فرارو- یک فعال سیاسی گفت: «ما باید مدیریت را به افراد جوانتر واگذار کنیم و اگر بتوانیم حتی ۲۰ سال هم میانگین سنی مدیرانمان را کاهش دهیم، باز هم مدیرانی به روی کار میآیند که حداقل ۲۰ سال یا ۱۵ سال تجربه دارند. یعنی اینگونه نیست که خیال کنیم مدیران جوانمان بیتجربه هستند و نمیتوان به آنها اعتماد کرد. این همان اقدامی بود که فکر میکنم چین سال ۲۰۰۶ انجام دادند یک دفعه کشورشان را با جوانگرایی که انجام دادند، متحول کردند.»
احمد شیرزاد تحلیلگر مسائل سیاسی طی گفتگو با فرارو در خصوص مصوبه منع به کار گیری بازنشستگان عنوان کرد: «اگر به مصوبه منع به کار گیری بازنشستگان در سطح کلان نگاه کنیم، میبینیم که این یک اتفاق مهم و بزرگ است که در چند دهه اخیر رخ داده است. زیرا میتواند یک تحول کلی در لایههای مدیریتی کشور ایجاد کند و به همین دلیل پیشنهاد من به دولت این است که جدا از این مصوبه، هرکجا که امکانش را دارد حتی اگر مجلس آن مسندها را مستثنا کرده است، از نیروهای جوان استفاده کند. روح این مصوبه مجلس پاسخ به یک نیاز و خواست اجتماعی است که همه معتقدند مدیران کشوری پیر شده اند و الان اکثرا در دهه هفتم و هشتم زندگیشان هستند و این به کشور آسیب میزند.»
وی تصریح کرد: «البته ما معتقد نیستیم که همه افرادی که در این سنین قرار دارند به طور کامل کنار بروند و خانه نشین شوند و از تجربیات آنها استفاده نشود. اتفاقا تاکید داریم که باید از این تجربیات استفاده شود، اما نه به عنوان وزیر و معاون و... بلکه به عنوان مشاوران مدیران جوانتر به فعالیت خود ادامه دهند. ما باید مدیریت را به افراد جوانتر واگذار کنیم و اگر بتوانیم حتی ۲۰ سال هم میانگین سنی مدیرانمان را کاهش دهیم، باز هم مدیرانی به روی کار میآیند که حداقل ۲۰ سال یا ۱۵ سال تجربه دارند. یعنی اینگونه نیست که خیال کنیم مدیران جوانمان بیتجربه هستند و نمیتوان به آنها اعتماد کرد. این همان اقدامی بود که فکر میکنم چین سال ۲۰۰۶ انجام دادند یک دفعه کشورشان را با جوانگرایی که انجام دادند، متحول کردند. یعنی حزب کمونیست به یک مرتبه همه مدیرانی که سنشان بالا رفته بود را کنار گذاشتند و مدیران جوان را جایگزین آنها کردند. حتی تا جایی پیش رفتند که بعد از مدتی یک فرد حدود ۴۰ ساله به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.»
او ادامه داد: «البته ممکن است بعد از این تغیییرات باز بعد از اینکه آنها هم پیر شدند ما شاهد این باشیم که تا مدت به فعالیت خود ادامه دهند و این خطری است که دائما کشورها را تهدید میکند. نمونه این را میتوان در شوروی سابق دید که زمانی آنها تهدید و تجزیه شدند که رهبرانشان در سنین بسیار بالا بودند و آنها هم در برابر جوانگرایی مقاومتهای بسیاری کردند و نهایتا کارشان به آنجایی رسید که همه میدانیم. نکته جالب توجه این است که اگر شما به رزومه کاری هرکدام از وزرا نگاهی بیاندازید میبینید که نخستین پست مدیریتی بزرگ خود یا حتی بعضا وزارت را در سنین پایین تجربه کردند و تا امروز ادامه داده اند. وقتی هم با عملکردشان توجه میکنید میبینید خیلی تفاوتی با امروزشان نداشته یعنی خیلی عملکرد خدشه دار و ضعیفی نبوده است.»
