۱۳۹۷/۰۲/۳۰ - ۱۲:۳۹
شهردار تهران کیست؟
تا پیش از مطرح شدن نام محمدعلی افشانی به عنوان گزینه شهرداری، هیچ وقت چهره مطرح و شناختهشدهای در میان سیاستمداران ایرانی نبوده است. او متولد ۱۳۳۸در دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد است.
اطلاعات موجود در صفحه ویکیپدیای او از چند خط تجاور نمیکند که همین چند خط هم در چند هفته اخیر به پروفایل او اضافه شده است. تا پیش از سال ۱۳۹۴، به سختی میتوان خبری یا مطلبی درباره او پیدا کرد. هیچ اطلاعات روشنی از سوابق او پیش از سال ۸۰ وجود ندارد و از مواضع سیاسی و سوابق او در دو دهه نخست جمهوری اسلامی، اطلاعاتی در دسترس نیست.
بیشتر بخوانید...
فرارو- فردا تکلیف تهران مشخص میشود. از بین دو گزینه سمیع الله حسینی مکارم و محمدعلی افشانی یک نفر کلید شهر را در دست میگیرد. گزینههایی که با کلی برو و بیا و بالا و پایین، افکار عمومی رضایتی به کاندیداهای نهایی ندارند. شاید انتظار این بود که بعد از محمد علی نجفی، شهردار آینده یک مدیر در سطح ملی باشد. این دو مدیر ملی نیستند و به اعضای شورای شهر به خاطر انتخاب هرکدام از گزینههای نهایی انتقاداتی وارد است.
هفت خان انتخاب شهردار
ماه گذشته بعد از آنکه شورای شهر سرانجام استعفای محمدعلی نجفی، از شهرداری تهران را پذیرفت، بهشتنشینان تصمیم وارد مراحل انتخاب شهردار شدند. مرحله اینگونه آغاز شد که هریک از ۲۱ عضو شورا حداکثر ۵ نفر را که به زعم خود صلاحیت شهردار شدن دارند را روی کاغذ نوشتند و به صحن شورا معرفی کردند. از این اسامی لیست ۲۸ نفرهای تهیه شد که حتی نام محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید و محسن هاشمی رئیس شورای شهر نیز در آن دیده میشد. با این حال هردوی این افراد از کاندیداتوری کنار رفتند. اعضای شورای شهر با رای خود از این لیست هفت نفر (محمدعلی افشانی، محمد ابراهیم انصاری لاری، محمود حجتی، سید محمودحسینی، سمیع الله حسینی مکارم، حجتالله میرزایی و پیروز حناچی) را به مرحله دوم انتخاب شهرداری رساندند. مرحلهای که هرکدام از آنها باید برنامههای خود را در صحن شورا ارائه میکرد. در این مرحله، محمد ابراهیم انصاری لاری و محمود حجتی از کاندیداتوری انصراف دادند. اعضای شورای شهر نیز باید با رای خود با سه نفر دیگر خداحافظی میکردند تا رقابت نهایی بین دو نفر باشد. محمدعلی افشانی و سمیع الله حسینی مکارم دو رقیب نهایی رسیدن به کلید شهرداری تهران بودند.
سوابق دو نامزد رقابت شهرداری پایتخت
افشانی سیاستمدار اصلاح طلب، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و استاندار فارس در دولت یازدهم است. وی معاون سابق وزیر آموزش و پرورش و رئیس سابق سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور بوده است. در سابقه افشانی معاونت استانداری استانهای کهگیلویه و بویر احمد، خوزستان و سمنان نیز به چشم میخورد. وی هماکنون رییس سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور و معاون عمرانی و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور است.
از سوابق اجرایی حسینی مکارم میتوان به معاونت مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران، ریاست شورای پژوهش و تحقیقات پست بانک ایران، رئیس شورای برنامه ریزی پست بانک ایران، ستاد هماهنگی فعالیتهای فرهنگی اجتماعی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اشاره کرد. وی هم اکنون سرپرست شهرداری تهران است.
محمدعلی افشانی در سطوح بالاتری فعالیت کرده است. اما با وجود سوابقی که در بالا به آن اشاره کردیم برای خیلیها شناخته شده نیست. خیلیها هم معتقدند او اگرچه در سطوح معاونت وزیر و یا استاندار عرض اندام کرده است، اما این سمتها دلیلی برای کارآزمودگی او در مدیریت شهری نیست.
