فرارو- بعد از درگذشت آیت الله هاشمی شاهرودی جای سوال است که چه کسانی جای او را در مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان و مجلس خبرگان پر میکنند. تا کنون گمانه زنیهایی صورت گرفته که البته نمیتوان با قاطعیت گفت جانشین او خواهند بود. این موضوع فقط به مرحوم هاشمی شاهرودی مربوط نمیشود. در روزهای گذشته نیز صحبتهایی بر سر احتمال جانشینی ابراهیم رئیسی با آیت الله آملی لاریجانی در رسانهها مطرح شده است. اگر این گمانه زنی صحت داشته باشد جای سوال است که چه کسی به جای رئیسی به آستان قدس میرود؟ تا کنون در همه گمانهزنیها افراد بنام و نسل قدیم مطرح شده اند. آیا با بالا رفتن سن مسئولان نظام احتمال تغییر نسل مدیریتی وجود دارد؟
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا به فرارو میگوید: امروز پیدا کردن نیروهای جوان در همه قسمتهای حکومت دشوار است و ما در همه قسمتها همان نیروهای دهه ۶۰ را مشاهده میکنیم. البته دستگاهی مانند مجمع مصلحت نظام افرادی استثناست و از افرادی که در سمتها قرار میگیرند باید سن و سالی گذشته باشد. آنها باید دارای سوابق، کارهای اجرایی و نرم افزاری باشند. حتی برای نمایندگی مجلس هم تا حدودی میشود از جوانگرایی اغماض کرد. اما درباره مسائل مربوط به مدیریت اجرایی قطعا، نیرو، انرژی و توان نسل جدید با افراد مسن قابل قیاس نیست.
این فعال سیاسی ادامه میدهد: در سطوح دیگر نیز مشاهده میکنیم که حتی قانون بازنشستگان هم نمیتواند نیروهای گذشته را از سر کار بردارد، چرا که مشمول تبصرههایی میشوند. این موضوع به بی اعتمادی ما نسبت به نسل جدید برمی گردد. این بیاعتمادی در بسیاری موارد ریشه دارد. یکی از این موارد ریشه فرهنگی است. به مسائل بعد از انقلاب هم ربطی ندارد. اگر به قبل از انقلاب برگردید، مشاهده میکنید قبل از انقلاب هم افراد پیر و مسن زیاد بودند. ما از نظر تاریخی خیلی از مساله به کارگیری نسل جدید خودداری میکردیم.
جنگ را نیروهای جوان اداره کردند
ایمانی در ارتباط با بعد از انقلاب نیز میگوید: بعد از انقلاب هم حوادثی اتفاق افتاد که باعث شد نسبت به مدیرت هر فردی هراسی وجود داشته باشد. اما اگر دقت کنید میبینید که در دهه اول انقلاب نیروهای جوان به کار گرفته میشدند. بخشی از همین نیروها جنگ را اداره کردند. تقریبا تمام فرماندهان جنگ تحمیلی نیروهای جوانی بودند که توانستند به خوبی از عهده مسئولیتهای خود برآیند. اما در سطوحی از بعضی نیروها شاهد آسیبهای بزرگی بودهایم. هرچند که این نیروها در اقلیت بودند، اما هراسی نسبت به به کارگیری دیگران ایجاد شد و هنوز این میل وجود دارد که از افراد تجربه شده ۳۰ و ۴۰ سال گذشته استفاده شود و نیروهای نسل جدید اعتماد نکنیم. البته دچار افراط و تفریطهایی نیز شده ایم.
او ادامه میدهد: ما وزیری داریم که برای ۳۰ سال است وزارت میکند. بالاخره که او باید کنار برود. ما بالاخره مجبوریم کشور را به دست نسل جوان بسپاریم. وقتی مجبور میشویم مدیریت را به دست نسل جوان بسپاریم که آن موقع دیگر کشور به خاطر نبود تجربه انباشته شده مدیریتی دچار آسیب میشود. کار دیگری هم نمیشود کرد. به هرحال نسل قدیم چه بخواهیم چه نخواهیم میرود. باید افراد در محدوده سنی ۳۰ تا حداکثر ۴۰ سال را شناسایی کنیم و از نظر فرهنگی نوعی ممنوعیت ایجاد کنیم که افراد بالاتر از ۴۰ سال به کار گرفته نشوند.
قوه مجریه محل نیروسازی نظام است
ناصر ایمانی معتقد است جوانگرایی و تربیت نیرو را باید از قوه مجریه شروع کرد. ما در جمهوری اسلامی دولت بزرگ و فربهای داریم. هر حرفی که بزنیم باید از قوه مجریه شروع کنیم. در قوه قضاییه خیلی نمیتوان جوانگرایی کرد. ممکن است در سطوح اداری بتوان جوان گرایی کرد، اما حجم این بخش نسبت به کل قوه قضاییه خیلی زیاد نیست. در مجلس هم آنقدر نیرو وجود ندارد. میماند قوه مجریه که باید از مدیران سطح پایین شروع کرد. مثلا باید ممنوعیتها و محدودیتهایی گذاشته شود که از سطوحی مثل مدیر کل به پایین نیروهای جدیدی گرفته شوند که از سن آنها از حداکثر تعیین شده بالاتر نباشد.
این روزنامه نگار در پایان میگوید: قانون منع به کارگیری بازنشستگان قانونی حداکثری است. ما باید یک سری حرکتها را حداقلی شروع کنیم. قوه مجریه باید دستورالعملهایی بگذارد که مدیران اجرایی بالاتر ملزم شوند برای محدوه سنی مدیریت را رعایت کنند. کسانی که بازنشسته نیستند، اما سن بالایی دارند باید در مسئولیتهای دیگر به کار گرفته شوند. وقتی نیرویی در قوه مجریه ساخته شود سپس میتواند به قوای دیگر منتقل شود. قوه مجریه به خاطر آنکه تعداد مدیران بسیار زیادی دارد محل نیروسازی نظام است.