این استاد دانشگاه افزود: «لذا باید دولت از این جوانگرایی استقبال کنند. ممکن است در چندماه اول مشکلاتی هم پیدا کند، اما سه سال فرصت دارند و این میتواند یک نسل جدید مدیریتی برای کشور به ارمغان آورد. بنده که اینها را عرض میکنم در سنینی هستم که اگر یک مسند دولتی داشتم باید کنار میرفتم. یعنی ممکن است اگر جوانان این صحبتها را مطرح کنند به آنها انگ قدرت طلبی بزنند، اما من با توجه به سن و سالم به خودم این جرات را میدهم که این حرفها را مطرح کنم.»
وی در پاسخ به این سوال که چرا مقامات کشور تا این اندازه در برابر جوانگرایی مقاومت میکنند، عنوان کرد: «شاید برایتان خیلی عجیب باشد، اما دلیل این مسئله بسیار ساده است. موضوع این است که این صندلیها بسیار دلچسب و لذت بخش هستند و بعد از مدتی ناخودآگاه مدیران به این تصور میرسند که همه بچه هستند و توانایی مدیریت ندارند و تنها انها هستند که میتوانند در این پست، بهترین عملکرد را داشته باشند. من گاهی با مدیران در سطوح مختلف که صحبت میکنم و اینها را مطرح میکنند از آنها میپرسم که خودشان در چه سنی اولین مدیریت را تجربه کردی و بعضا توی سنین ۳۰ تا ۳۵ سالگی اولین تجربه شان بوده است.»
او ادامه داد: «من خودم یادم می آید زمانی که وارد مجلس ششم شدیم نسلهای قبل از ما همیشه فکر میکردن که ما بچه و نابالغ وناپخته هستیم. یعنی میخواهم بگویم که این تصور همیشه وجود داشته و هیچ ارتباطی به این دوره یا دوره قبل ندارد. اما اینگونه نمیشود ادامه داد ومقامات کشور باید یک اقدام قاطع در این زمینه انجام دهند. بدون شک ما باید از کشورهای دیگر الگو برداری کنیم. به عنوان مثال شما به یونان نگاه کنید. نخست وزیر این کشور یک جوان سی و چند ساله است که آمد و مردم هم به او اعتماد کردند و رای دادند و الان هم میبینید که وضعیت یونان نسبت به قبل بهتر شده است. یا مثلا آقای تونی بلر حدود چهل ساله بود که در انگلیس نخست وزیر شد. البته درست است که دوره خیلی متفاوتی با نخست وزیران قبل از خودش نداشت، اما اقدامات مفیدی هم در دوره نخست وزیری خود انجام داد.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی اظهار کرد: «الان در ایران مشکل ما کمبود نیروی جوان کاربلد نیست ما باید به اینها اعتماد کنیم و با یک شجاعت سیاسی و اجرایی آنها را بخشهای مدیریتی قرار دهیم. ما الان یک تجربه موفق در دولت داریم و آن آقای آذری جهرمی است. خاطرتان هست که روزهای اول چقدر با حضور ایشان مخالفت وجود داشت؟ اما الان میبینیم که عملکر بدی نداشته است و وزارت ارتباطات با رفتن آقای واعظی دچار مشکلات خاصی نشده است. خب چرا نباید با توجه به این تجربه، بیشتر به جوانان اعتماد کرد؟»
شیرزاد در پایان عنوان کرد: «البته لازم است به این نکته هم اشاره کنم که این مصوبه تنها نباید با نگاه جوانگرایی به آن نگاه کرد. زیرا این میتواند موقعیت مناسبی باشد که از خانمها در پستهای مدیریتی استفاده بیشتری شود. سال گذشته وزارتخانهها موظف شدند که در بخشهایی مختلف از جمله معاونتها از خانمها استفاده کنند خب الان که برخی از این آقایان قرار است کنار برود بهتر است یک نگاهی هم به جامعه زنان داشته باشیم و از آنها هم استفاده کنیم. ما الان به عنوان مثال چند فرماندار خانم داریم و این ظرفیت در زنان ما وجود دارد که بتوانند استاندار هم باشند. این یک شعار نیست و واقعیت این است که انگیزههای بسیاری در خانمها وجود دارد و این یک فرصت مناسب است که از توانایی و ظرفیتهای آنها بیشتر استفاده کنیم؛ بنابراین من فکر میکنم که اگر دولت آقای روحانی این شهامت را به خرج دهد یک موج جدیدی مدیریتی به راه بیاندازد، میتوان بخش عمده فشارها و مخالفتهای اجتماعی را کم کند و عملکرد بهتری داشته باشند.»