شگردهای مشترک فراوان دارند، خود را فرزند، نایب برحق، جانشین و زمینه ساز ظهور حضرت مهدی (عج) میدانند، در مقابل فقاهت و مرجعیت قرار دارند، الْبَیَانَ در سوره الرحمن را از آن خود میدانند و معتقدند خداوند اینگونه نوید آنان را داده است، با اذکاری برای مخاطبان خود خواب سازی میکنند؛ به واسطه ادعای امام زمان (عج) بودن زنان را بر خود محرم میدانند و احکام شرع را تغییر میدهند؛ مریدانی هم دارند که به واسطه استخاره و تفسیر و تقطیع آیات قرآن و روایات جعلی شیفته آنان شده اند!
گفتگوی شفقنا با حجتالاسلام محمد شهبازیان را در ادامه میخوانید:
چهار گونه مدعیان دروغین؛ از ارتباط مستقیم با امام زمان (عج) تا جانشینی حضرت
در مورد شگردها، اهداف و برنامههای مدعیان دروغین مهدویت، اظهار کرد: در بحث آسیب شناسی مباحث مهدویت امروز با چهار گونه از مدعیان دروغین روبه رو هستیم، یک گونه از این مدعیان مستقیماً ادعای امامت و مهدویت دارند، گونهای دیگر کسانی هستند که ادعای نیابت خاص میکنند، گونه دیگر کسانی که ادعای زمینه سازی ظهور دارند و به عنوان مثال در قالب یمانی و ... ظهور میکنند. دسته چهارم کسانی هستند که ادعای ارتباط با حضرت دارند، این ارتباط را در قالب نسبی ذکر میکنند و میگویند که من همسر و فرزند امام زمان هستم، آنان ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را در قالب مکاشفه و خواب یا در قالب دیدار و گفت: وگو نیز ذکر میکنند.
استفاده از قرآن با شگرد تأویل گرایی
او در مورد ویژگیهای مدعیان دروغین که سبب جذب افراد به سوی ادعاهای آنان شده، گفت: هرکدام از مدعیان خصوصیات و ویژگیهای تقریباً خاص خود را در گونههای مختلف دارند و شگردهای آنها با هم تفاوتهایی دارند، به صورت کلی بخواهیم شرح دهیم تقریباً بین جریانهای مدعی که اشتراک معنایی وجود دارد. نکته اول در بحث جریانهای مدعی و ویژگیها و شگردی که آنان به کار میگیرند، استفاده از قرآن با شگرد تأویل گرایی و استفاده از عمومیات قرآن است، این شگرد تقریباً در میان تمام مدعیان وجود دارد.
تأویل گرایی آیات قرآن و ادعای خسران ائمه معصومین (ع)
او ادامه داد: منظور از تأویل گرایی این است که یک تفسیری از آیهای انجام دهند بدون اینکه هیچ مستندی در آن باشد به عنوان مثال در حال حاضر یک جریان معروفی مانند احمد اسماعیل بصری وجود دارد که ادعای یمانی بودن کرده و در عراق فعالیتهای خود را دارد و مریدانی هم پیدا کرده است، ایشان بدون هیچ مبنا و دلیلی برای اینکه بتواند بر اشتباهات خود در کتاب هایش سرپوش بگذارد و اگر منتقدان به او اشکالی وارد کردند، بگوید که یک معصوم هم میتواند خبط و خطا داشته باشد یا مثلاً یک معصوم هم میتواند ظلمت و تاریکی داشته باشد.
