سال گذشته سندی با عنوان "سیاستها و اقدامات ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی" در برای حمایت از پیامرسانهای داخلی در شورای عالی فضای مجازی به تصویب رسید. از زمستان پارسال و با داغتر شدن بحث فیلترینگ شبکهی پیامرسان خارجی تلگرام، موضوع تقویت ابزارهای داخلی اهمیت بیشتری پیدا کرد و با اجرای قانون مسدودسازی تلگرام، هفت پیامرسان داخلی (سروش، گپ، آیگپ، بله، ایتا، بیسفون پلاس و ویسپی) توسط مرکز ملی فضای مجازی انتخاب شدند تا مورد حمایت دستگاههای مسئول قرار گیرند و با این حمایت تقویت شده و بتوانند نیازهای پیامرسانی مردم را برطرف کنند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، چند هفته پیش حمید فتاحی معاون وزیر ارتباطات و رئیس هیئت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت اعلام کرد که مرکز ملی فضای مجازی تصمیم گرفته پنج پیامرسان داخلی را از گردونه حمایت حذف کند و از این پس فقط دو پیامرسان که در بررسیهای این مرکز به عنوان ابزارهای برتر انتخاب شدهاند، مورد حمایت دولتی قرار گیرند. در همین راستا گفتگویی داشتیم با حمید فتاحی تا علت و جزئیات بیشتری از این تصمیم را جویا شویم.
در ادامه گفتگوی باشگاه خبرنگاران با معاون وزیر ارتباطات و رئیس هیئت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت را بخوانید.
در ابتدا خودتان در خصوص این تصمیم جدید مرکز ملی فضای مجازی توضیح دهید.
سال گذشته طرح حمایت از پیامرسانهای داخلی با مصوبه شورای عالی فضای مجازی آغاز شد و در آن تکالیفی برای هر کدام از دستگاههای حاکمیتی تعیین شد و به دستگاههای مربوطه اعلام شد. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات هم بر اساس قانون و هم بر اساس انگیزههای که خودمان در حمایت از پیامرسانهای داخلی داشتیم و همچنین برای اینکه این صنعت مثل همه حوزههای دیگر فناوری اطلاعات در داخل کشور نقش پررنگتری را ایفا کند و آوردههای اقتصادی و اشتغال و در نهایت توسعه صنعت فناوری اطلاعات را در پی داشته باشد، در این جهت حرکت کرد و برای آن برنامهریزی و نسبت به آن اقدام کرد. الحمدللّه امروز میتوانم بگویم این تکالیف را کامل انجام دادیم و در کنار آن مرکز ملی فضای مجازی به طور جزئی درباره نحوه اجرای این تکالیف ابلاغیههایی داشت که همه انجام شد و گزارش آن هم بارها داده شده است. به عنوان مثال میتوان به بیانیهی مدیران پیامرسانهای داخلی در حمایت و قدردانی از کمکها و همراهیهای وزارت ارتباطات اشاره کرد.
اما یک نکته مهم که ما همیشه به آن اعتقاد داشتیم این است که موضوعات فنی که وزارت ارتباطات میتواند در آن زمینه حمایت کند، همهی ماجرا نیست بلکه اقبال کاربران به پیامرسانهای داخلی و رسیدن آنها به بلوغ لازم برای اینکه بتوانند از پیامرسانهای داخلی به عنوان یک ابزار سراسری در داخل کشور استفاده کنند - مثل خیلی از کشورهای دنیا که این اتفاق در آنها رخ داده است- بُعد مهم دیگر ماجراست. فقط بُعد فنی نیست که باید کمک و حمایت شود و در سند مصوب شورای عالی فضای مجازی نیز تکالیفی برای بخشهای دیگر هم تدوین شده که به نظر من به آنها خوب عمل نشده است. ابعاد اجتماعی و فرهنگی، موضوع رسانهای و اعتماد عمومی از مواردی است که متأسفانه به آنها پرداخته نشده است. اگر همه این ابعاد کنار یکدیگر قرار گیرند و به نحو کاملی اجرا شوند، در نهایت به اقناع کاربر برای استفاده از پیامرسانهای داخلی منجر میشوند. اگر این اقناع اتفاق افتاد، دیگر شما نیازی به موضوعات سلبی، دفعی و فیلترینگ، انسداد و. نخواهید داشت. یعنی اگر از نظر فنی، اعتماد، حفظ حریم خصوصی، راحتی کاربری، دریافت خدماتی مانند امور بانکی و در مجموع کاربرپسند بودن، یک پیامرسان مطلوب به کاربر ارائه شود، منجر به اقناع کاربر میشود و دیگر با هیچ وسیلهای نمیتوانیم کاربر را از آن پیامرسان یا اپلیکیشن دور کنیم.
