تکرار می کنم، جمهوری اسلامی عزت و استقلال را برای ایران و ایرانی به ارمغان آورد و به همین دلیل نباید مشکلات معیشتی یا حتی اختلافات داخلی را نشانه ای ضعف نظام بدانیم. وقتی ایران داعیه استقلال دارد، طبیعی است، مستکبرینی که دست های شان دیگر به منابع مالی ما نمی رسد، راحت نمی نشینند و برای ضربه زدن به نظام همهِ هم و غم شان را به کار می گیرند.
محمدغرضی که در کارنامه اش هم سابقه استانداری، هم سابقه وزارت و هم کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را دارد، با اشاره هزینه هایی که تندرویِ تندروها دارد و همچنین با گفتن اینکه «چطور می شود برخی که اتفاقا تریبون هایی مهمی را هم در اختیار خود دارند، همان حرف هایی را می زنند که از آمریکایی ها شنیده می شود.» می گوید: اختلاف سلیقه به خودیِ خود خوب و حتی لازم و کارگشا است، اما به این شرط که باعث نشود به بهانه تخریب همدیگر، دست آوردهای نظام و انقلاب را نادیده بگیریم.» ب
گفتکوی فرارو با محمد غرضی را در ادامه بخوانید:
چطور شد، مردم تصمیم به مبارزه گرفتند؟
شاه و دربارش و همه آنهایی که در رژیم پهلوی به نوعی کارهای اداره کشور را در دست داشتند، به قدری بد کار می کردند و وضعیت کشور و مردم روز به روز بدتر می شد و خارجی ها برای ما تصمیم می گرفتند و خلاصه همه چیزمان را از دست داده بودیم. خب! این شرایط باعث شد تا مردم به فکر سرنگونی طاغوت بیفتند که الحمدالله موفق شدند و با رهبریِ عالمانهِ امام خمینی، کشور را از طاغوت و سلطه بیگانگان خلاص شد.
دستاوردهای انقلاب در آستانه چهل سالگی اش چیست؟
استقلال طلبی، استکبارستیزی از اصلی ترین دست آوردهای جمهوری اسلامی است و دیگر از دخالت های بیجای کشورهایی، چون انگلیس و آمریکا خبری نیست. حالا ایران در سرتاسر جهان کشوری مستقل شناخته می شود که این موهبتی بسیار بزرگ است که تبعات بسیار مثبتی دارد.
یکی از مشکلات یا بهتر است، گفته شود عیوب رژیم گذشته ترجیحِ عده ای قلیل به اکثریت بود. ایرانِ پس از ۵۷ در این موضوع چه علمکردی داشت؟
به نکته خوبی اشاره کردید. در زمان پهلوی بالادستی ها به همه منابع دسترسی داشتند و روز به روز ثرومتندتر می شدند و مردم روز به روز فقر بیشتری را متحمل می شدند. اما به برکت جمهوری اسلامی این نقیصه برطرف شد و حالا شاهد مشارکت همه قشرهای مردم در امور مختلف هستیم. به عنوان مثال تشکیل شوراها به مردم این فرصت را داد که به طور غیرمستقیم در امور شهری دخالت داشته باشند. درباره دولت ها هم این مردم اند که رییس جمهور را انتخاب می کنند و به همین دلیل در دوره ای کار دست اصولگرایان و در دوره دیگر اداره کشور به دست اصلاح طبان می افتد که این چرخش قدرت مصداق بارز مردم مداری در نظام ما است. این در حالی است که قبلا نخست وزیران توسط شخص شاه حکم می گرفتند و وزیران هم به تایید مجلسی فرمایشی مسئولیت به دوششان می افتاد. اما حالا هم دولت و هم مجلس کاملا با نظر و رای مردم انتخاب می شوند تا مهر تاییدی بر جمهوریت نظام باشد.
با این حال، مردم اعتراض هایی به روند انتخابات دارند.
اعتراض و نقد جزیی لاینفک از جامعه ای است که دموکراسی در آن حاکم است. مردم با وجود نقدهایی که دارند، در انتخابات مختلف مشارکت بالایی از خود نشان می دهد که این نشانگر اعتمادشان به تصمیم گیران کشور است. اعتماد اگر نباشد، سنگ روی سنگ بند نمی شود و موجب بلبشویی می شود که همه منافع ملی را تهدید خواهد کرد.
مردم در آستانه چهل سالگی، به وضعیت تنگ معیشت خود معترض اند چه باید کرد؟
اینکه اقتصاد کشور روزهای پرتلاطمی را تجربه می کند، امر واضحی است که هیج کس نمی تواند انکارش کند. اما این شرایط دشوار و اعتراض های ناشی از آن را نباید اعتراضِ مردم به نظام تلقی کرد. در واقع باید گفت، نقد افکار عمومی متوجه مسئولان کشور است و این آنها هستند که باید درباره عملکرد خود پاسخگو باشند. تکرار می کنم، جمهوری اسلامی عزت و استقلال را برای ایران و ایرانی به ارمغان آورد و به همین دلیل نباید مشکلات معیشتی یا حتی اختلافات داخلی را نشانه ای ضعف نظام بدانیم. وقتی ایران داعیه استقلال دارد، طبیعی است، مستکبرینی که دست های شان دیگر به منابع مالی ما نمی رسد، راحت نمی نشینند و برای ضربه زدن به نظام همهِ هم و غم شان را به کار می گیرند.
قبول دارید که مردم فشار زیادی را متحمل می شوند؟
من هم می دانم که در کشور چه مشکلاتی است و گرانی و بیکاری آمارش به چه صورت در آمده است. در به وجود آمدن چنین فضایی، هم برخی تصمیم گیری های اشتباه نقش دارد و هم دشمنانی که قسم خورده اند تا دست از دشمنی با ایرانی ها برندارند. وقتی آمریکا با تصمیم رییس جمهورش از برجام خارج می شود، معلوم است که یکسری فشارهایی به جامعه وارد می شود. البته اینطور نیست که خروج آمریکا از برجام را تقصیر دولت بدانیم و این موضوع را بهانه ای برای شعله ور کردن آتش اختلافات داخلی قرار بدهیم. ایران، امروز بیشتر از هر برهه دیگری به اتحاد و هم صدایی و صرفِ انرژی و پتانسیل فقط در راستای حل مشکلات نیاز دارد.
البته عده ای همچنان بر کوک کردن ساز مخالف و کارهای افراطی اصرار دارند.
این دیگر پدیده ای است که باید تاسف خورد. من نمی دانم، چطور می شود برخی که اتفاقا تریبون هایی مهمی را هم در اختیار خود دارند، همان حرف هایی را می-زنند که از آمریکایی ها شنیده می شود. اختلاف سلیقه به خودیِ خود خوب و حتی لازم و کارگشا است، اما به این شرط که باعث نشود به بهانه تخریب همدیگر، دست آوردهای نظام و انقلاب را نادیده بگیریم.
حرف آخر؟
تهدیدها با همصدایی برطرف می شوند. پس همه، تاکید می کنم که با درنظر گرفتن منفعت عمومی نزاع ها را تمام کنند و قرار را بر تعامل و همکاری بگذارند تا از این طریق، بتوانیم از این وضعیت دشوار و پیچیده به سلامتی عبور کنیم.