رحمان ١٤٠٠ همچنان دارد با سرعت به سمت رکوردشکنی پیش میتازد. فیلمی که در حدود سه هفته به حدود ٢٠میلیارد تومان رسیده؛ و هیچ بعید نیست که تا چندی بعد رکورد پرفروشترین فیلم را از هزارپا گرفته و یکبار دیگر منوچهر هادی را بهعنوان پرفروشترین فیلم سینمای ایران برساند.
به گزارش شهروند، گذشته از این رکوردشکنی؛ رحمان ١٤٠٠ اما در کل فیلم بدی نیست، البته اگر توقعاتمان را از فیلم با واقعیات همسان کنیم. فیلمی که با این هدف ساخته شده که بخنداند و بفروشد؛ و چون هم میخنداند و هم میفروشد، پس فیلم موفقی است. برای همین هم بد ندیدیم پای صحبتهای کارگردان این فیلم بنشینیم. فیلمسازی که چندسالی میشود هرچه میسازد، میفروشد؛ و این یعنی که با فیلمسازی سروکار داریم که رگ خواب مردم را میشناسد، فیلمسازی که به این دلیل گفتوگو با او میتواند آموزنده باشد. اما...
یک سوال مهم
... و این یعنی که منوچهر هادی از اینکه فیلم آخرش، رحمان ١٤٠٠ در رسانهها و محافل سینمایی جدی گرفته نشده است، دلگیر است. دلگیری هادی البته هنوز به آن حدی نرسیده که در زمان اکران فیلم «من سالوادور نیستم» رسیده بود و در آنجا به منتقدانی که گفته بودند فیلمش توهین به شعور مخاطب است، پاسخ داده بود که «قطعا مغز خودش مزخرف است و آدم بیشعوریست»! اما گذشته از شوخی، و فارغ از فروش بالای رحمان ١٤٠٠، که تقریبا تمام رسانهها نیز درباره آن نوشتهاند، چرا منوچهر هادی انتظار دارد منتقدان فیلمش را جدی بگیرند؟ برچه اساسی؟ یا بهتر است اینگونه بپرسیم: چرا منوچهر هادی انتظار دارد فیلم رحمان ١٤٠٠ جدی گرفته شود؟
چه جای گله؟
راستی مگر منوچهر هادی خودش فیلم رحمان ١٤٠٠ را جدی گرفته است که انتظار دارد منتقدان هم این کار را بکنند؟ از همان ابتدای ساخت این فیلم؛ آیا جایی به نقلقولی، جملهای یا گفتوگویی از منوچهر هادی برخوردهاید که جز ارایه نکات آماری، درباره میزان فروش یا رکوردهای شکستهشده و در دسترس این فیلم نکتهای دیگر را عنوان کرده باشد؟ فیلمسازی که تمام مسائل دیگر را نادیده گرفته و تنها و تنها درباره فروش فیلمش حرف میزند، چرا باید انتظار داشته باشد که روزنامهنگاران و منتقدان به نکاتی لابد مهم و ارزشمند و عمیق در فیلم او اشاره کنند؟ اصلا فیلمسازی که میآید و رکوراست میگوید که «نمیخواهم مثل فیلمسازانی شوم که در اواخر زندگیشان، محتاج پول بازنشستگی و اجارهنشین هستند. من اول باید خانه و زندگیام را تکمیل کنم» چرا انتظار دارد دیگران نگاهی دیگر به کارهایش داشته باشند؟ آیا این اتفاقی غیرطبیعی است که منتقدان هر فیلم او را یک گام برای رسیدن به اهدافش ارزیابی کنند؟ این جای گله دارد؟
کارنامه هادی
اصلا بیایید یکجور دیگر به موضوع نگاه کنیم. رحمان ١٤٠٠ هشتمین فیلم منوچهر هادی است، کارنامهای که در آن نمیتوان به فیلم شاخصی برخورد- با اینکه چند فیلم آبرومند و محترم هم در کارنامه منوچهر هادی وجود دارد، اما به هرحال نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که فیلمهایی چون آینه بغل و سالوادور که هادی بیشتر با آنها شناخته میشود، فیلمهایی نیستند که باعث شوند منتقد یا روزنامهنگار طرف را جدی بگیرند. یعنی واقعا خود هادی سازندگان فیلمهای شبیه این فیلمها را جدی میگیرد؟ اصلا اگر ابوالحسن داودی از همان ابتدا هزارپا میساخت، یا مانی حقیقی مثلا اگر از همان ابتدا ٥٠کیلو آلبالو میساخت، جدی گرفته میشد؟
رحمان ١٤٠٠
فیلم جدید منوچهر هادی تمام ضعفهای فیلمهایی از این نوع را یکجا دارد. فیلمی که با شعارهایی درباره فساد مالی و پولشویی و ریاکاری و شوخیهایی تکراری درباره عقبافتادگی فرهنگی مردم و البته چند شوخی بالای ١٨سال سعی کرده تماشاگر را راضی از سالن بیرون بفرستد، البته در این زمینه موفق هم شده؛ اما بیتردید خود منوچهر هادی بهتر میداند که این موفقیت ارزش انتقادی به فیلمش نمیبخشد. همچنانکه به آینه بغل و سالوادور هم نبخشید، یا هزارپا و گشت ارشاد و نهنگ عنبر و اخراجیها... رحمان ١٤٠٠ البته تفاوت عمدهای با پرفروشهای بالا دارد. آن فیلمها نزد مخاطب عادی محبوب بودند، اما در فضای مجازی به وفور میشود نظرات تماشاگران فیلم را دید که ظاهرا فیلم در کشاندنشان پای گیشهها موفق بوده، اما در راضی بیرون فرستادنشان نه. تماشاگرانی که ناراحتی خودشان را با پستها و توییتهایشان سر منوچهر هادی خالی کردهاند: «از کارگردانی که تو دوسال، دو فیلم، دو سریال و یک تلهفیلم میسازه، انتظار کیفیت دارید؟»؛ یا: «مزخرفترین فیلم تاریخ»
شرط و شروط آقای کارگردان: تا نقد ننویسید از مصاحبه خبری نیست!