اما اگر برعکس این باشد و بخواهیم به صورت اجبار و محدودسازی عمل کنیم تا کاربران به سمت یک اپلیکشن خاص بیایند، هیچ وقت این اتفاق نخواهد افتاد و این اعتقاد ماست. در آیتمهایی که گفته شد، هر کدام سهم ویژهای دارند که به نظر ما سهم موضوع جلب اعتماد کاربر و تضمین حفظ حریم خصوصی آن که امروزه تبلیغات منفی زیادی در این حوزه میشود، بیشتر است. دستگاههای ذیربط باید به این موضوع ورود کنند و وزارت ارتباطات در این حوزه ورود کرده و قانون حمایت از حریم خصوصی کاربران را در قالب پنج لایحه تهیه کرده که در دولت تقریباً نهایی شده و به امید خدا به مجلس شورای اسلامی ارائه خواهد شد.
در ابتدای فیلترینگ تلگرام ما شاهد مهاجرت گسترده مردم به پیامرسانهای داخلی بودیم، اما با شُل شدن فیلترینگ این روند متوقف شد؛ لذا نمیتوانیم بگوییم فیلترینگ بیتأثیر بوده است. اینطور نیست؟
موضوعی که شما با عنوان شُل شدن فیلترینگ از آن نام میبرید، وجود ندارد؛ فیلترینگ طبق قانون توسط اپراتورهای لایه خدمات اپراتورهای مخابراتی انجام میشود و بر طبق قانون مصوب این اقدام اتفاق افتاد. آن چیزی که منجر به بازگشت کاربران به استفاده از پیامرسان تلگرام شد، نسخههای فارسی این پیامرسان بود و فعالیت این نسخهها هم بر اساس تصمیم مرکز ملی فضای مجازی بود و وزارت ارتباطات نقشی در آن موضوع نداشت. مرکز ملی فضای مجازی به عنوان قرارگاه فرماندهی فضای مجازی نسخههای فارسی را از همه جوانب، با همه فوائد و مضراتش بررسی کرده و این سیاست را اتخاذ کرده است که البته تا حد زیادی قابل دفاع هست، چون در همان ایامی که کاربران به سمت پیامرسانهای داخی آمدند، آنها دچار مشکلات فنی عدیده شدند که این مشکلات هم مشکلات سخت افزار و هم مشکلات مقیاسپذیری و معماری بود؛ که البته من اشاره به این موضوع کنم که در دی ماه ۹۶ در پیامرسانهای داخلی یک و نیم میلیون ثبتنام کاربر شده بود و تا شهریور امسال این عدد به ۱۵ میلیون ثبت نام رسید و این یعنی یک رشد ۱۰ برابری در این حوزه صورت گرفته است.
