bato-adv
کد خبر: ۳۸۵۲۹۷

چهارراه استانبول جیک نمی‌زند

صرافی‌های چهارراه استانبول می‌گویند دیگر تحلیلی برای قیمت دلار در آینده ندارند، چون اقتصاد ایران غیرقابل پیش‌بینی است. ممکن است شب بیدار شوی و ببینی همه چیز زیر و رو شده است! یا برجام می‌شود یا تحریم... و اگر برجام یا تحریم اجرا نشود، تصمیم‌های یک‌شبه گرفته می‌شود و کسی نمی‌داند در آینده چه اتفاقی می‌افتد که حساب‌وکتاب کارش را داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۵ - ۰۸ دی ۱۳۹۷
چهارراه استانبول جیک نمی‌زند
 
انگار که خاک مرده در چهارراه استانبول پاشیده‌اند! حدود ٨٠-٧٠‌درصد صرافی‌ها تعطیل و نیمه‌تعطیل به نظر می‌رسند و دیگر خبری از هیاهوی «دلار دلار» دلالان نیست. در عوض تا دلت بخواهد صرافی بانک‌ها سرشان شلوغ است و مردم جلوی درهایشان صف کشیده‌اند. مشتری‌هایی که در صف ایستاده‌اند، معتقدند صرافی‌های بانکی دلار را کمی ارزان‌تر از دلالان می‌فروشند و البته سقف چندانی برای فروش دلار قایل نیستند.
 
به گزارش شهروند، دلال‌ها، اما کاسه و کوزه‌شان به‌هم ریخته است، دیگر نه‌تن‌ها در پاتوق معروف‌شان یعنی کوچه گل‌پرور دیده نمی‌شوند که حضورشان در پیاده‌رو‌ها هم محسوس نیست. بانک مرکزی در روز‌های گذشته بار‌ها اعلام کرده است که لباس شخصی‌ها به بازار ارز رفته و دلال‌ها را دستگیر می‌کنند. همین است که دلال‌ها محافظه‌کار شده‌اند و حالا شبیه یک عابرپیاده از کنارت عبور می‌کنند و آهسته می‌پرسند: «دلار داری؟» ... بعضی‌هایشان هم مشتری صرافی‌ها را زیر نظر گرفته‌اند. آن‌هایی که به ویترین‌ها میخ‌می‌شوند یا از در‌های نیمه‌باز و کرکره‌های نیمه‌پایین دست خالی خارج می‌شوند.
 
اما صرافی بانک‌ها به هر کسی که از در وارد شود، دلار نمی‌فروشند. آن‌ها تنها به مسافران، دانشجویان و آن‌هایی که قرار است برای درمان به خارج از کشور بروند، دلار می‌فروشند.
 
دلار حالا بعد از آن‌که به کانال ٩‌هزار تومان ریزش کرد، دوباره در پایان تعطیلات هفته گذشته به کانال ١١‌هزار تومان رفت و برگشت. روزگذشته رئیس کل بانک مرکزی گفت: در روز‌های اخیر به دلیل فرصت زمانی باقیمانده از سال جاری میلادی برای تسویه حساب بنگاه‌ها و تجار با طرف حساب‌های خارجی تقاضای واقعی ارز به طور طبیعی تا حد زیادی افزایش پیدا کرد، با اقدامات لازم ثبات را به بازار بازگرداندیم و آن را در مسیر تعادلی بر پایه بنیاد‌های بازار و البته مدیریت بانک مرکزی قرار دادیم. با این حال، صرافی‌های فردوسی دیگر تحلیلی برای وضع دلار و قیمتش ندارند. آن‌ها می‌گویند از ترس ضرر و زیان هنگفت معامله‌هایشان را کم‌حجم کرده‌اند.
 
