فرارو- کیاوش حافظی؛ جای سیاست خارجی در راهکارهای ۱۵گانه محمد خاتمی برای عبور کشور از شرایط کنونی خالی است. سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات اخیرا در دیدار با نمایندگان ادوار مجلس ۱۵ راهکار برای برون رفت کشور از شرایط فعلی ارائه کرده است. اما فقط یک جمله از سخنانی که از او منتشر شده است به موضوع مذاکره با آمریکا میپردازد. او تلاش رئیس جمهوری آمریکا برای مذاکره مستقیم را تحمیل خواسته خود و تخریب جایگاه ایران در خاورمیانه ارزیابی کرده است. اما چرا او که ۲۰ سال "گفتگوی تمدنها" بینالمللی کرد در زمان اولین تحریم ترامپ علیه ایران راهکاری ارائه نمیدهد؟
۲۰ سال پیش در نیویورک؛ طنین گفتگوی تمدنها و مذاکره رسمی با آمریکا
۲۰ سال پیش بود که تابوی مذاکرات رسمی ایران و آمریکا شکست. دقیقا ۲۰ سال پیش در ۱۷ مرداد ۷۷ به کنسولگری ایران در افغانستان حمله کردند که منجر به شهادت ۱۰ دیپلمات و ۱ روزنامهنگار شد. محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده بود. در حاشیه این مجمع قرار بر این شد که گفتگویی بین وزرای خارجه ایران و آمریکا شکل بگیرد. مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا روایت کرده: «کوفی عنان من را فراخواند و به من گفت: بد نیست که زمان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل، کمیته افغانستان در سطح وزیران امور خارجه تشکیل جلسه دهد، به این ترتیب من و وزیر خارجه ایران در یک اتاق مینشستیم.» اولین گفتگوی رسمی بین ایران و آمریکا بدون حضور کمال خرازی، وزیر خارجه وقت ایران برگزار شد. به جای خرازی محمدجواد ظریف، معاون وزیر خارجه در برابر وزیر خارجه آمریکا نشست.
گفتگوی با آمریکا تنها در سطح معاون وزیر خارجهمحمد خاتمی درباره حضور پیدا نکردن خرازی در این جلسه نیز گفته: «ما فکر میکردیم [ممکن است]بهانهای برای کسانی شود که به مسائل بدبینتر از من هستند. فکر میکردم اگر ما کار را از سطح پایین تری شروع کنیم شاید موفقتر باشیم.» این جمله خاتمی اتفاقات دیگری را نیز میتواند تفسیر کند. او علی رغم آنکه همان سال در مجمع عمومی سازمان ملل تز مشهور گفتگوی تمدنها را بیان کرد، اما تلاشهای طرف آمریکایی برای ملاقات با سطوح بالاتر ایرانیها را بینتیجه گذاشت. علی خرم به فرارو میگوید: در زمان آقای خاتمی، بیل کلینتون، رئیس جمهور آمریکا درخواست گفتگو با رئیس جمهور ایران در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل را داشت. آقای خاتمی، اما به خاطر برخی ملاحضات داخلی مجبور شد به این درخواست جواب منفی بدهد.
بیشتر بخوانید: ماجرای کلینتون و خاتمی
تحریمهای بعدی ۱۳ آبان؛ روز نوستالوژیک برای دانشجویان پیروی خط امامحالا چند روز از آغاز اولین تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران میگذرد. مقامات تصور میکنند تحریمها ایران را پای میز مذاکره مینشاند. تحریمهای دولت اوباما، منجر به بالاتر رفتن سطح مذاکرات هستهای شده بود تا جایی که محمدجواد ظریف که در دولت روحانی به وزارت خارجه رسیده بود حتی وارد گفتگوهای دوجانبه با جان کری، وزیر خارجه آمریکا شد. اصلاحطلبان به عنوان حامیان دولت از مذاکرات هستهای دفاع میکردند. اما ظاهرا حالا خیلی مایل به مذاکره با دولت ترامپ نیستند. تحریمهای بعدی آمریکا نیز قرار است ۱۳ آبان وضع شود؛ روزی که برای تعدادی از اصلاحطلبان که در اوایل انقلاب دانشجوی پیروی خط امام بودند خاطره انگیز است. با آنکه بسیاری از دانشجویان پیروی خط امام نسبت به روزهای اول انقلاب تغییرات زیادی داشته اند، اما "استکبارستیزی" هنوز هم ویژگی برجسته برخی چهرههای اصلاحطلب مثل سیدمحمد موسوی خوئینیهاو علی اکبر محتشمی پور است.