یعنی میخواهم بگویم که کار پیامرسانهای داخلی را کمارزش نکنیم، اما به هر حال در ایام فیلترینگ تلگرام شاهد بودیم که آنها دچار مشکلات فراوان فنی شدند. یعنی اینکه از یک جایی به بعد، آن نرمافزار و معماری آن از تعداد کاربران پشتیبانی نمیکند که اتفاقاً بر همین اساس مرکز ملی فضای مجازی کارگروهی از متخصصان فنی را مأمور کرد و آنها جزئیات حوزه معماری فنی، سخت افزار، نرم افزار، توانمندیهای برنامه پیامرسانهای داخلی را بررسی کردند و آنها را رتبهبندی کردند. طبق قراری که مرکز ملی فضای مجازی از قبل با مدیران پیامرسانهای داخلی داشت، از این به بعد حمایتها به همه پیامرسانهای داخلی معطوف نخواهد شد و فقط دو پیامرسان مورد حمایت قرار میگیرند که بر اساس ارزیابیهای ریز فنی که مستنداتش هم موجود است، آن دو توانمندی فنی بیشتری نسبت به بقیه دارند؛ بنابراین آن روزی هم که کاربران همه به سمت پیامرسانهای داخلی آمدند، همین ضعفهای فنی وجود داشت، در نهایت شاید مثلاً ۱۰ تا ۱۲ میلیون کاربر آمدند که در برابر بیش از ۴۰ میلیون کاربری که در حوزه پیامرسانی فعال هستند، حدود ۲۰ درصد آنها میشود، اما پیامرسانهای داخلی با مشکلات فنی مواجه شدند. این مشکلات ریشهای بود و با تجربهای در این مدت کسب کردن، د. الآن خیلی بهتر شده است. اگر ما کاربر را به اقناع برسانیم و با رضایت قلبی و به خاطر امکانات، صرفه اقتصادی و اطمینان از حفظ حریم خصوصی به سمت یک ابزار و اپلیکیشن بیاید، دیگر به هیچ طریقی نمیتوان کاربر را از آن جداکرد.
آن دو پیامرسانی که در لیست حمایت باقی میمانند، کدام پیامرسانها هستند؟
طبق ابلاغیهای که از سمت مرکز ملی فضای مجازی داشتیم، پیامرسانهای سروش و گپ این قابلیت فنی و توانمندی را از خود نشان دادند و انتخاب شدند. تیمهای فنی از دستگاههای مختلف جمع شدند و آیتمهایی مانند نوع معماری، مقیاس پذیری، قابلیت توسعه، سختافزار، نرمافزار، به روز بودن، نوع پروتکلهایی که استفاده میکنند، نوع توسعه پذیری، ارتباط با خدمات بانکی، خدمات دولت الکترونیک و. بررسی کردند و در نهایت این دو پیامرسان از رتبه بالاتری برخوردار شدند. البته اگر دلیل دیگری برای این انتخاب وجود داشته باشد، خود دوستان مرکز ملی فضای مجازی حتماً توضیحات کاملتری را ارائه میکنند.
چه حمایتی قرار است از این دو پیام رسان شود؟
این را باید مرکز ملی فضای مجازی تعیین کند؛ وزارت ارتباطات این اصل را دارد که با پنجاه درصد قضیه که حمایت و پشتیبانی از پیامرسان داخلی است، موافق است و ما کاملاً پای کار هستیم و وزیر محترم در برنامهریزیهای وزارتخانه، حوزههای مالی را مأمور کردند که به صورت کامل با نگاه به آینده و توانمندیهای پیامرسانهای داخلی، حمایت مناسب صورت گیرد و نه اینکه حمایتی انجام شود که خدای نکرده پول بیتالمال جایی خرج شود که عایدهای نداشته باشد. وزارت ارتباطات طبق فرمولی که مرکز ملی فضای مجازی اعلام خواهد کرد و با مدیریت مرکز، هیچ کوتاهی در این بخش نخواهد بود، همانطور که در بخش حمایت از آن هفت پیامرسان طبق تکالیفمان، هیچ کوتاهیای نداشتیم. ما اعتقاد داریم که از صنعت داخلی و توسعه فناوری اطلاعات توسط متخصصان داخلی باید حمایت کنیم و آن بخشی که ما کمی اختلافنظر داریم، بحث نحوه برخورد با پیامرسانهای خارجی و حوزه استفاده از فرصتها و دفع آسیبهای آنها است که آن هم تابع قوانین کارشناسی است.