بدون مدرک به استانبول نیایید
بدون مدرک به فردوسی نروید که هیچ دلاری دست‌تان را نمی‌گیرد. خرید و فروش دلار در صرافی‌ها تنها با مدارکی انجام می‌شود که ثابت کند مسافر هستید، دانشجو یا برای کار‌های درمانی به خارج از کشور می‌روید. اگر مدارکی از وزارت علوم داشته باشید مبنی‌بر این‌که پژوهشگر هستید و می‌خواهید مقاله و کتاب یا مجله خارجی بخرید یا اسنادی که ثابت کند مصرف‌کننده واقعی دلار هستید، می‌توانید دلار بخرید وگرنه اگر می‌خواهید ارز بخرید و در خانه بگذارید، دیگر به این راحتی‌ها نمی‌توانید، مگر این‌که از دلال‌ها خرید کنید.
 
این روز‌ها چهارراه استانبول خلوت‌تر از همیشه به نظر می‌رسد و ٨٠-٧٠‌درصد صرافی‌ها را می‌بینید که کرکره‌ها را پایین داده‌اند و فعالیتی ندارند. آن‌هایی هم که در مغازه‌شان باز است، می‌گویند؛ «خرید نداریم» و اجازه ورود را هم به کسی نمی‌دهند.
 
در این صرافی‌ها معمولا کسی دم در ایستاده یا مقابل ورودی مغازه صندلی گذاشته و نشسته است و مراجعان را سوال‌پیچ می‌کند. اگر کسی همه مدارک لازم برای خرید دلار را داشت، اجازه ورود می‌دهند. به جز این صرافی‌ها معمولا بیشتر از ٢‌هزار دلار به مشتریان نمی‌فروشند و همین محدودیت‌ها برای فروش دلار موجب شده هنوز هم مشتریان سراغ دلال‌ها را بگیرند.
 
دلال‌ها، اما با احتیاط‌تر فعالیت می‌کنند و اگر حس کنند کسی قصد خرید و فروش دارد، مثل رهگذری عبور می‌کنند و می‌گویند «دلار داری!» اگر جواب‌دهی ادامه می‌دهند، اگر نه همانجا صحبت تمام می‌کنند و می‌روند.
 
دلار سیاست‌زده شده است
صرافی‌های چهارراه استانبول می‌گویند دیگر تحلیلی برای قیمت دلار در آینده ندارند، چون اقتصاد ایران غیرقابل پیش‌بینی است. ممکن است شب بیدار شوی و ببینی همه چیز زیر و رو شده است! یا برجام می‌شود یا تحریم... و اگر برجام یا تحریم اجرا نشود، تصمیم‌های یک‌شبه گرفته می‌شود و کسی نمی‌داند در آینده چه اتفاقی می‌افتد که حساب‌وکتاب کارش را داشته باشد.
 
دلار که تا کانال ٩‌هزار تومان ریزش کرده بود، ناگهان در پایان هفته گذشته به ١١‌هزار تومان برگشت و دوباره قیمت به کانال ١٠‌هزار تومان ریخت. یکی از صرافی‌ها درباره علت این تغییر قیمت‌ها می‌گوید: «دلار در ایران سیاسی شده است. صحبت‌های مسئولان قیمت دلار را هیجانی بالا برد و دوباره قیمت‌ها فرو ریخت.»
 
او ادامه می‌دهد: «دلار در ایران به اندازه‌ای سیاست‌زده شده است که اگر سگ ترامپ هم بمیرد، در چهارراه استانبول قیمت دلار تغییر می‌کند!»
 
آن‌ها می‌گویند همین نوسانات و ابهام موجب شده صرافی‌ها معاملات را محتاطانه و دلار را در حجم کم خرید و فروش کنند.
 
معاملات کم حجم و محتاطانه شده‌اند
وارد صرافی در ابتدای میدان فردوسی می‌شوم. صاحب صرافی در ابتدای در ایستاده و عصایی به دست دارد. حاج محمد با مو‌های سپید سال‌های زیادی است که در فردوسی صرافی دارد. از او می‌پرسم کمی دلار دارم بفروشم یا بالاتر می‌رود، می‌خواهم ضرر نکنم. در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «وضع بازار مشخص نیست دیروز دلار فروختم و ٥٠‌میلیون ضرر کردم. اگر می‌دانستم نمی‌فروختم و می‌گذاشتم برای امروز که با قیمت بالاتری آن را بفروشم.»
 
