فرارو- با یک نگاه سرسری به اوضاع فعلی اقتصاد جهان شاید فکر کنید آمریکا دیگر در حد و اندازههای مدیریت رایجترین ارز جهان نیست. در حال حاضر آمریکا بدهیهای فراوانی دارد (۲۲ تریلیون دلار) و به تازگی طولانیترین تعطیلی تاریخش را تجربه کرده است.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، سیستم بانکداری آمریکا تنها یک دهه است که خود را از شر بحرانی که از زمان "کسادی بزرگ" در سال ۱۹۲۹ گریبانگیر اقتصاد آمریکا بود خلاص کرده است.
هنجارشکنیهای ترامپ در حوزه بین الملل فریاد دوست و دشمن را به یک اندازه از دست او بلند کرده است. در این میان بحثهایی به گوش میرسد که دلار آمریکا از دوران اوج خود فاصله گرفته و دیگر یک "پناهگاه امن" نیست.
اما داستان واقعی پول در جهان چیز دیگری است. در سالهای اخیر دلار حتی بیشتر از قبل به عنوان منبعی مطمئن برای سرمایه گذاری جهانی مطرح شده است. دلار همچنان در بحرانهای اقتصادی یک منبع قابل اتکا و رایجترین شکل تبادل ارز برای معامله کالاهای اساسی مثل نفت است.
قدرت همیشگی دلار، این توانایی را به ترامپ میدهد که سبک خاص تعاملاتش با جهان را آزادانه ادامه دهد.
قدرت دلار، وزارت خزانه داری ترامپ را قادر ساخت برای اوراق قرضه سرمایه گذاری دولتی آمریکا، مشتری پیدا کند.*
قدرت دلار این امکان را به ترامپ داده که (با تحریمهای تجاری مخصوصا بر علیه ایران و ونزوئلا) سیاست خارجی اش را به سایر کشورهایی که رغبتی به اعمال تحریمها ندارند تحمیل کند.
بانکهای جهانی از آنجایی که میترسند دسترسیشان را به شبکههای مالی جهان (که مبتنی بر دلار است) از دست بدهند ناچارند ضرری که قطع رابطه با کشورهای مورد تحریم آمریکا برای آنها دارد را بپذیرند.
مارک بلیث، کارشناس اقتصاد سیاسی بین الملل دانشگاه براون میگوید: «هیچ جایگزینی برای دلار وجود ندارد. ما شدیدا به دلار وابسته ایم. این مساله قدرت ساختاری اعجابآوری برای آمریکا به داده است»
به گزارش " بانک تسویهحسابهای بین المللی"، پرداخت وامهای دلاری به متقاضیانِ خارج از آمریکا از اواخر ۲۰۰۷ تا اوایل ۲۰۱۸ افزایش یافته است.** در واقع این میزان از کمتر از ۱۰ درصد به بیش از ۱۴ درصد کل منابع موجود افزایش یافته است. این مساله نشانهای واضح برای قدرت گرفتن ارز آمریکا است.
چنین افزایشی بر خلاف پیش بینی افرادی است که که گمان میکردند بعد از بحران مالی ۲۰۰۸ ممکن است دلار بخشی از سلطه خود را از دست بدهد و در زمانه تضعیف یکه تازی آمریکا، وقت آن است که پول دیگری جای دلار را بگیرد!
چین میخواهد نقش ارز رایج خود، "رنمینبی" را افزایش دهد تا یوآن نشان دهنده حضور چین در معاملات بین المللی به عنوان یک قدرت جهانی باشد. درطی ۱۰ سال گذشته چین برای مبادله ارز با کشورهای مثل کانادا، بریتانیا و برزیل پیش بینیهایی انجام داده است.
رییس جمهور چین، شی جینپینگ از هزینه ۱ تریلیون دلاری پروژههای زیربنایی جهانی چین که به عنوان طرح "راه ابریشم جدید" شناخته میشود حمایت کرده است. به اعتقاد او این پروژه ابزاری برای گسترش استفاده از رنمینبی در جهان خواهد بود.
چین همچنین سال گذشته یک سیستم تجاری در شانگهای ایجاد کرد که بر اساس سازوکار آن نفت با واحد پول چین مبادله شود.
