عمرانخان، سیاستمدار کریکت باز پاکستان، روز جمعه ۲۶ مرداد با آرای پارلمان به نخستوزیری پاکستان رسید. او دیروز شنبه (۲۷ مرداد) دربرابر ممنون حسین، رئیسجمهور بهعنوان بیست و دومین نخستوزیر پاکستان و رهبر حزب تحریک انصاف پاکستان مراسم سوگند را بجا آورد. در انتخابات سراسری ماه ژوئیه حزب «تحریک انصاف» به پیروزی بزرگی دست یافت اما نتوانست اکثریت مطلق آرا را جلب کند، به همین دلیل حزب عمرانخان ناگزیر شد برای تشکیل دولت با نیروهای سیاسی کوچکتر ائتلاف کند.
به گزارش دنیای اقتصاد، این قهرمان پیشین کریکت کشور، هم به اسلامگرایان نزدیک است و هم از سوی ارتشیان حمایت میشود. «سلمان مسعود»، گزارشگر نیویورکتایمز در ۱۷ اوت در این رابطه نوشت، عمرانخان پس از انتخاب از سوی پارلمان در سخنان کوتاهی با اشاره به برنامهاش برای مبارزه با فساد و مصالحه با دشمنانش افزود: «آنها که کشور را ویران کردند، قول میدهم که آنها را بهدست عدالت بسپارم.»
عمرانخان در کارزار انتخاباتی قولهای فراوانی داده که پاکستان را در داخل از فقر و بیکاری برهاند و در خارج به سوی آرامش سوق دهد. قهرمان سابق کریکت قول داده است که از پاکستان کشوری مرفه با موازین اسلامی بسازد. او گفت فقر را نابود و فساد را در کشور ریشهکن میکند. او بهویژه بر رعایت قانون تاکید کرد و گفت در آینده همگان در برابر قانون برابر خواهند بود. او که در محاصره وفادارانش قرار داشت و در جمع مردم سخن میگفت، افزود: «هیچ کس مرا پیش از این آلوده نکرده و نتوانسته به من رشوه بدهد. بهشما میگویم، خواهشا به تظاهرات خود ادامه بدهید و در خیابانها حضور یابید.»
گزارشگر نیویورکتایمز مینویسد او روز جمعه ۱۷۶ رای از پارلمان بهدست آورد درحالیکه رقیب او شهباز شریف از حزب «مسلم لیگ- نواز» تنها ۹۶ رای بهدست آورد. این گزارش مینویسد وقتی «اسد قیصر»، سخنگوی پارلمان، پیروزیخان را اعلام کرد، راهروی پارلمان غرق در فریاد و سوت و شادی شد. با این حال، اگرچه حامیان این قهرمان سابق کریکت غرق در شادی و فریاد بودند اما رقبایش میگفتند: «رای دزدی قابل پذیرش نیست.»
حزب «تحریک انصاف» یا PTI توانست ۱۱۵ کرسی در پارلمان بهدست آورد و حزب مسلم لیگ- نواز (PML-N) موفق به کسب ۶۴ کرسی شد. درحالیکه حزب مردم پاکستان (PPP)، سومین حزب بزرگ، ۴۳کرسی بهدست آورد. روز جمعه حزب مردم پاکستان به نخستوزیری عمرانخان رای ممتنع داد. به نوشته مسعود، فریاد و هیاهو در پارلمان شاید مقدمهای باشد برای مسیر دشواری که نخستوزیر جدید در پیش دارد.
رقبای سرسخت در دو پارلمان (مجلس موسسان و سنا) ممکن است فرآیند قانونگذاری از سوی حامیان خان را با دشواری مواجه سازند. او میافزاید: «خان تا مدتها در عالم سیاست اصلا کسی بهحساب نمیآمد و مردم آرزوی او برای رسیدن به نخستوزیری را مورد تمسخر قرار میدادند. در سال ۲۰۰۲ حزب او فقط یک کرسی در پارلمان داشت. او انتخابات ۲۰۰۸ را بایکوت کرد و در سال ۲۰۱۳ سهم خود را به ۳۵ کرسی افزایش داد.» با تمام این اوصاف، سال ۲۰۱۱ بود که او عملا وارد عالم سیاست در پاکستان شد و بخت خود را به آزمون گذاشت. خان، دارای کارنامهای است که برخی «ناشدنی»ها را «شدنی» کرد.
در دوران رهبری تیم کریکت پاکستان، او توانست این تیم را به یکی از بهترینهای جهان تبدیل کند و جامجهانی ۱۹۹۲ را از آن تیم کریکت پاکستان کند. او همچنین اولین بیمارستان سرطان در کشورش را ساخت که بیماران نیازمند را رایگان مداوا میکند. با این حال، او فاقد تجربه دولتی است و ممکن است در این مسیر پر سنگلاخ با چالشهای سیاسی و اقتصادی بیشماری دست و پنجه نرم کند.
در عرصه سیاست خارجی نیز عمرانخان احتمالا با چالشهایی مواجه شود. او گفت قصد دارد رابطه با آمریکا را به نفع دو کشور گسترش دهد. این درحالی است که خان پیش از این بارها از آمریکا انتقاد کرده و گفته بود که آمریکا با پاکستان مانند زیردست رفتار میکند و به آن دستور میدهد و در عملیات نظامی خود، از جمله در مبارزه با طالبان افغانستان، مردم پاکستان را به خطر میاندازد.
