باران و سيل كه آمد، مينهاي بهجامانده از جنگ ايران و عراق را هم با خود به مناطق سيلزده آورد. دو روز پيش بود كه خبر آمد چند مين و خمپاره به دليل بارش بارانهاي سيلآسا در ايلام كشف شدند و فعالان اين حوزه را كه پيشتر درباره آن هشدار داده بودند، نگرانتر كرد.
به گزارش شرق، هزاران مين عملنکرده هنوز در دل خاکهاي ايران است و هر سيلاب و باران شديدی، آنها را جابهجا ميکند. در اين روزهاي پرباران، بارها فعالان حوزه پاكسازي مين نسبت به جابهجايي مينها در استانهاي مرزي آذربايجانغربي، كردستان، ايلام، كرمانشاه و خوزستان هشدار دادهاند. هرچند راه مقابله با آن وجود داشت و سالها پيش بايد مناطق آلوده بهطور كامل پاكسازي ميشدند، اما مين كه آمد، راه مقابله با آن سخت است؛ زير لايهاي از خاك پنهان ميشود و هر لحظه ممكن است با قرارگرفتن پاي يك رهگذر منفجر شود.
طبق آمار غيررسمي، در سال 97 نزديك به 14 نفر بر اثر برخورد با مين كشته و 48 نفر ديگر مصدوم شدهاند كه از اين ميان تعداد زيادي حداقل يك عضو از بدن خود را از دست دادهاند؛ اين در حالي است كه مركز مينزدايي كشور بارها اعلام كرده مناطق آلوده به مين بهطور كامل پاكسازي شدهاند و يك درصد از مناطق همچنان به مين آلوده هستند. بااینحال، حوادث سالهاي گذشته نشان ميدهد همچنان در دل خاك برخي مناطق كه پايان پاكسازي آنها نیز اعلام شده است، مين وجود دارد.
سيلاب خاك را جابهجا ميکند و مينهايي را كه در دل آن مدفون شدهاند، با خود ميبرد و شايد ايستگاهي كه از آن پياده ميشوند، جلوي خانه يكي از سيلزدهها باشد. كسي نميداند در اين روزها ممكن است چه تعداد از مينها و به چه ميزان جابهجا شده باشند؛ اما آنگونه که بهنام صادقي، فعال حوزه مين كه حدود سه دهه مشغول به پاكسازي مناطق آلوده به مين است، ميگويد، به دليل سيلهاي اخير حتما نظم ميادين مين بههم خورده است.
او با هشدار درباره خطر جابهجاشدن مينها در مناطق سيلزده، ميگويد: «در سالهاي گذشته با توجه به فرسايش خاك و بارندگي باران و آبشدن برفها، هميشه مينها مقداري جابهجا ميشدند؛ اما شرايط با سيل اخير بسيار متفاوت شده است. به دليل اينكه شدت جريان آب بسيار بالا بوده و قدرت بيشتري براي جابهجايي مينها داشته، بايد به اين موضوع توجهی جدي داشت. بارندگيهاي اخير ميتواند نظم ميادين مين و همه مناطقي را كه در حال پاكسازي بودند، برهم بزند و مينها را به مناطق پاك جابهجا كند. در اين جابهجاييها ممكن است مينها به سطح زمين بيايند يا برعكس در زير گلولاي مدفون شوند و به كسي آسيب نرسد. با قطعيت ميتوان گفت سيلاب اخير بر نظم ميادين مين تأثير زيادي دارد و اين كار گروههاي پاكسازي و مردم محلي را دشوار ميكند. مينها از يك تا هزار متر ممكن است جابهجا شوند؛ اين پديده فقط مختص ايران نيست و در همه كشورهايي كه آلوده به مين هستند، رخ ميدهد. هيچ چيزي غيرممكن نيست و امكان دارد مينها به وسيله سيل اخير مناطق مسكوني را نيز آلوده كنند».
صادقي در پاسخ به اين پرسش كه آيا سيل تأثيري بر غيرفعالكردن اين مهمات دارد يا خير، پاسخ داد: «مينها به مرور زمان فرسوده ميشوند و احتمال دارد بهقدري فرسوده شوند كه با كوچكترين فشاري منفجر شوند يا قطعات آن بر اثر فرسودگي از هم متلاشي و بهطور كلي غيرفعال شود».