با همه این اوصاف، کند شدن رشد اقتصاد چین آشکار شده است و این مساله نگرانیها را در مورد افزایش بدهیهای چین افزایش داده است. همسایگان چین نگرانند که سرمایهگذاری چین در واقع شکل جدیدی ازاستعمار برای تقویت نقشههای زیر بنایی کشور خود باشد. اعمال محدودیت دولت چین برای خروج ارز از کشور و بازداشت هشدار آمیز چند فرد خارجی به همراه مشکلات همیشگی ژئوپلتیکی احتمال سلطه یوان را با شک و تردید همراه کرده است.
بلیث احتمال جایگزینی پول چین با دلار را رد میکند و میگوید امکان ندارد پول چین سلطه پایداری در بازارهای جهانی پیدا کند.
یورو، مهمترین رقیب دلار
در سپتامبر امسال رییس کمیسیون اروپا، ژان کلود یونکر در بخشی از سخنرانی سالانه خود گفت: اروپا ۸۰ درصد پول وارداتش رابه دلار پرداخته در حالی که تنها ۲ درصدِ کل واردات از آمریکا بوده. یونکر شدیدا از این موضوع اظهار تاسف کرد. او میگوید «ما باید این اوضاع را تغییر دهیم. یورو باید ابزار فعالی برای اروپای جدید مسلط باشد»
آیا چنین آرزویی دست یافتنی است؟
اوراق قرضه دولتی آلمان، به عنوان قابل اعتمادترین سرمایه گذاری یورویی بازهم منبع ضعیفی برای سرمایه گذاری محسوب میشود. آلمانیها از لحاظ فرهنگی شدیدا از بدهی متنفرند. دولت آلمان هم تمایلی به سرمایه گذاری از طریق فروش سهام یا اوراق قرضه ندارد. در نتیجه سرمایهگذارانی که به دنبال مکان امنی برای سرمایهگذاری یورویی هستند گزینههای زیادی برای انتخاب ندارند. در نقطه مقابل، اما اوراق قرضه دلاری آمریکا تقریبا یک منبع نامحدود است.
بحرانهایی که ۱۹ کشور حوزه یورو با آن مواجه اند هم نگرانیهای بیشتری در مورد سرمایه گذاری یورویی ایجاد کرده است. حوزه یورو یک واحد پول مشترک دارد، اما فاقد ساختار سیاسی مشترکی است که بتواند در شرایط بحرانی واکنش مناسب نشان دهد.
کاترین اسکنک، تاریخ دان اقتصادی دانشگاه آکسفورد میگوید: «مشکل یورو، مشکل شیوه مدیریت است. این مشکل از ابتدا وجود داشته است. یورو پایگاه امنی نیست که بتواند جایگزین دلار شود».
اما در جبهه مقابل دلار در چشم انداز جهانی موجودیتی بی همتا دارد و ترس از مشکلات اقتصادی جهانی شامل حال آن نمیشود. در سالهای اخیر بانک مرکزی آمریکا، نرخ بهره را برای مقابله با بحران مالی افزایش داده است. این سیاست پول بیشتری را به اقتصاد امریکا تزریق کرده است.
نیکولا کاسارینی، پژوهشگر ارشد موسسه امور بین الملل رم میگوید: «حتی با حضور ترامپ در کاخ سفید و با همه اقداماتی که برای برای تضعیف رهبری آمریکا در جهان انجام داده است، دلار هنوز واحد پول مسلط در جهان است و به نظر نمیرسد افول کند»
قدرت بلامنازع دلار بعد از جنگ جهانی دوم به یک امر مسلم تبدیل شده است. شاید برخلاف تصورات موجود این مساله بعد از بحران اقتصادی جهانی ۲۰۰۸ تشدید هم شده باشد.
در بحرانی که بانکهای سراسر جهان ارزی برای پرداخت بدهیهای دلاری خود نداشتند، بانک مرکزی آمریکا دلار مورد نیاز را به بانکها تزریق کرد و سیستم بانکی جهانی نجات پیدا کرد.
به گزارش صندوق بین المللی پول از آغاز ۲۰۰۸ تا اواخر ۲۰۱۸ سهم ذخایر دلاری که بانکهای مرکزی سراسر جهان ذخیره کرده اند تقریبا ثابت باقی مانده است. (عمدا از ۶۳ درصد به ۶۲ درصد کاهش یافته است.) این در حالی است که مجموع ذخایر- پولی که بانکها در در ترازنامههای تجاری خود نگه میدارند- به اندازه بیش از نصف افزایش داشته است.