افق اقبال مردم به پیامرسانهای ایرانی را چطور میبینید؟
من خوشبین هستم؛ به خاطر اینکه در همین چند ماه گذشته پیامرسانهای داخلی رشد ۱۰ برابری را داشتند و دانش خوبی در این حوزه تولید شده است. در واقع تا قبل از این موضوع جدی نبود و آنها براساس ایدههای خودشان اقداماتی را انجام میدادند، اما بعد با کاربر واقعی مواجه شدند و موضوع را جدی دیدند و دیدند که کشور هم به آنها توجه میکند. پیامرسانهای داخلی هم برنامهریزیهایشان تدوین شده است و هم دانششان بسیار خوب است و توسعههای خوبی در بخش فنی انجام دادهاند. من واقعاً در بخش فنی مشکلی نمیبینم، اما فقط بخش فنی را نبینیم و من بارها در مصاحبههای قبلی و هم در جلسات این را گفتهام که این موضوع ابعاد دیگری هم دارد. اینطور نمیشود که ما یک پیامرسان را از جهات فنی آن بسیار تقویت، تجهیز و مقیاسپذیر کنیم، اما در مورد حریم خصوصی کاربران، کاربر را قانع نکنیم. نمیخواهم بگویم اینجا به حریم خصوصی کاربران تعدی میشود یا نمیشود، میخواهم بگویم الآن به هر دلیلی برای کاربر ذهنیتی در این خصوص درست شده و کاربران نسبت به این موضوع حساس شدند و ما باید اقناع کنیم، دستگاههای مسئول باید این اطمینانخاطر را بدهند و بگویند این موارد، تبلیغات منفی است و یا بدسلیقگی برخی از مجریان بوده است.
ما قوانین بسیار متقن و مترقی در مورد حفظ حریم خصوصی کاربران داریم، ما فرمان ۸ مادهای حضرت امام (ره) را داریم، ما فتوای رهبر معظم انقلاب درباره حفظ حریم خصوصی را داریم. اگر به همینها توجه کنیم و به مرحله عمل دربیاوریم، میبینیم که کاربر چقدر در این بُعد اقناع میشود، در ابعاد دیگر مانند فرهنگی و اقتصادی هم همین طور است. وقتی کاربر ببیند برخی از امور روزانه خود را به راحتی، با کمترین هزینه و و با کمترین مراجعه حضوری میتواند از طریق پیامرسان داخلی انجام دهد، قطعاً اقبال نشان خواهد داد، اما متأسفانه یک مقدار در این زمینه ضعیف عمل میکنیم و بعد همه توپها را در زمین وزارت ارتباطات و حوزه حمایت فنی میاندازیم. همه این بلوکهای این پازل باید با همدیگر متناسب و در کنار هم شکل بگیرند؛ از بُعد فنی جای هیچ نگرانیای نیست و من امیدوارم اگر به ابعاد دیگر هم توجه شود، مردم هم استقبال خواهند کند، چون کاربر به دنبال راحت کردن امور روزمره خود از طریق فضای مجازی است.
در گذشته در سراسر دنیا وقتی یک مجموعهای میخواست خود را ارائه کند باید یک وبسایتی طراحی میکرد تا کاربر به آن رجوع میکرد یا نمیکرد، اما امروز مردم از طریق گوشی موبایل و یک پیامرسان این دسترسی را پیدا میکنند. به عنوان مثال امروز برنامهای در صداوسیما نیست که در حوزه پیامرسانها خود را ارائه نکند و از این فضا برای قابلیت رسانهای استفاده نکند بنابراین آینده روشن است، اما به شرطی که همه افرادی که دارای مسئولیت هستند، خودشان جاخالی ندهند و با تکرار موضوعات فنی، توپها را در زمین وزارت ارتباطات شوت کنند.