احمد اسماعیلی به دروغ آیه قرآن إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ را اینطور تفسیر و تأویل کرده که مصداق بارز این آیه امیرالمومنین است که دچار خسران شده و تاریکیهایی در عملکرد او وجود دارد، در صورتی که در تفسیر اصلی این آیه انسان در خُسْرٍ ابولهب و ابوجهل و دشمنان اهل بیت (ع) هستند. یا مثلاً دورهای علی محمد شیرازی، شارع آئین بابیه و نویسنده کتاب بیان میگوید کتابش فرستاده خداست، در حالی که منتقدین علی محمد شیرازی بیان میکنند که هیچ یک از ائمه و انبیاء نام چنین کتابی را نیاورده است در صورتی که کسی که ادعای امامت، نبوت و جایگاهی میکند باید انبیا و ائمه گذشته نامی از او برده باشند، مثلا در قرآن بشارتهایی که به پیامبر و قرآن داده شده است. علی محمد در برابر این سوال از شگرد تأویل گرایی استفاده میکند و این جمله را ذکر میکند که قرآن در سوره الرحمن نامی از کتاب بیان آورده و فرموده، الرَّحْمَنُ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ؛ در حالی که معنای کلمه بیان در سوره الرحمن ربطی به کتاب علی محمد شیرازی ندارد.
استناد به روایات جعلی
او با بیان اینکه یک نکته واحد و مشترک در میان مدعیان دروغین مهدویت این است که در بحث و نمونههای مختلف درخصوص آیات قرآن، مستندی محکم و قانع کننده ندارند، اظهار کرد: مدعیان دروغین وقتی در روایات هم ورود پیدا میکنند، شگرد مشخصی دارند، از جمله اینکه به روایاتی جعلی استناد میکنند، در صورتی که این روایات اصلاً وجود خارجی در کتب شیعه و متون اصلی و در بیان ائمه نداشته بلکه در یک دورهای حدیثی جعل شده و یک فرقه یا خودش جعلش کرده یا از یک جعلی سوء استفاده میکند.
ما در گذشته هم داشتیم که بعضی از افراد برای ابهت و جایگاه حاکمیت خود حدیث جعل میکردند، یا امویان حدیث جعل میکردند، در حقیقت جعل احادیث برای پیشبرد اهداف سیره خلفای گذشته بوده است. امروز هم جریانهای مدعی همین کار را میکنند به عبارت دیگر اگر در گذشته واقفیه و مغیریه حدیث جعل میکردند، امروز هم جریانهای انحرافی مثل جریان بابیه و بهائیت و حیدر مشتت و احمد اسماعیل بصری که ادعای یمانی بودن دارد، دست به احادیث جعلی میزنند و مبلغانی برای خود دست و پا کردند.
تحریف و تقطیع آیات قرآن
او تصریح کرد: شگرد دیگری که این مدعیان در روایات انجام میدهند، این است که یک قطعه از حدیثی که ما در کتاب هایمان داریم را برداشت و تفسیر میکنند و به طور کلی معنا و مفهوم تغییر میکند، در واقع تقطیع کردن یکی از شگردهای مدعیان است. شگرد مشترک دیگری که دارند تحریف است، تحریف میتواند در لفظ یا در معنا باشد، گاهی لفظ را جابه جا میکنند، به عنوان مثال فتحه و کسره یک کلمه را تغییر میدانند تا معنا به طور کلی تغییر کند. به عنوان مثال حسینعلی نوری بنیانگذار بهائیت در کتابی به نام ایقان که میگویند این کتاب وحی است، میگوید: «در روایتی از امام صادق (ع) داریم که قائم و مهدی میآید» و این مهدی در سال ۶۰ میآید و سپس حدیث را اینطور میخواند، فی سَنَهِ السّتّینِ یعنی در سال ۶۰، در صورتی که ما وقتی اصل روایت را مراجعه میکنیم میبینیم که اصل روایت «فی شبهه لیستبین امره» است در حقیقیت عملکرد حسینعلیبهاء در ارائه این روایت، یکی از بهترین شواهد برای اثبات درستکار و امین نبودن اوست. وی با تقطیع و تحریف، این روایت را نقل کرده و مدعی ذکر تعیین سنه ظهور قائم موعود در روایات میشود. در واقع مدعیان دروغین از عدم آگاهی طرف مقابل استفاده میکنند و یک معنا را که واقعی نیست برای خود مصادره میکنند.
اثبات بر حق بودن مدعیان در خواب!