به گفته صادقي، چندي پيش مسئولان اعلام كردند عمليات پاكسازي عمومي خاتمه يافته و فقط يك درصد از اراضي ما در مناطق سخت و صعبالعبور باقي مانده است كه نيازمند عمليات ويژه است. مركز مينزدايي كشور بودجه خاصي را براي پاكسازي زمينهاي آلوده به مين در نظر گرفته است و پاكسازي در حال انجام است؛ اما با توجه به سيلهاي اخير، به نظر ميرسد بايد هنگام اعتباردهي به مناطق سيلزده، براي استانهايي كه به مين آلوده بودند، رديف اعتباری بودجه براي پاكسازي و آموزش مردم دراينباره اختصاص بدهند.در خبري كه دو روز پيش در سايتهاي رسمي اعلام شد، آمده بود: «بارش بارانهاي سيلآسا در استان ايلام موجب نمايانشدن «مين» و «خمپاره»هاي زمان جنگ شد. ادواتي که سيل موجب نمايانکردن آنها شده است، شامل «مين» ضدتانک، «خمپاره»هاي انواع «مهمات m9» و «آرپيجي ۷» باقيمانده از ميادين مين و تلههاي انفجاري است که بارندگي و سيل موجب عيانشدن آنها شده. اين ادوات را که در مسير رودخانه کنجانچم مهران و رودخانه چوار، ملکشاهي رؤيت شدهاند واحدهاي چک و خنثي بررسي و کنترل کردند».
اعلام اين خبر تأييدي است بر جابهجاشدن مينها در روزهاي اخير، موضوع مهمي كه مسئولان نبايد بيتوجه از كنار آن بگذرند.هرچند سيل روزهاي گذشته اهميت اين موضوع را بيشتر كرده است، اما نگاهي به حوادث سالهاي گذشته نشان ميدهد در فصل بهار هميشه بيشترين مصدومان مين را داشتهايم.
سالار شريعتي يكي از كساني است كه سالها پيش در فصل بهار و پس از بارندگيهاي بهاري با مين برخورد كرد و يك پايش را از دست داد. او درباره آن روز ميگويد: «دقيقا 11 سال پيش بود؛ روز 13 بهدر با خانواده و اقوام به منطقه «صلواتآباد» در 9 كيلومتري سنندج رفتيم. اين منطقه تفريحي است و مردم آخر هفتهها هميشه به آنجا ميروند. آن روز من و چند نفر از بچههاي فاميل در حال پيادهروي در دامنه كوه بوديم. تابلوي خطر و سيمخارداري هم وجود نداشت و هيچوقت هم نسبت به وجود مين در آن منطقه هشداري داده نشده بود و ما هم مثل هميشه بدون نگراني در آن منطقه قدم برميداشتيم. به دليل پوشش گياهي متوجه مين نشدم و پايم را روي آن گذاشتم كه ناگهان منفجر شد كه همانجا پايم را كه روي مين گذاشته بودم قطع شد و يك چشمم آسيب ديد. همهجا را خون گرفته بود و به دليل شلوغيها كمي طول كشيد كه ماشين آمبولانس خود را به آنجا برساند».
او كه پس از سه سال توانست حكم جانبازي بگيرد، ميگويد: «بعد از سه سال و با بررسي پروندهام در كمیسيون ماده 2 بالاخره من را بهعنوان مصدوم مين پذيرفتند. متأسفانه دولت از مصدومان مين به خوبي حمايت نميكند و مشكلات زيادي بر سر راه آنها وجود دارد. من آدم خوششانسي بودم كه توانستم حكم جانبازي دريافت كنم. افرادي را ميشناسم كه موفق به دريافت اين حكم نشده و هيچ كمكي از دولت دريافت نكردهاند. بچههایي كه روزي با مين برخورد ميكنند، حتي اگر دولت آنها را به عنوان مصدوم مين بپذيرد، تا به سن قانوني نرسند، دولت هيچ حقوقي به خانوادهها نميدهد و بسياري از هزينهها برعهده خانوادههايشان است».