این دو پیام رسان (سروش و گپ) به لحاظ فنی توانایی جذب چند میلیون کاربر را دارند؟
در حال حاضر هر کدام میتوانند حدود ۱۰ میلیون کاربر را پشتیبانی کنند، اما باز هم امکان توسعه دارند و مدل معماریشان به گونهای است که توسعهپذیر هستند و از این بابت جای نگرانی نیست و خود آنها هم انگیزهی زیادی برای ادامه مسیر دارند.
در صحبتهای خود گفتید که غیر از بحث فنی، اقدامات دیگری هم لازم است و در مصوبه شورای عالی فضای مجازی هم آمده است، اما در آن بخشها وظایف به درستی انجام نشدهاند. به برخی از آن موارد اشاره کنید.
سند مذکور (سیاستها و اقدامات ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی) منتشر شده و بر روی وبسایت مرکز ملی فضای مجازی قرار دارد و اقدامات صورتگرفته و برآیند خروجی آن هم مشخص است؛ شما خودتان میتوانید تکالیف و اقدامات را با هم تطبیق دهید، اما چون من از سمت وزارت ارتباطات ذینفع هستم، اجازه دهید از اینجا بیان نکنم. به عنوان مثال بیانیهی مدیران پیامرسانهای داخلی نشان میدهد که وزارت ارتباطات از بُعد فنی به وظایف خود عمل کرده، اما اقدامات دیگری هم هست که باید صورت بگیرد.
فکر میکنید به چند درصد از تکالیف تعیینشده در سند عمل شده است؟
به نظر من در بهترین حالت شاید به ۳۰ تا ۴۰ درصد تکالیف تعیینشده در سند، عمل شده است.
درباره خدمات دولت الکترونیک فرمودید که اینها باید در پیامرسانهای داخلی ارائه شوند و اصلیترین مطالبه خود پیامرسانها هم همین موضوع است، اما در حال حاضر و با گذشت مدت زیادی هنوز این اتفاق رخ نداده است. علت این مشکل چیست؟
به همه پیامرسانهای داخلی اعلام کردیم که طرح و ایده خود را در این زمینه ارائه کند و وزارت ارتباطات هم این آمادگی را دارد که از این طرحها حمایت کند و همین الآن هم تعدادی از این طرحها مثلاً در حوزه بهداشت ارائه شدهاند و در حال پیگیری هستند. به عنوان مثال همین ایده پرداخت ارز از طریق پیامرسان بله، ایده خوبی بود که متأسفانه به خوبی اجرا نشد. در حقیقت این وظیفه دولت نیست که پیگیر این موضوع باشد بلکه خود پیامرسانها باید ایده بدهند، اما این را هم قبول دارم که در این زمینه کوتاهی شده است. این یکی از همان مواردی است که گفتم به سند مراجعه کنید و ببینید کدام دستگاهها کمکاری کردهاند.
این ایده در کل ایدهی خوبی است؛ در حال حاضر نرمافزارهای مشابه در دنیا هم که توانستند به صورت بومی به مردم سرویس دهند، نقطه برتریشان همین خدمات بود. یعنی وقتی فرد صبح از خانه بیرون میآید، همه امور خود از پرداخت قبض آب و برق، امور بانکی، امور اداری و.. را از طریق پیامرسان خود انجام دهد و تا وقتی که به منزل برمیگردد دائم با این درگیر است و این درگیری خودش از آیتمهای مؤثر در جذب کاربر است. البته پیامرسانهای داخلی تا الآن درگیر مسائل فنی خود بودند و از این به بعد شاید این موارد به سهولت بیشتری پیش برود.