در همین بازه زمانی، سپرده یورویی بانکها از ۲۷ درصد به ۲۰ درصد کاهش داشته است. این مساله میتواند نشانگر کم ارزش شدن یورو در مقابل دلار باشد. همچنین بر اساس این گزارش واحد پول چین تنها ۲ درصد از تمام ذخایر بانکها را در بر میگیرد.
همچنین برتری دلار توانایی ترامپ برای به کرسی نشاندن اهداف کلیدی سیاست خارجی اش را افزایش داده است.
تصمیم ترامپ برای خروج از برجام و بازگرداندن تحریمها، تنشهایی را بین امریکا و متحدان کلیدیاش در اروپا به وجود آورده است. آلمان، فرانسه و ایتالیا به ایران به عنوان منبعی جدید برای تجارت نگاه میکنند و برجام را ابزاری برای جلوگیری از دسترسی ایران به دستآوردهای هستهای میدانند.
در هر حال حالا اروپاییها از تحریم آمریکا علیه ایران آسیب میبینند، زیرا بانکهای اروپایی نمیتوانند حسابشان را از سیستم مالی جهانی که زیر سلطه دلار است جدا کنند.
بِراد سِترس، یکی از مقامات وزارت خزانه داری آمریکا و پژوهشگر ارشد اقتصاد بین الملل در شورای روابط خارجی در نیویورک میگوید: «اینکه یک بانک بین المللی نتواند در سیستم دلاری فعالیت کند مثل مرگ است. این بلایی است که امریکا میتواند بر سر دیگران بیاورد!»
ترامپ برای برکنار کردن نیوکلاس مادورو در ونزوئلا از چنین حربهای استفاده کرد؛ تحریمهای آمریکا موثر بود و طی چند روز صادرات نفت و سیستم بانکداری ونزوئلا را فلج کرد.
برتری دلار همچنین فشار بر روسیه را افزایش داده است. یکی از انگیزههای دخالت احتمالی روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا این بود که پوتین میخواست از شر تحریمهای آمریکا- به ویژه برای متحدان روسیه- خلاص شود. سالها تحریم، تراکنش مالی متحدان روسیه را در سیستم بانکداری جهانی محدود کرده است.
سلطه دلار اعمال چنین محدودیتهایی را برای آمریکا سادهتر کرده است. البته در اقتصاد جهانی هیچ دوره سلطهای ثابت و دائمی نیست. حالا در پاسخ به اقدامات ترامپ واکنشهایی از کشورهای مختلف دیده میشود.
فرانسه، آلمان و بریتانیا اخیرا یک سازوکار تجاری فراهم کرده اند که تحریمهای آمریکا را دور بزنند و شرکتهای ایرانی و اروپایی با استفاده از آن بتوانند غذا و دارو مبادله کنند.
بِنوا کوئقه، عضو فرانسوی هیئت مدیره بانک مرکزی اروپا در سخنرانی هفته پیش خود آمریکا را به استفاده از دلار برای تحمیل سیاستهایش بر دیگر کشورها متهم کرد.
او گفت:« وقتی یک کشور منتشرکننده ارز رایج جهانی باشد نوعی قدرت مالی بین المللی به ویژه در دسترسی به سیستمهای پرداخت و مالی به دست میآورد. اروپا برای مقابله با این "قدرت سخت"، ارتقا موقعیت جهانی یورو را در دستور کار قرار داده است تا بتواند از ارز رایج خود برای برجسته کردن تاثیرگذاری جهانی اروپا استفاده کند».
چین هم با توجه به شرایط کنونی جهان دست به اقداماتی زده است.
شبکههای راه آهن، بزرگراهها و پروژههای دریایی که از آسیا به اروپا متصل میشود در راستای تسهیل حمل و نقل کالاهای چینی و قطع وابستگی به خطوط کشتیرانیِ تحت نظارت آمریکاست.
حمایت چین از "بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیا" هم در راستای تدارک یک منبع جایگزین برای سرمایه گذاری غیر دلاری است. برخی ناظران بانک سرمایهگذاری زیر بنایی آسیا را رقیب جدی برای بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و بانک توسعه آسیا که تحت تسلط کشورهایی مانند آمریکا قرار دارند، میدانند.
با همه این اوصاف، هرچند در آینده ممکن است تغییراتی در سلطه دلار آمریکا بر بازارهای جهانی اتفاق بیافتد، در حال حاضر دلار تنها واحد پولی است که برای مدت مدیدی سرپا مانده است.
هنوز دلار قابل اعتمادترین واحد پولی با ثبات در اقتصاد بیثبات جهانی است.