حسین علایی . تحلیلگر مسائل استراتژیک در روزنامه شرق نوشت: از دوران حکومت شاهنشاهی تاکنون، مردم ایران خاطرههای ناگوار و تلخی از روز 13 آبان دارند. امسال نیز با اعمال تحریمهای جدید آمریکا، بر این خاطرات تلخ افزوده خواهد شد. دولت ترامپ تلاش میکند ذهنیت منفی مردم ایران از دولتمردان آمریکا همچنان باقی بماند و بنابراین چنین روزی را برای تشدید تحریمهای همهجانبه ایران انتخاب کرده است.
او روند بهبودی را که در دوران اوباما آغاز شده بود تا مردم ایران رفتارهای نادرست حاکمان آمریکا در دورههای مختلف را به ذهنیت تاریخی بسپارند، به کلی برهم زد تا همچنان ملت ایران، دولت آمریکا را شیطان بزرگ ارزیابی کند. ترامپ در تحریمهای جدید دو برجستگی و دو نقطه قوت ایران را هدف قرار داده است؛ نخست آحاد «مردم» ایران را و دوم، «نفت» و منابع انرژی ایران را.
او میخواهد فروش نفت ایران را به صفر برساند تا این نقطه قوت درآمدهای کشور به عامل تضعیف ایران تبدیل شود و از سوی دیگر میخواهد «معیشت مردم» را در تنگنا قرار دهد تا مهمترین عامل تداوم جمهوری اسلامی را به شورشی علیه نظام برخاسته از قیام مردم ایران علیه وابستگی نظام استبدادی شاهنشاهی به آمریکا تبدیل کند.
ولی به این نکته مهم توجه ندارد که وقتی محمدرضاشاه، آیتالله روحالله خمینی را در 13 آبان 1343 به جرم مخالفت با «قانون مصونیت مستشاران آمریکایی» به ترکیه و سپس به عراق تبعید کرد، مردم ایران او را پس از 14 سال سرفرازانه در 12 بهمن 1357 به ایران بازگرداندند و ايشان رهبری انقلاب را ادامه دادند.
همچنین وقتی حکومت شاهنشاهی، دانشآموزان معترض به اختناق حاکم بر کشور و رفتارهای خشن مأموران حکومتی را در 13 آبان 1357 جلوی دانشگاه تهران به رگبار بست و به خاکوخون کشید، مردم ایران، شاه را در 26 دی ماه همان سال از ایران فراری دادند.
همچنین وقتی کارتر، شاه را پس از فرار از ایران به آمریکا برد و برخی نگران تکرار فاجعه 28 مرداد شدند، بعضی از دانشجویان دانشگاههای تهران با رفتن به سفارت آمریکا، امید ایالات متحده را برای بازگرداندان حکومت سرسپرده به خود، ناامید کردند.
اما اینبار آیا مردم و دولت ایران موفق خواهند شد تا آمریکا را در رویارویی با خود ناکام بگذارند؟ بهنظر میرسد جواب مثبت باشد، اگر اقدامات ذیل با سرعت انجام شود:
تبدیلکردن «اقتصاد» به اولویت اصلی حکمرانی کشور: دولت با تلاش برای انجام «اصلاحات عمیق ساختاری» در اقتصاد و ایجاد «فضای کسبوکار» مناسب، میتواند تکیه بر اقتصاد تقریبا تکمحصولی را به یک اقتصاد بالنده و پرتحرک مردمی با توانایی صدور محصولات و خدمات گوناگون به بازارهای بینالمللی تبدیل کند. شاید رویآوردن به سیاستهای «اقتصاد آزاد رقابتی» همراه با گسترش نظام تأمین اجتماعی، بتواند فضای جدیدی را برای «کاهش وابستگی» دولت و مردم به درآمدهای صدور نفتخام پیریزی کند.
«تقویت بنگاههای اقتصادی» بخش خصوصی، «کاهش هزینههای دولت»، تعللنکردن در «اصلاح نظام بانکی»، عدم «تثبیت نرخ ارز» و خاتمهدادن به «توزیع ارز دولتی» و البته تأمین حداقل «معیشت مردم» با شیوههای کارآمد میتواند در این راه کارگشا باشد.
برای تحقق این امر نیاز است همه «قوانین و مقررات» کشور و «رفتارهای حکومتی» بهنفع اولویتیافتن اقتصاد اصلاح شوند و همچنین قوه قضائیه و دستگاههای انتظامی و امنیتی پشیبان فعالیتهای اقتصادی باشند.
حذف عوامل ناراضیکننده مردم از سیستم حکمرانی: توجه به مطالبات مردم در حوزههای مختلف، بهویژه در روابط اجتماعی، میتواند بر میزان افزایش ضریب رضایت آحاد مردم بیفزاید.
دولتمردان و بخشهای گوناگون حاکمیت میتوانند در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و قضائی به توسعه مردمسالاری پرداخته تا «همه باهم» بتوانند با همه وجود برنامههای تحریم ترامپ را به شکست بکشانند.
تلاش برای ایجاد آرامش بیشتر در سیاست خارجی و روابط بینالمللی: رویکرد وزارت امور خارجه میتواند بیشترین کمک را به توسعه اقتصادی کشور بکند. رایزنهای اقتصادی در همه سفارتخانههای ایران میتوانند فعالترین افراد در حوزه سیاست خارجی باشند. درهرحال به نظر میرسد راهحل اساسی برای مقابله با اقدامات آمریکا علیه ایران، ساخت تصویری خوب و جذاب از ایران امروز در بین افکار عمومی مردم ایران و جهان است...
بهگونهای که ایرانیان به ایرانیبودن خود افتخار کنند و مردم دنیا، بهویژه همسایگان، به هر ایرانی احترام بگذارند و ایران را کشوری علمی، پیشرفته، بافرهنگ و دارای فناوریهای بالا تلقی کنند. برای نیل به چنین هدفی باید حرکت به سوی رعایت شاخصهای «حکمرانی خوب» در دستور کار حاکمیت ایران قرار گیرد.
این شاخصها عبارتاند از: «پاسخگویی حاکمیت»، «ثبات سیاسی»، «اثربخشی دولت»، «کیفیت قوانین و مقررات»، «حاکمیت قانون» و «کاهش فساد». فاعتبروا یا اولی الابصار