الآن گفتید باید کاربران اقناع شوند تا از پیامرسانهای داخلی استفاده کنند، اما اگر این اتفاق رخ دهد و فرهنگ آن هم جا بیفتد، تا زمانی که کاربران از یک پیامرسان خوب خارجی استفاده میکنند شاید دور از انتظار باشد که انتظار داشته باشیم مردم به ابزارهای داخلی مهاجرت کنند، آن ۱۰ میلیون کاربر هم که گفتید، همگی در بازه زمانی چند هفته بعد از فیلترینگ آمدند و قبل و بعد از آن تعداد بسیار کمی سراغ پیامرسانهای داخلی آمدند. پس فقط اقناع کافی نیست، قبول دارید؟
در مطالعاتی که در دنیا شده، به صورت علمی چند آیتم را به عنوان مواردی که کاربر به خاطر آن به یک شبکه اجتماعی رجوع میکند، نام بردند و بعد آنها را رتبهبندی کردند. سه آیتم اصلی آن «صرفه اقتصادی»، «قابلیتها و امکانات فنی و پایداری سرویس» و «امنیت و حفظ حریم خصوصی» است. به عنوان مثال در یک پیامرسان داخلی و یک پیامرسان خارجی، هر زمان که یکی از این سه وزن در هر کدام از آن پیامرسانها بیشتر شود، قاعدتاً کاربر سمت آن یکی میرود.
حتی اگر کاربر چند سال از آن استفاده کرده باشد و به آن عادت کرده باشد، باز هم این مهاجرت صورت میگیرد؟
ماندگاری و ورود به بازار رقابت خودش از آیتمهای بعدی است، اما همیشه این طوری نیست؛ شما میبینید بعضاً پیامرسانی میآید و پیامرسان قبلی خود را درو میکند، در واقع آن سه آیتمی که گفتم، تعیینکننده هستند. ما باید کاری کنیم که کاربر وقتی میخواهد تصمیم بگیرد، ببیند اگر پهنای باندی که مثلاً برای تلگرام مصرف میکند، بستهی اینترنتش را به سرعت تمام میکند، میتواند همان قابلیتها را با حفظ حریم خصوصی و دارا بودن امنیت (البته امنیت فقط حفظ حریم خصوصی نیست بلکه در مقابل حملههای هکری و امثال آن هم هست) با هزینه کمتر در یک پیامرسان داخلی دریافت کند که این منجر به اقناع خواهد شد؛ شما در این موضوع شکی نداشته باشید، چون اثبات شده و علمی است.
برای نمونه ما امروز در داخل کشور حوزه مختلفی از حوزههای فناوری اطلاعات و فضای مجازی را داریم که کاربران ۳۰ تا ۴۰ میلیونی دارند و سرویس میدهند. دلیل موفقیت آنها این است که کاربر به این جمعبندی رسیده که اینجا قابلیت فنی خوب است و از لحاظ اقتصادی برایش ارزش افزوده دارد. برای همین آنجا مدل اقتصادی جریان پیدا کرده و برای کاربر به صرفه شده، یعنی کاربر میداند اگر این اپلیکیشن را مورد استفاده قرار دهد، با یک مدل اقتصادی برای او درآمدزایی میشود که در نمونه خارجی این امکان وجود ندارد؛ بنابراین باید از این پتانسیل استفاده کنیم، اما یک عده از دوستان که متاسفانه بیشتر نگاههای سیاسی دارند، وزارت ارتباطات را متهم میکنند و میگویند نمیخواهند، نمیشوند، اعتقاد به داخلی ندارد، خارجیپرست هستند.