او به دیگر شگرد مشترک جریانهای مدعی اشاره و خاطرنشان کرد: خواب یکی از شگردهای مشترک مدعیان دروغین مهدویت است. در مسائل عقیدتی و فقهی شیعه و سنی و اتفاق عقلا و تمام ادیان و مذاهب اسلامی بر این است که شما نمیتوانید به وسیله خواب یک مسئله عقیدتی، فقهی و شرعی را مشخص کنید. خواب در آنجا حجت نیست. از سوی دیگر جریانهای مدعی از نظر روانی به مخاطب خود ذکری را القا میکنند و میگویند که فقط به این ذکر فکر کن و ببین چه خوابی میبینی، مشخص است که خواب دیده میشود، چون از نظر روانی به مریدانشان القا شده است. آنها میگویند که ما در خواب دیدیم که مرید، رهبر، قطب و مراد ما مثلاً در باغ سبزی است و بنابر این خواب برای خود تحلیل میکنند که مسیر ما حق است.
استفاده از استخاره
او ادامه داد: شگرد دیگر مدعیان دروغین استخاره است. آنان در استخاره با ذهن عمومی مردم بازی کنند در صورتی که ما استخاره را در عقیده و فقه حجت مطلق نمیبینیم، کسی حق ندارد برای مسایل عقیدتی و فقهی خود استخاره بگیرد.
جریانهای مدعی دعوت به خود میکنند نه به خدا
او گفت: باید بدانیم که یک نقطه مشترک مدعیان این است که جریانهای مدعی دعوت به خود میکنند نه به خدا، یعنی خود را محور قرار میدهند. به عنوان مثال احمد اسماعیل بصری به اسم اینکه مثلاً من فرزند امام زمان هستم و قرار است که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی شوم، حرکت خود را شروع کرده، ولی در حال حاضر در نوشتهها و کتاب هایش و مریدانش و عیقده مریدانش انقدر که احمد اسماعیل اهمیت دارد، امام زمان اهمیت ندارد. او میگوید همه چیز را برای خود مصادره میکند که من چنین و چنانم و شما باید از من تبعیت کنید و هر چه من میگویم. این یکی از ویژگیها و شگردهای مدعیان امروز است که به جای دعوت به خدا و اهل بیت (ع) عملاً به نام اهل بیت برای خود عصمت تراشی میکنند.
مدعیانی که امروز دچار خبط و خطای اخلاقی شدند
او به اباحه گری در میان جریانهای منحرف اشاره و خاطرنشان کرد: کسانی که امروز به عنوان مدعیان میبینیم عموماً افرادی هستند که دچار خبط و خطای اخلاقی شدند، به عنوان مثال بین میکنند که ما امام زمان هستیم، پس زنان به ما محرم هستند، ما امام زمان هستیم و احکام شرع را تغییر میدهیم، یکی از ویژگیهای جریانهای مدعی این است که بلافاصله شروع به نقص احکام کردند همانطور که بابیه و بهائیه نقص احکام کردند و گفتند که احکام اسلام باطل شده و باید احکام جدید بیاورید، امروز جریانهای مدعی با توجه به رهبرانشان برخی از احکام را تغییر میدهند. به عنوان مثال علیرضا پیغان ادعایی کرد و قبله را از کعبه به جمکران تغییر داد، یا احمد اسماعیل بصری امروز تغییراتی در احکام شرع ایجاد کرده، به او گفته میشود که چطور خلاف اهل بیت (ع) سخن میگویی، میگوید که من قائمی هستم که باید احکام را تغییر دهم و احکام گذشته اسلام را نقص کنم. این اباحه گری و تغییر شریعت از جمله ویژگیهای این جریانهای مدعی است.
رو به روی مرجعیت و فقاهت قرار میگیرند
او ضمن اینکه از دیگر ویژگیهای مشترک جریانهای مدعی را تمسّک به کتابها و روایات ضعیف دانست، گفت:جریانهای مدعی و رهبران فرق، به دوری از فقاهت و مرجعیت معتقد هستند، آنان رو به روی مرجعیت و فقاهت قرار میگیرند و دروغ پردازیهایی را نسبت به فقیه و جایگاه فقاهت در آخرالزمان مطرح میکنند و مرجعیت را بی دلیل زیر سوال میبرند.