اعتیاد به شیشه و فقر شدید انگیزهای شد تا سه مرد دست به سرقت و زورگیری بزنند و حین ارتکاب جرائم، مسافران را با قمه مجروح کنند. آنها در دفاعیات خود گفتند از بیپولی و بدبختی مرتکب این جرائم شدهاند.
به گزارش شرق، اواسط سال ۹۶ مردی زخمی و وحشتزده به مأموران انتظامی در غرب تهران مراجعه کرد و مدعی شد از سوی چند سارق مورد حمله قرار گرفته است. او گفت: بعدازظهر وقتی کارم تمام شد به سمت خانهام در جنوب تهران رفتم. در میدان آزادی سوار یک پراید سفیدرنگ شدم که مسافر دیگری نداشت. چند دقیقه بعد دو مرد روی صندلی پشتی نشستند و خودرو به حرکت درآمد. در اواسط راه متوجه شدم خودرو از مسیر اصلی خود منحرف شده است. وقتی اعتراض کردم، دو نفری که روی صندلی پشتی نشسته بودند، با قمه تهدیدم کردند و مرا بهزور به صندلی عقب بردند و کتکم زدند. آنها هر چیز باارزشی که داشتم، گرفتند و وقتی فهمیدند در کارت عابربانکم پول نیست، از من خواستند با خانواده و دوستانم تماس بگیرم و به بهانه اینکه در بیمارستان بستری شدهام و نیاز عاجل به پول دارم بخواهم که به کارتم پول واریز کنند، اما من مخالفت کردم. سپس هر دو آنها قمه کشیدند و با قمه به جان من افتادند. آنها چند ضربه زدند و یکی از آنها پایم را نیز زخمی کرد. در نهایت مرا از ماشین به بیرون پرتاب کردند و هرچه همراهم داشتم، بردند.
مرد شاکی گفت: کنار خیابان افتاده بودم و مردم که خونریزی پای من را دیدند، با پلیس تماس گرفتند و مأموران برای کمک به من آمدند.
با تشکیل پروندهای در این زمینه مشخص شد، سه متهم به صورت سریالی سرقت میکنند و شکایتهای مشابهی در این زمینه به پلیس ارجاع شده است که در همه موارد متهمان در پوشش مسافرکش مردان را ربوده و مورد ضربوجرح و سرقت قرار دادهاند. در ادامه روند رسیدگی به پرونده، تلاشهای مأموران آگاهی تهران نتیجه داد و هر سه متهم که بین ۲۵ تا ۲۷ ساله هستند، بازداشت شدند. با تکمیل تحقیقات، پرونده متهمان برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
۱۰ شاکی شناساییشده در این پرونده در دادگاه حاضر شدند و بعد از رسمیت یافتن جلسه، کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد. در ادامه، شکات یکبهیک در جایگاه قرار گرفتند و شکایت خود را مطرح کردند. آنها در گفتههایی مشابه اعلام کردند، بهعنوان مسافر سوار ماشین متهمان شدند و در راه مرد راننده از مسیر منحرف شد و دو نفر دیگر هم با قمه به جان آنها افتادند و اموالشان را به سرقت بردند.
یکی از شاکیان گفت: دیروقت نبود، اما هوا تاریک بود و من هم خیلی خسته بودم و میخواستم خیلی سریع به خانه برسم، به همین دلیل منتظر تاکسی خطی یا تاکسی رسمی نشدم و سوار پرایدی شدم که جلوی پایم توقف کرد. آنها کیف و همه داراییام را از من گرفتند، چون قمه داشتند و خیلی هم خشن بودند مقاومت نکردم و هرچه خواستند دادم و گفتم فقط اجازه بدهند من بروم. آنها هم پولهای کارت بانکیام را خالی و بعد هم من را جایی رها کردند. وضعیت روانی من بهشدت به هم ریخته است و احساس آرامش ندارم و درخواست دارم متهمان مجازات شوند.
در ادامه متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او اتهامش را قبول کرد و گفت: قبول دارم به شکات آسیب زدم، اما خودم یک فرد آسیبدیده بودم. ما هر سه به شیشه اعتیاد داشتیم. خیلی فقیر و بدبخت بودیم و هیچ پولی نداشتیم؛ حتی به اندازهای که غذا بخوریم هم پول نداشتیم. به همین دلیل دست به کارهای وحشتناکی زدیم. من از شاکیان درخواست بخشش دارم.
متهم ردیف دوم نیز اتهام خود را قبول کرد و گفت: من هیچ پولی برای جلب رضایت شاکیان ندارم. من هیچچیز در زندگی ندارم. اگر ماندن من در زندان شاکیان را راضی میکند در زندان میمانم، اما هیچچیز و هیچکس را ندارم که دنبال کارم برود و رضایت بگیرد.
در ادامه این جلسه، متهم ردیف سوم نیز در جایگاه قرار گرفت و با ادعای اینکه آن موقع هر سهشان به ماده مخدر شیشه اعتیاد داشتند، مدعی شد متوجه کارهای خود نبودند. او درباره شیوه و شگرد خود گفت: با قرضگرفتن خودروهای پراید دوستانمان، به سرقت میپرداختیم و اگر مسافری هم پیدا میشد که نخواهد پول بدهد، او را کتک میزدیم و در بعضی موارد نیز زخمیشان میکردیم و اگر پول کافی در کارتشان نداشتند تا برای ما کارتبهکارت کنند، از آنها میخواستیم با خانوادهشان تماس بگیرند و بخواهند که برایشان پول واریز کنند.
در پایان، هیئت قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران برای تصمیمگیری درباره سه متهم وارد شور شدند.