او نسبت به رسيدگي به مشكلات مصدومان مين گلهمند است و ميگويد: «معمولا بنياد شهيد به صورت رايگان پروتز را در اختيار مصدومان قرار ميدهد كه آن هم نياز به پيگيري طولاني دارد. پنجه كاور پروتز پايم مدتي است كه خراب شده، به همين منظور 20 روز پيش به هلالاحمر مراجعه كردم كه متوجه شدم حدود صد نفر در صف تعمير پروتزهايشان هستند. علاوهبراين به دليل تحريمها برخي از قطعات را نداشتند و اگر بخواهم به صورت آزاد پنجه كاور پروتزم را كه يك قطعه پلاستيكي است تهيه كنم، حدود دو ميليون تومان هزينه دارد. قيمت پروتز بسيار بالاست و اگر كسي بخواهد به صورت آزاد يك پروتز زير زانو را كه جنس نسبتا خوبي داشته باشد و دو تا سه سال بتواند از آن استفاده كند تهيه كند، بايد هفت ميليون تومان هزينه كند».
ارديبهشت سال گذشته نيز شايان فرجي، پسربچه 11 سالهاي كه براي چيدن گياهان بهاري به بالاي تپهاي در نزديکي مريوان رفته بود، روي مين رفت و دو دست و يك چشمش را از دست داد. در گزارشي كه آن روزها در «شرق» كار شد، پدر شايان ماجرا را اينطور شرح داد: «براي تفريح به مريوان رفته بوديم كه اين اتفاق افتاد. ساعت حدود پنج، شش عصر بود كه بچهها گرسنه بودند و از من خواستند ماشين را كنار جاده نگه دارم تا عصرانه بخوريم. تازه باران تمام شده بود و هوا خيلي خوب بود. براي همين وسط سبزهزارها رفتيم و همانجا عصرانه را خورديم. بعد از اينكه كمي آنجا استراحت كرديم، بچهها به بالاي تپه رفتند تا گل و قارچ بچينند. ناگهان صداي مهيبي آمد؛ به بالاي تپه نگاه كردم، ديدم شايان با دست و صورت خوني 20 متر به طرف پايين آمد و در ميان راه افتاد. مادرش با دادوفرياد سعي داشت از تپه بالا برود، پاهاي من سست شده بود و توان راهرفتن نداشتم. تا نصف تپه را بالا رفتم، اما نتوانستم خودم را به شايان برسانم. مرد كشاورزي كه آن نزديكيها بود، وقتي متوجه انفجار شد، خودش را به شايان رساند و او را به پايين تپهها آورد. چنددقيقه بعد آمبولانس آمد و شايان را به بيمارستان سنندج انتقال دادند».
سيل و جابهجايي مين موضوعي نيست كه فقط مختص به ايران باشد. سال گذشته نيز بارشهاي سيلآسا در كويت باعث شد تا مينهايي که ارتش صدام کار گذاشته بود، از زير خاک بيرون بيايند.
بر اساس گزارشی كه سال گذشته در خبرگزاريهاي اين كشور منتشر شد، با شکايت صاحبان اردوهاي صحرايي، تاکنون 48 مين کشف و خنثي شده است. اين رخداد در فصلي صورت ميگيرد که اردوهاي تفريحي صحرايي در کويت رونق دارد. مقامات اين کشور دستور بستهشدن 18 اردوگاه را در شمال و مرکز صادر کردهاند.
بوسنيوهرزگوين هم يكي ديگر از كشورهايي بود كه در سالهاي گذشته وقوع سيل در آن باعث جابهجاشدن دههاهزار مين که از دهه 90 ميلادي و زمان بحران بالکان به يادگار مانده بود، شد. در آن سال حرکت مينها همراه با جريان گلولاي، زندگي ساکنان محلي را در معرض يک تهديد جدي قرار داد و مسئولان را براي شناسايي موقعيت جديد مينهاي خنثينشده با يک چالش اساسي روبهرو کرد، بهطوريكه جريان آب رودخانه حتي موجب شده بود دو عدد مين وارد حياط يکي از ساکنان محلي شود.