بیشتر صرافی‌های این حوالی یا تعطیل بودند یا کاغذی را با مضمون «خرید نداریم» به شیشه چسبانده بودند. اگر هم سوالی می‌پرسیدم از پاسخ دادن امتناع می‌کردند. البته همین صرافی‌ها کاغذ دیگری هم به شیشه مغازه‌شان چسبانده بودند که روی آن نوشته شده بود: «طبق اطلاعیه بانک مرکزی با ارایه کارت ملی، کارت بانکی به نام شخص و آدرس شخص به متقاضیان ارز پرداخت میشود.»، اما مبلغ آن در‌هاله‌ای از ابهام بود. برای همین به یکی دیگر از صرافی‌ها می‌روم و شرایط دریافت را جویا می‌شوم.
 
علی، صاحب یکی از صرافی‌های کهنه‌کار میدان فردوسی است. از او شرایط ارز برای دانشجویان را هم جویا می‌شوم که می‌گوید: «باید مدارکت را بیاوری تا ٢هزار و ٢٠٠ دلار بدهیم. در غیراین صورت باید به صرافی‌های بانکی مراجعه کنی تا ١٥هزار دلار دریافت کنی.» دانشجویی که مدارکش را به همراه داشت سقف این مبلغ را پرسید، اما وقتی صف طولانی صرافی‌های بانکی را دید از مراجعه به آن‌ها پشیمان شد، اما آن‌چه بیش از هر چه نمود داشت نارضایتی صرافی‌ها و دنبال مشتری بودن دلال‌ها بود.
 
توصیه جالب دلال‌ها به مشتریان
دلال‌ها با اشتهایی عجیب دلار می‌خرند و البته اگر بخواهند توصیه دوستانه به شما داشته باشند می‌گویند نفروشید! آن‌ها معتقدند وضع بازار مبهم است و اگر بفروشید ممکن است ضرر سنگینی کنید.
 
خیابان منوچهری را به سمت پایین رفتم تا به پاتوق دلال‌ها برسم. «کوچه گلپرور» شلوغ بود، اما نه مثل همیشه. ایستاده بودم که صدایی آمد: «دلار داری؟» یکی از دلال‌های فردوسی بود. از او پرسیدم دلار بر‌ای فروش هم داری؟ «چند تا می‌خوای؟» ٢٠٠٠ تا و ادامه دادم، به چه قیمت می‌فروشی «١٢هزار و ١٠٠ تومان» کمی پایین‌تر می‌روم و یکی دیگر از دلال‌ها شروع به صحبت می‌کند و می‌گوید «خانوم دلار داری! یا می‌خواهی بخری؟»‌
 
می‌گویم می‌خواهم بفروشم، اما نمی‌دانم الان بفروشم یا دست نگه دارم تا ضرر کمتری برایم داشته باشد. نامش حمید بود و انصاف را چاشنی دلالی کرده بود، شاید هم خوب نقشش را بلد بود و گفت: «هیچی معلوم نیست. اگر به پولت نیاز داری بفروش اگر نه چه کاریه! هیچی معلوم نیست ممکنه ارزون بشه ممکنه گرون.»
 
و ادامه می‌دهد: «البته من میگم اگه خریدارم هستی دست نگه دار، چون هر چند روز یکبار برای کاهش نرخ ارز ماموران نیروی انتظامی با لباس شخصی از فعالیت ما جلوگیری می‌کنند.»
 
از نخستین صرافی به سمت پایین که برویم، قیمت خرید و فروش دلالان هم تغییر می‌کند، ولی اختلاف قیمت خرید و فروش آن‌ها معمولا بیشتر از ٢٠٠ تا ٥٠٠ تومان نسبت به صرافی‌های مجاز نیست. اگر ببینند در جست‌وجوی ارز هستی، جلوی راهت را می‌گیرند و می‎پرسند که «دلار داری! می‌فروشی؟» سوال مشترک همه دلالان آن منطقه همین است.
 
آن‌ها با اشتهایی عجیب‌وغریب می‌خرند، اما کم می‌فروشند معمولا به قیمت‌های بالاتر و تعداد بالاتر از ٢هزار دلار بله می‌گویند اگر نه راهشان را کج می‌کنند و می‌روند یا نیشخندی چاشنی صحبتشان می‌کنند.
bato-adv
مجله خواندنی ها