مصطفی تاجزاده در گفتگوی خود در برنامه خشت خامِ حسین دهباشی نیز در ارتباط با استکبارستیزی میرحسین موسوی نیز توضیح میدهد: مهندس موسوی از نظر ما قطعا [در انتخابات ۷۶]رای میآورد. استنباط شد رهبری نمیخواهد ایشان بیاید. اما در اینکه ایشان قطعا آقای ناطق نوری را شکست میدهد تردید نبود. یکی از دلایلی که ما دنبال مهندس موسوی بودیم این بود که در جهت گیریهای اصلی با رهبری نزدیکند. یعنی سر قضیه آمریکا، مهندس موسوی موضع ضدآمریکایی شدید دارد و اصولی (یعنی شعار نمیدهد مثل احمدی نژاد).
جای خالی سیاست خارجی در راهکارهای ۱۵ گانه خاتمی
خاتمی به عنوان رهبر جریان اصلاحات اخیرا چند روز پیش در دیداری که با نمایندگان ادوار مجلس داشت، ۱۵ راهکار برای خروج کشور از وضعیت کنونی ارائه کرد. در بین راهکارهای ۱۵ گانه خاتمی، اما راهکاری در عرصه سیاست خارجه دیده نمیشد. عبدالله رمضان زاده، سخنگوی دولت اصلاحات در توئیتی نوشت: باید به راهکارهای پیشنهادی خاتمی یک بند دیگر اضافه کرد: تعامل سازنده با جهان و تاکید بر گفتگو به عنوان راه حل منازعات بین المللی.
روز گذشته نیز تعدادی از فعالان سیاسی از جمله بهزاد نبوی، سید مصطفی تاجزاده، محسن آرمین، عبدالله ناصری، فیضالله عرب سرخی و محمد سلامتی با انتشار بیانیهای، راهکارهایی برای برون رفت کشور از شرایط فعلی ارائه کردند. آنها در ارتباط با سیاست خارجی نوشته اند: «باید توجه داشته باشیم ایستادگی اروپا در قبال یکجانبهگرایی آمریکا و تلاش برای حفظ برجام، نه به خاطر ایران، بلکه به خاطر حفظ هویت و استقلال خویش در برابر امریکا است؛ بنابراین تهدید ایران به خروج از برجام نه تنها سودی برای ما ندارد، بلکه این دولتها و حتی روسیه و چین را که امکانات محدودی برای ایستادگی در برابر آمریکا دارند تحت فشار مضاعف قرار خواهد داد و مواضع آنها را در حمایت از برجام تضعیف خواهد کرد».
خاتمی مذاکره در این موقعیت را روا نمیداند
عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات در ارتباط با ورود نکردن خاتمی به بحث مذاکره با آمریکا به روزنامه اعتماد گفته: آقای خاتمی در رابطه با مذاکره قبلا نظرش را گفته است. ایشان گفته که من معمار گفتگو هستم و میتوان با گفتگو مشکلات سیاست خارجی را حل کرد. اما وقتی طرف گفتگو قدارهکشی میکند و امیدی نیست که گفتگوها به نتیجه برسد، نمیتوان خوشبین بود. امریکا پای برجام را امضا کرد، اما به راحتی تعهدات خود را زیر پا گذاشت. چه تضمینی وجود دارد که ترامپ پای مذاکره دیگری را امضا کند و برخلاف تعهدش عمل نکند. گفتگو در شرایطی جوابگو است که دو طرف حسننیت داشته باشند.
