فرارو- یک فعال سیاسی اصولگرا گفت: «وقتی گامهایی برداشته شده است و شفافیت افزایش پیدا کرده است، اگر قرار باشد محافظهکاران اصولگرا مقاومت کنند و بخواهند در بر همان پاشنه قبل بچرخد، باید منتظر این باشند که نواصولگرایان از آنها جدا شوند و یک حرکت مستقلی را آغاز کنند. زیرا اصلا معنا ندارد که وقتی عدهای نمیتوانند کار را به درستی انجام دهند، مانع از آن شوند که دیگران انجام دهند. وقتی در انتخابات اخیر ائتلاف هم نتوانست موفق عمل کند، نواصولگرایان به این باور رسیدهاند که اگر مجبور به انشقاق هم شوند، راه خود را ادامه دهند و کار درست را انجام دهند.»
علی دورانی از چهرههای نزدیک به محمدباقر قالیباف در گفتگو با فرارو در خصوص نواصولگرایان که اخیر مانیفست خود را تدوین کرده اند، اظهار کرد: «روندی که نیروهای انقلابی در سالیان اخیر با مواجه با رویدادهای سیاسی به خصوص انتخابات داشتند از نظر بسیاری از اصولگرایان و سیاستگذاران و کارگزاران اجرایی، روند مناسبی نبوده است. جدا از اینکه ما طی چند انتخابات اخیر نتوانستیم به آنچه که مورد انتظارمان بود دست پیدا کنیم، نکته مهم این است که رویکردی که نیروهای انقلابی چه درقبال سرمایههای اجتماعی و چه لایههای مختلف اجتماعی در پیش گرفته بودند به صورت پیوسته مورد انتقاد بود و همه باور داشتند که این رویکردها به هیچ عنوان درست نیست و نمیتواند جریان اصولگرایی را به اهداف خود برساند.»
وی ادامه داد: «بنابراین بخش بزرگی از اصولگرایان به خصوص جوانان و گروههایی که پیش رو هستند از زمانهای دور به این روند انتقاد داشتند. بحث این نیست که چرا آقای روحانی در انتخابات پیروز شدند و چرا آقای رئیسی نتوانست اکثریت آرا را کسب کند یا اینکه چرا آقای قالیباف کنار رفتند. بحث ما این نیست که همواره بخش زیادی از جریان اصولگرایی میدانستند که این سیاستها و راهکارها به پیروزی ختم نمیشود، اما با این حال برخی اصرار داشتند که باید همین سیاستها اجرایی شود.»
او تصریح کرد: «در این میان هم به دلیل اینکه ممکن بود به اتحاد و انسجام اصولگرایی ضربه وارد شود، معمولا این انتقادها رسانهای نمیشد، اما در جلسات بارها و بارها به این نکات اشاره شده بود، اما کسی توجه نکرده بود. تا اینکه در انتخابات اخیر معلوم شد که مشکل ما اصلا اتحاد و انسجام درون جناحی نیست و به عنوان مثال اقدامی که آقای قالیباف انجام دادند و به نفع آقای رئیسی کنار رفتند نشان داد که ما این اتحاد را داریم و اگر مشکل از جای دیگری نبود باید پیروز انتخابات میشدیم.»
این فعال سیاسی افزود: «زیرا همیشه وقتی صحبت از انتخابات و رقابت با جریان رقیب به میان میآمد عدهای در درون جریان معتقد بودند که تنها راه پیروزی اتحاد و انسجام داخلی است، ولی ما در این دوره انتخابات با توجه به حرکت آقای قالیباف، این اتحاد و انسجام را داشتیم، ولی باز هم پیروز نشدیم. همین مسئله موجب شد که ما به این نتیجه برسیم که باید به انتقادها نگاه جدیتری داشته باشیم. شخصیتهای برجسته طیف ما مانند آقای قالیباف به این نتیجه رسیدن که باید به سراغ مشکلات اصلی برویم و خلاء موجود میان بخش سیاستگذار اصولگرایی با بدنه انقلابی را رفع کنیم.»
وی اظهار کرد: «در این راستا به این نتیجه رسیدیم که علاوه بر رویکردها باید دایره سیاستگذاری و اجرا را متحول کنیم. یعنی با این سیاستگذاران که بعضا خودشان را کارگزار انحصاری میدانند و با این نگاه فعلی در درون جناح اصولگرایی ما نمیتوانیم گام رو به جلو برداریم و محکوم به شکست هستیم. واقعیت این است که حتی اگر ما بتوانیم به واسطه عملکرد ضعیف دولت و مجلس، در انتخابات آینده پیروز میدان باشیم بازهم مانند گذشته به دلیل علتهایی بوده که هیچ ارتباطی به جریان اصولگرایی نداشته و این در انتخاباتهای گذشته که پیروز شدیم هم وجود داشته است.»