ترامپ پاکستان؟
برخی معتقدند عمرانخان نسخه پاکستانی ترامپ است و در مسیری مشابه با رئیسجمهور آمریکا گام بر میدارد. او قدردان کسی نیست و در عوض، یک پوپولیسم ناسیونالیستی مغرورانه را دنبال میکند که یادآور پوپولیسم ناسیونالیستی ترامپ است.
«نیک رابرتسون»، گزارشگر سیانان در ۱۸ اوت نوشت: «من در برخی کمپینهای او در هنگام انتخابات بودهام. ما با هم در هلیکوپتر نشستیم و از دره سوات در کوههای هندوکش عبور کردیم و از مناطقی گذشتیم که هارتلند طالبان پاکستان نامیده میشد.» رابرتسون مینویسد: این منطقه همان جایی است که ملاله یوسف زای، دختر بچه پاکستانی برنده جایزه نوبل، در آنجا ترور شد.
او میافزاید: وقتی از هلیکوپتر پیاده شدیم، خان به سرعت به داخل یک خودروی زرهی پرید و گروهی از ماشینهای اسکورت ما را در مسیر همراهی میکردند. وقتی هواداران تجمع کردند، وی به راحتی آنها را مدیریت میکرد. پیام سیاسی ضدآمریکایی و ضدپاکستانی خود را میفرستاد و هدفش از این کار ارتباط با جامعه قبیلهای و به شدت محافظهکار بود. سال ۲۰۱۳ بود. سخنرانی او در استادیوم ورزشی پاکستان در آن سال به گونهای بود که تمام محوطه استادیوم به رنگ سبز، قرمز و مشکی که رنگ پرچم حزب او بود در آمده بود.
او همچون ترامپ با هیجان مردم به وجد میآید و حرفهای احساسی میزند. همچون ترامپ در خانوادهای متمول متولد شد و همچون رئیسجمهور آمریکا هرگز دارای پستی سیاسی نبوده است. رهبری او مسالهای است که بسیاری در موردش گمانهزنی میکنند.
نیک رابرتسون معتقد است که ارتش پشت او بود که توانست آرای مردم را بهدست آورد. او به شدت به سیاست افغانستان ترامپ حمله کرده؛ سیاستی که پاکستان را متهم به انفعال در مبارزه با تروریسم کرده است. بیش از یک دهه است که خان احساسات ضدآمریکایی بروز میدهد، حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی به مناطقی از پاکستان را مورد انتقاد قرار داده و به اشتباهات آمریکا در افغانستان به شدت تاخته است.
در برهه انتخابات، پیروان او فراتر از جوانان مذهبی محافظهکار بودند که در گذشته حول او جمع میشدند. این بار آنها شامل رایدهندگانی میشدند که خواستار تغییر سیاستمدارانی بودند که نفع خود را دنبال میکردند و کشور را به گرداب معضلات اقتصادی راندند.
گزارشگر سیانان بر این باور است که نیروی واقعی که در پس خان است، ارتش است. با این حال، همین ارتش مسوول ارعاب بسیاری از روزنامهنگاران در ماههای منتهی به انتخابات بوده است. ارتش همواره در قدرت سهیم بوده و بارها دست به کودتا زده و دولت را کنار زده است. ارتش در مهندسی کودتاها نقشی کلیدی داشته است. ارتش همچنین منافع اقتصادی کلانی هم دارد. حداقل این است که خان در کوتاهمدت احتمالا نتواند نقش خود را ایفا کند. او چارهای ندارد که در کوتاهمدت جامهای را بر تن کند که ارتش برایش میدوزد.
به نوشته رابرتسون، نخستوزیر جدید در کوتاهمدت درگیر مساله تشکیل دولت، پرداختن به اقتصادی زمین خورده و تعامل با طلبکارانی مانند چین است. در نهایت، ممکن است همچون ترامپ ارتش را اولویت بخشد و تکیهگاه خود را نظامیان و نیروهای امنیتی قرار دهد.
هند، طالبان و افغانستان سه مساله اساسی هستند که خان چارهای ندارد جز اینکه به سیاست ارتش در برابر آنها تن دهد. پاکستان تا کنون چند جنگ با هند داشته و روابط دو کشور در حوزه های سیاسی و امنیتی متشنج است. مصداق این تشنج در منطقه کشمیر است.
افغانستان هم همچون هند از حوزه های پر چالش و حساس در روابط خارجی است که عمران خان مجبور به پرداختن به آن است. از نگاه «پاکی ها»، این کشور محصور در میان دو دشمن است: هند و افغانستان. با این حال، هند تهدیدی استراتژیک تر نسبت به افغانستان است؛ چرا که مسلح به تسلیحات هسته ای است. با توجه به مشابهت دیگر خان با ترامپ که بیتجربگی در مسائل سیاست خارجی است، برخی کارشناسان دو احتمال را مطرح کرده اند: یا حرکت در مسیر ترامپ و به چالش کشیدن رقبا یا «تنش صفر» با همسایگان. با این حال، به نظر می رسد خان باتوجه به اینکه در دوران رقابتهای انتخاباتی اعلام کرده بود که همسایگان در اولویت هستند، برخی ناظران معتقدند که وی سیاست معقولی در قبال همسایگان در پیش خواهد گرفت.