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب به فرارو میگوید: اصلاحطلبان همیشه بر نفس گفتگو تاکید کرده اند. نظریه گفتگوی تمدنهای آقای خاتمی هم به این خاطر بینالمللی شد که یکی از دغدغههای آن روزگار و همچنین امروز جهان است. فقط رژیم نامشروع صهیونیستی از این مساله مستثنی است. موضع گیری آقای خاتمی در برابر نامه درخواست مذاکره با آمریکا نیز به این خاطر بود که در اوج موضعگیریهای غیرعادلانه، غوغالاسارانه و یکجانبه ترامپ که برجام مهمترین محصول گفتگو را از بین میبرد درخواست مذاکره شده بود. همه جریانات سیاسی این نامه را در این موقعیت روا ندانستند. البته این نامه خیلی هم اهمیتی نداشت. به رغم آنکه خیلی از چهرههای شاخص امضا کننده آن بودند، اما در فضای کنشگران ایرانی خارج از کشور جایگاهی پیدا نکرد. اگرچه نیت امضاکنندگان خیر بود و بیشتر به مذاکره و گفتگو معطوف بود، اما تلقی میشد که در این شرایط نامناسب درخواست مذاکره مبنای مشروع و عقلانی ندارد.
جانباز استکبارستیزی هم معتقد به گفتگوست
این فعال سیاسی ادامه میدهد: بدون تردید اصلاح طلبان منادی اول و جدی گفتگو و تعامل با جهان هستند. اما گفتگو شرایط و موقعیت مناسب میخواهد. گذشته از جامعه ایران، اروپاییها که همیشه همراه دولت آمریکا بودند امروز معتقدند ترامپ بازی گفتگو و مذاکره را بر هم زده است و در برابر او موضعگیری میکنند. ظرفیت بالای اصلاحطلبی که این است خودش را متناسب با شرایط واقعی کشور ایران تنظیم کند و خواستهها را بیان میکند. حرف نهایی من این است که اصلاحطلبان طرفدار جدی تعامل، گفتگو و مذاکره هستند، اما با رعایت عزت حکیمانه و مصلحت واقع بینانه جامعه ایرانی.
ناصری ادامه میدهد: در جبهه چپ دهه شصتی که امروز چهرههای شاخص جریان اصلاحات هستند، یکی از پررنگترین چهرههای سیاسی استکبارستیز که جانباز این روحیه هم شد، آقای علی اکبر محتشمی پور است. فکر میکنم در بین روحانیون دهه شصت از آقای محتشمیپور استکبارستیزتر نداریم. اما همین آقای محشتمیپور معتقد است که ما در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت حتما باید مسائل بینالملل خود را از طریق تعامل، گفتگو و مذاکره پیش ببریم.
او میگوید: نمیدانم اگر مهندس موسوی بیرون بود چه موضعی داشت، اما وقتی او را در کارزار انتخاباتی ۸۸ و با بیانیههای ۱۷ گانهاش ارزیابی میکنم معتقدم یکی از ویژگیهای ممتاز و برجسته او این است که با وجود دو دهه در سایه بودن، مثل هر سیاستمدار خردگرا متناسب با واقعیتهای جهانی و ملی گفتگو میکند و آرایش را ارائه میدهد.
روحانی هم باب مذاکره را نبسته است
عبدالله ناصری با اشاره به گفتگوی تلویزیونی اخیر رئیس جمهور نیز میگوید: از سخنان آقای روحانی اینگونه برداشت شد که آقای روحانی هم باب مذاکره را نبسته است. اما مذاکره باید بدون پیش شرط و در شرایطی معنادار باشد. آمریکا نتیجه گفتگوی سه ساله را به هم زده است. از ترامپ بعید نیست که اگر وارد گفتگو با ایران شود، قاعده بازی را دوباره به هم بزند. اما اگر دموکراتها اکثریت کنگره را به دست بگیرند شرایط محدودتری برای تصمیم گیریهای ترامپ اعمال خواهد شد که تاثیر زیادی بر گفتگو با شرایط متوازن خواهد داشت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پایان دو فرصت مطلوب برای مذاکره با آمریکا از دست رفته میداند و میگوید: یکی از این فرصتها آغاز شکل گیری جنبش دوم خرداد بود و دیگری دوره هشت سال ریاست جمهوری اوباما در آمریکا است.