دورانی در ادامه تاکید کرد: «بنابراین نواصولگرایی نوعی حرکت اعتراضی است به کلیات اصولگرایی و قصد دارد در این جریان اصلاحات عمده و جدی ایجاد کند و امیدوار است کسانی که در انتخابات گذشته نقش مهم و تاثیرگذاری داشتند، اما نتوانستند به دلیل عدم آگاهی از نیازهای روز و مطالبات و خواست جامعه امروز، موفقیتی کسب کنند، جایشان را به نیروهای توانمند و پیشرو دهند که درک مناسبی از جامعه دارند. در همین راستا وقتی سیاستگذاران تغییر کنند، قطعا در لایههای اجرایی هم یک پوستاندازی جدی صورت خواهد گرفت. تا امروز هم موفقیتهایی داشتیم و این تفکر آرام آرام در درون جریان اصولگرایی جای خود را باز خواهد کرد و امیدواریم که به صورت کامل انجام شود و حالا که قرار است برخی تابوها شکسته شوند، تغییرات لازم اعمال شود.»
وی در پاسخ به این سوال که عمده این اظهارات رنگ و بوی شعار دارد و چه تضمینی وجود دارد که نواصولگرایان در عرصه عمل همینگونه عمل کنند، اظهار کرد: «شما مطمئن باشید وقتی گامهایی برداشته شده است و شفافیت افزایش پیدا کرده است، اگر قرار باشد محافظهکاران اصولگرا مقاومت کنند و بخواهند در برهمان پاشنه قبل بچرخد، باید منتظر این باشند که نواصولگرایان از آنها جدا شوند و یک حرکت مستقلی را آغاز کنند. زیرا اصلا معنا ندارد که وقتی عدهای نمیتوانند کار را به درستی انجام دهند، مانع از آن شوند که دیگران انجام دهند. وقتی در انتخابات اخیر ائتلاف هم نتوانست موفق عمل کند، نواصولگرایان به این باور رسیده اند که اگر مجبور به انشقاق هم شوند، راه خود را ادامه دهند و کار درست را انجام دهند.»
او درخصوص اینکه آیا محمدباقر قالیباف پدر معنوی نواصولگرایی محسوب میشود یا خیر گفت: «بستگی به تعریف پدر معنوی دارد، اما به هرحال آقای قالیباف را همه به عنوان یک نیروی محوری و دلسوز اصولگرا قبول دارند و این دلسوزی را در انتخابات اخیر با کنارگیری به نفع آقای رئیسی اثبات کردند. حالا اینکه آقای قالیباف را به عنوان پدرمعنوی معرفی کنیم شاید درست باشد و شاید هم ایشان این تعبیر را نپسندند، اما آنچه که برای ما اهمیت دارد این است که در حال حاضر اصولگرایان و جمنا باید روند را اصلاح کنند یا باید منتظر باشند تا یک کار جدی از سوی دلسوزانی مانند آقای قالیباف و حامیانشان انجام شود.»
این فعال اصولگرا در پاسخ به این سوال که قالیباف شخصا در چندین دوره انتخابات شرکت کرده است و نتوانسته رای اکثریت را به دست بیاورد چرا فکر میکنید راهکارهای وی میتواند کارگشا باشد، عنوان کرد: «برای ما موضوع این نیست که آقای قالیباف در انتخابات توانسته رای اکثریت را کسب کند یا خیر، موضوع ما این است که یک عده پدرسالانه در جریان اصولگرایی حضور دارند و اجازه نمیدهند از تمام ظرفیتهای موجود استفاده کنند و ما میخواهیم این رویکرد را تغییر دهیم. صحبت ما این نیست که مثلا آقای قالیباف وارد انتخابات شود یا خیر و اصلا فرض را میگذاریم بر این اساس که ایشان نیایند، با اینحال باید این ساختار فعلی تغییر کند و این بحث کلان اصولگرایی است.»
وی افزود: «من هم اتفاقا با شما موافقم و میگویم مشکل اصولگرایان کاندیدا و ائتلاف و... نیست، مشکل ساختاری است که نه جامعه را میشناسد و نه با ظریفتهای جامعه آشنایی دارد و اصرار دارد که با اینحال تصمیمگیرنده باشند و اصولگرایی را در برهههای مختلف مانند انتخابات مدیریت کنند. ما میگوییم که این افراد باید کنار بروند و ساختار و رویکرد فعلی تغییر کند؛ بنابراین حالا نواصولگرایان با علم بر این مسائل آمده اند میخواهند تغییر ایجاد کنند.»
دورانی در پاسخ به این سوال که یکی از مشکلات این روزهای جامعه بدبینی افکار عمومی به جریانهای سیاسی است و با این وجود چرا فکر میکنید جدا شدن از اصولگرایی و تشکیل یک جریان جدید میتواند مورد استقبال افکار عمومی قرار بگیرد، گفت: «این یک مسئله دیگر است و شاید شرایط کشور به سمتی برود که مانند گذشته که حدود یک دهه مردم حاضر نبودند به اصلاح طلبان اعتماد کنند، حالا ده سال هم به اصولگرایان توجه نکنند. این که گرایش مردم چه باشد یک موضوع دیگر است و الان بحث ما این نیست و در تلاشیم خودمان را اصلاح کنیم و پدرخواندهها را از جریان اصولگرایی حذف کنیم. بعد از اینکه اصلاح شدیم باقی ماجرا به تصمیم مردم است که به ما اعتماد کنند یا خیر. ما فقط نمیخواهیم در جریانی باشیم که از قبل انتخابات بدانیم که بازنده هستیم.»