تبریک آقای هادی. بابت رکوردشکنی رحمان ١٤٠٠...
مرسی. ولی من اصلا نمیخواهم درباره این فیلم گفتوگو کنم.
چرا؟
این چند روزه اونقدر نقد و نظر منفی درباره فیلم دیدم که اصلا باورم نمیشود. فیلمی هم که اینقدر بد باشد، اصلا برای چه باید دربارهاش حرف بزنیم؟
ولی آقای هادی؛ کاری به منتقدای دیگر ندارم. ولی روزنامه ما موضع منفی درباره فیلم رحمان ١٤٠٠ نداشته و معتقد بوده که هر فیلمی رو باید با توجه به هدفی که دنبال میکنه، ارزیابی کرد و از این نظر رحمان فیلم موفقیه و حداقل اینکه به هیچوجه در اون حدی که بعضیا میگن نبوده...
ببخشین؛ نیازی نیست این چیزا رو به من بگین. من که میدونم چه کار کردم و تا چه حدی موفق بودم یا نبودم.
خب درباره همین موضوع حرف بزنیم...
من اصولا نه ادعایی دارم نه چیزی، در مورد رحمان ١٤٠٠ هم تنها میتوانم بگویم که ما در این فیلم سعی کردیم یک کمدی انتقادی تروتمیز و خوشساخت بسازیم، فیلمی که حرف دل مردم را بزند و درعینحال ساخت و بازیگران خوب داشته باشد.
در این موضوع که کسی تردیدی ندارد. پس ناراحتیتان از چیست؟
حقیقتش من اصلا انتظار نداشتم این فیلم چنین بیسروصدا پیش برود و درباره این فیلم سکوت کنند. وقتی آدم فیلمی را میسازد توقع دارد که منتقدان بیایند فیلم را نقد کنند، اما درحدود ٢٠روزی که از اکران فیلم میگذرد، هیچکدام از منتقدان حتی چند سطر هم درباره رحمان ١٤٠٠ ننوشتهاند. انگار منتقدان نقد نوشتن درباره فیلم کمدی را کسر شأن میدانند. برای همین هم هست که من تصمیم دارم با رسانهای که درباره رحمان ١٤٠٠ نقد ننویسد، مصاحبه نکنم.
خب اینکه شبیه گروکشی میشود. بگذریم از اینکه روزنامه شهروند اولین نشریهای بود که یادداشت مفصلی درباره رحمان ١٤٠٠ چاپ کرد و حتی در روز دوازدهم فروردینماه این مطلب تیتر و عکس یک روزنامه هم شد.
با این چیزها کار ندارم. شما هم اگر میخواهید با شما مصاحبه کنم، باید یک نقد بنویسید و عکس مطلب را برای من بفرستید تا قرار مصاحبه را بگذارم.
آقای هادی؛ من منتقد یا سینمانویس که قرار نیست سفارش مطلب از شما بگیرم.
این سفارش مطلب نیست. تازه اصلا هم منظورم این نیست که نقد مثبت بنویسید. اصلا منتقدی بیاید و تنها و تنها درباره ایرادات این فیلم بنویسد. اما اینجوری با نادیدهگرفتن فیلم انگار اصلا چنین فیلمی ساخته نشده است؛ یعنی کسی فیلم را جدی نمیگیرد. اما آنکه فیلم را نقد کند، یعنی که لطفی به فیلم کرده و من هم با آن رسانهها حرف خواهم زد.