیل به طور جدی آسیب خواهد دید. اما این نامه هرگز به بن گوریون تحویل داده نشد. نامه کندی در ۱۵ ژوئن به تل آویو رسید، اما یک روز بعد بن گوریون در اقدامی ناگهانی که هیچکس دلیل آن را نمیداند، از نخست وزیری اسرائیل استعفا کرد. تا به امروز درباره ارتباط فشار کندی در زمینه بازرسی از دیمونا و استعفای بن گوریون گمانهزنیهایی مطرح میشود.
لوی اشکول به جای بن گورویون نخست وزیر شد و حدود ۱۰ روز پس از تصدی این منصب، اشکول نامهای شبیه به نامه کندی به بن گوریون دریافت کرد. اشکول متوجه شد که نامه کندی به مثابه یک التیماتوم است و او در آغاز کار خود با یک بحران مواجه شده است. اشکول از کندی خواست که مدتی به او مهلت دهد تا مشورتهایی انجام دهد. ولی اندکی بعد، اشکول در نامهای به کندی اعلام کرد اسرائیل چیزی که برای تامین امنیت ملی خود لازم است را انجام خواهد داد. اشکول پس از مدتها تاخیر به کندی پیشنهاد کرد که آمریکاییها در سال ۱۹۶۳ از دیمونا بازدید کنند. ولی با بازدیدهای دو بار در سال مخالفت کرد. سرانجام برای جلوگیری از تقابل با آمریکا، اشکول موافقت کرد که یک سری بازدیدهای برنامهریزی شده از دیمونا صورت گیرد. اولین بازدید برنامهریزی شده، دو ماه پس از ترور کندی، در اواسط ژانویه ۱۹۶۴ انجام شد. جزئیات این بازدید سری ماند، اما برخی گزارشها حاکیست که از برخی ساختمان و تاسیسات دیمونا بازدید نشد و مدت بازدید هم از دو روز به یک روز محدود شد. این بازدید شکوتردیدها درباره برنامه هستهای اسرائیل را بیشتر کرد.
مسئله تاسیسات بازپردازی سوخت مصرف شده برای پلوتونیوم، در سرتاسر دهه ۱۹۶۰ یکی از مسائل مورد توجه دستگاههای اطلاعاتی آمریکا بود. هیچ کس مطمئن نبود که آیا اسرائیل یک سایت بازپردازی سری دارد یا اینکه هنوز چنین سایتی را احداث نکرده است.
مکاتبات کندی با بن گوریون و اشکول در سال ۱۹۶۳، اوج کارزار رئیسجمهور آمریکا علیه برنامه هستهای اسرائیل بود. در مقابل، تاسیسات دیمونا، ارزشمندترین پروژه برای بن گوریون در آخرین دهه مسئولیت او بود. تاسیس مرکز تحقیقات هستهای نقب، در واقع نتیجه نگرانی عمیق بن گوریون درباره آینده اسرائیل بود. بن گوریون، همانگونه که قبلا ذکر شد، معتقد بود که همسایگان عرب به دنبال رقم زدن یک هولوکاست دیگری هستند و ساخت بمب اتمی در دیمونا تنها راه منع چنین چیزی است. البته یک نکته را هم نباید مغفول گذاشت و آن عدم جدیت آمریکا در منع ساخت بمب هستهای در اسرائیل بود. آمریکا در زمان کندی به اسرائیل هشدار داده بود که عدم همکاری هستهای اسرائیل با آمریکا، حمایت آمریکا از اسرائیل را در معرض خطر قرار خواهد داد. اما اگر امریکا در این هشدار جدی بود، پروژه ساخت بمب اتمی در دیمونا هرگز به پایان نمیرسید. البته این را هم باید اضافه کرد که کندی فرصت نیافت به برنامه هستهای اسرائیل بپردازد. چرا که او ترور شد و هرگز جدیت او در برابر اسرائیل مورد آزمون قرار نگرفت. هم کندی و هم رهبران اسرائیل هر دو نمیخواستند رابطه دو جانبه اسرائیل و آمریکا به هم بخورد. با مرگ کندی، مسئله بازدیدهای دو بار در سال بازرسان آمریکایی از دیمونا کمرنگ شد. بعدها، لیندون جانسون، رئیسجمهور آمریکا، بار دیگر بازرسی از دیمونا را با اشکول در میان گذاشت، اما در این خصوص جدی نبود.
فشارهای کندی برای بازدید از دیمونا، نهایتا باعث شد که آمریکاییها بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۹ شش بار -هر سال یک بار- از دیمونا بازدید کنند. اما این بازدیدها خیلی دقیق نبود. رئیسجمهور بعد از کندی، بر برنامه هستهای اسرائیل سختگیری نکرد و شاید این امر ساخت بمب هستهای توسط اسرائیل را تسهیل کرد.
اسرائیل خودش میگه بیش از 400 کلاهک هسته ای داره - با چه مجوزی غربی ها، اسرائیل و فردا روزی عربستان باید داشته باشه ولی ما نه؟ این باعث میشه توسری خور باشیم