شما در مصاحبه قبلی خود گفتید وقتی بعضی از پیامرسانها در این مدت نتوانستند کاربر جذب کنند، یعنی این توانایی را ندارند و خود مدیران اینها هم میگویند که دیگر نمیتوانند. اما مدیران این پیامرسانها به ما گفتهاند که از نظر فنی هیچ مشکلی نیست و مشکل فقط عدم جذب کاربر است که علت آن شُل شدن فیلترینگ و فعالیت هاتگرام و تلگرام طلایی است. این با ادعای شما در تضاد نیست؟
واقعاً همینطور است و از نظر فنی مشکلی نیست و من هم نگفتم توانمندی فنی نداشتند. وقتی ما راجع به پیامرسانی صحبت میکنیم که بعد از یک سال مثلاً رسیده به ۵ تا ۶ میلیون کاربر، میگوییم این پیامرسان قابلیت دارد و زمینه آن را نشان داده است. اما وقتی یک پیامرسان بعد از یک سال با وجود آنکه اتفاقاً خیلی افراد نخبهتری هم در آن اپلیکیشن بودند، به ۲۰۰ هزار کاربر رسیده، این شاید به این خاطر بود که پشتیبان مالی خوب نداشتند یا حوزه تبلیغات خوب نداشتند. اگر از آنها حمایت شود، شاید در حوزههای دیگر موفقیتهای دیگری برای کشور داشته باشند، اما در حوزه پیامرسانی تمام زحمت خود را کشیدند به خاطر آیتمهای دیگر و نه آیتم فنی نتوانستند موفق شوند. در این موارد واقعاً کشور هم نمیتواند در جایی هزینه کند که نتیجهای ندارد، چون این حمایتها بیتالمال است و باید مراقبت شود.
موضوع دیگر این است که با هفت سلیقه مختلف نمیتوان کار را پیش برد، اما وقتی یک یا دو تا شد، بالاخره میدانید چه چیز از مخاطب خودتان میخواهید و مخاطب چه چیزی از شما میخواهد و همچنین بخش خصوصی چه مطالبهای از حاکمیت دارد. به نظر من به این دلایل مرکز ملی فضای مجازی این حق را دارد که این تصمیم را بگیرد.
در ابتدای فیلترینگ تلگرام این نقد وارد میشد که وجود هفت پیامرسان کار را برای مردم سخت میکند، اما در پاسخ گفته میشد که ما نمیخواهیم مشکل انحصاری که در تلگرام بود، در یک پیامرسان داخلی ایجاد شود؛ آیا وجود تنها دو پیامرسان انحصار ایجاد نمیکند؟
دقیقاً برای جلوگیری از انحصار دو پیامرسان انتخاب شدند؛ همچنین سایر پیامرسانها هم منع نمیشوند و میتوانند کارشان را ادامه دهند. اتفاقاً من خبر دارم که یکی از همین تیمهایی که در این تصمیم جدید از گردونه حمایت حذف شده، در حال ادامه کار با جدیت است و طرحهای جدیدی را هم دارد و این موضوع روی عزم آنها تأثیری نداشته و حتماً مرکز ملی فضای مجازی هم هر جا لازم باشد، از آنها حمایت میکند و اینطور نیست که دورشان یک خط قرمز کشیده شده باشد.
موضوع تذکر مرکز عالی فضای مجازی به وزارت ارتباطات درباره شُل شدن فیلترینگ که از سوی اعضای این مرکز مطرح شد، چه بود؟
بله چنین تذکرهایی بوده است؛ وظیفه ذاتی ما در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برقراری ارتباطات است و امروز هم به اهمیت این موضوع واقف هستیم و همه کشورها هم در همین مسیر در حرکت هستند و مفاهیم بزرگتری مانند تحول دیجیتال، اقتصاد دیجیتالی و انقلاب صنعتی چهارم اینترنت اشیا در راه است که اینها همه زیرساختهای توسعه فناوری اطلاعات و زیرساختهای شبکه را لازم دارند. در کنار همه اینها، مثل همه دنیا الزامات حاکمیتی هم هست که باید در فضای مجازی کشور رعایت شود و این دو اصل در کنار هم قرار دارند. موضوع فضای مجازی به صورت ذاتی دارای فرصتهای بسیارزیادی است که تهدیداتی را هم در کنار خودش دارد و از رهبر معظم انقلاب هم مکرراً این را شنیدهایم که فرصتهای زیادی در فضای مجازی وجود دارد و از این فرصتها باید به بهترین شکل استفاده شود و آسیبهایی دارد که ما هم در وزارت ارتباطات منکر این این نیستیم که این آسیبها باید به صورت حداکثری دفع شود.
اما ما در وزارت ارتباطات به خاطر آن وظیفه ذاتی و آن مسئولیتهایی که داریم، دو اصل را به خاطر توضیحات مقدماتی که گفتم، در دستور کار خود قرار دادهایم؛ اصل اول این است که ارتباطات روزمره مردم که با زندگی آنها گره خورده، خط قرمز ماست و هیچ گونه اختلال و مشکلی نباید در آن به وجود بیاید و واقعاً همکاران من در وزارت ارتباطات به جد در حال تلاش در این حوزه هستند. اصل دوم هم این است که ما تابع و مجری قانون هستیم و در بدنه دولت به قانون و قانونگذار احترام میگذاریم.
به طور طبیعی رفتوآمد بین این دو اصل یک لایه خاکستری ایجاد میکند و آن همان جایی است که گاهی مرکز ملی فضای مجازی در خصوص بعضی از موضوعات به ما تذکر میدهد و از میخواهد که پیگیری کنیم و ما هم به صورت کارشناسانه و مبتنی بر همین دو اصل کارشناسی نظرات خود را منتقل میکنیم و بعضی مواقع آنها از ما میپذیرند و بعضی مواقع هم ما میپذیریم واقداماتی را انجام میدهیم. به عنوان مثال زمانی که اعلام میشود سرویس و یا اپلیکیشن خاصی باید مسدود شود، به خاطر مدل آن اپلیکیشن، وقتی اپراتور مخابراتی آن را مسدود میکند، برخی از ارتباطات روزمره که مردم با آن سروکار دارند، دچار اختلال میشود؛ در این موارد ما در مقابل دوستان مرکز ملی فضای مجازی استدلال میکنیم که ارتباطات مردم نباید به صورت عادی دچار اختلال شود و به یک جمعبندی واحد میرسیم و آن را اجرا میکنیم.
گاهی از سمت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مطرح میشود که، چون استفاده مردم از فیلترینگ مضر است، باید فیلترینگ را شُل کنیم تا مردم از فیلترشکن استفاده نکنند. به نظرتان ین استدلال غلط نیست؟
وزارت ارتباطات هیچ وقت چنین ادعایی نکرده بلکه ما تابع قوانین بالادستی که گفتم، هستیم و البته این را مکرراً گفتیم که در حال حاضر نقش وزارت ارتباطات و شرکت ارتباطات زیرساخت در مسدودسازی و فیلترینگ، ایجاد هماهنگی است. چون طبق قانون و ماده ۲۱ جرایم رایانهای، مسئولیت انسداد و فیلترینگ برعهده اپراتورهای لایه خدمات دسترسی است؛ بنابراین شرکت زیرساخت هم به خاطر حمایت از حقوق کاربران و مشترکان و هم ایجاد هماهنگی که هر کسی به سلیقه و سهم خود این دستورات قضایی را اجرا نکند، به صورت هماهنگکننده وارد موضوع میشود، اما آنجایی که قانون شد و دستور قضایی آمد، ما ملزم به رعایت و اجرا آن هستیم و از قانون تخطی نمیکنیم. این به آن معنی نیست که مثلاً آن سایت را باز بگذاریم تا مردم از فیلترشکن استفاده نکنند و بتوانند به محتوایی که از مصادیق همان آسیبهای فضای مجازی است، دسترسی داشته باشند. ولی اگر روزی بخواهد این اعمال قواعد منجر به اختلال در ارتباطات روزمره زندگی مردم شود، ما نظرمان این است باید دقت بیشتری صورت گیرد و باید مراقبت کنیم که ارتباطات مردم دچار خدشه نشود.