محمود میرلوحی بازی را به هم زد
با همه اینها به نظر نمیرسد منتقدین این اظهارات را قبول کنند. خیلی از آنها از اساس روند انتخاب شهرداری در شورا را زیر سوال میبرند. یاشار سلطانی، روزنامه نگار و فعال مدنی حوزه مدیریت شهری در این زمینه حرفهایی دارد. او به فرارو میگوید: روند انتخاب شهردار یک روند من درآوردی بود. آدم متوجه نمیشود از کجا آمده است. چرا هرکس چند نفر معرفی کرد که لیست ۲۸ نفرهای بسته شود؟ چرا خروجی لیست ۲۸ نفره ۷ نفر بود نه ۹ نفر؟ چرا از این ۷ نفر، دوباره به ۲ نفر رسیدند و از همان ۷ نفر کسی که بالاترین رای را به دست آورده را انتخاب نکردند؟ با این مراحل این شائبه ایجاد میشود که فضایی برای ایجاد رانت شکل میگیرد. در هر کدام از این مراحل اگر کسی بخواهد از رانت استفاده کند به راحتی میتواند. موضوع دیگر این است که اگر شورای شهر اعلام میکند این انتخابها ما بر اساس شفافیت صورت گرفته، پس چرا رای اعضا مخفی بود؟
این روزنامه نگار معتقد است: در بین گزینهها حناچی و انصاری لاری مطلوبترین گزینهها بودند. این افراد که با ملاکهای برنامه، عملکرد و سابقه از دیگران شاخصتر بودند بالا نیامدند و حذف شدند. البته من عملکرد آقای لاری را نپسندیدم. او چندین بار استعفا نوشتند، استعفا رسانهای شد، او تکذیب کرد، اما روز دیگر دوباره استعفا داد. در حالی که یک شهردار باید در تصمیم گیری ماندن یا رفتن خود قاطع باشد. پیروز حناچی هم تنها کسی بود که میتوانیم بگوییم تهران، شرایط تهران و مشکلات مدیریت شهری را به خوبی میشناخت. اما او هم به خاطر تک رای محمود میرلوحی و اتفاقات بعد حذف شد. در حزب اتحاد ملت، توافق شده بود که اعضای حزب عضو شورا، به پیروز حناچی و محمود حسینی رای دهند. اما محمود میرلوحی به محمدعلی افشانی تک رای داد. حسینی رای نیاورد و این باعث شد که حسینی مکارم با اختلاف یک رای به مرحله بعد برود.
یاشار سلطانی که خودش لیست نجومیبگیران شهرداری قالیباف را منتشر کرده است، درباره قرار داشتن نام حسینی مکارم در مرحله آخر رقابت شهرداری میگوید: اصلاح طلبان در حال ارتکاب یک اشتباه بزرگ و استراتژیک هستند. نام حسینی مکارم در لیست املاک نجومی قرار داشته و ۵۰ درصد که بالای ۳۰۰ میلیون تومان میشود تخفیف گرفته است. ما آن موقع اعلام کردیم اصل واگذاری اشتباه است؛ چون اموال شهرداری جزء اموال عمومی محسوب میشود و بر اساس قانون مناقصات، اموال عمومی باید به مناقصه گذاشته شده و به بالاترین قیمت واگذار شود. اما واگذاریهای شهرداری اصل واگذاری را زیر سوال میبرد.
یاشار سلطانی در پاسخ به اینکه مدافعان حسینی مکارم میگویند او در پرونده املاک نجومی تبرئه شده است میگوید: بعضی از دوستان نادان میگویند او در قوه قضاییه تبرئه شده؛ در حالی که او به بازگرداندن آن ۵۰ درصد محکوم شده است. مکارم پول را برگرداند و بعدا برای او قرار منع تعقیب صادر شد. وقتی میگویید ایشان تبرئه شده است، یعنی واگذاری شهرداری را تایید میکنید. در حالی که ایراد ما این بود که این واگذاریهای چندهزار میلیاردی اشتباه بوده است.
سلطانی درباره افشانی نیز میگوید: من درباره او هم خیلی تحقیق کرده ام. از نظر مالی، اقتصادی یا موارد دیگری که ایشان را به استعفا مجبور کند پیدا نکردهاند. اما آنچه که درباره او شنیده ام و جای نگرانی دارد این است که مدیریتش را با نگاه قومی پیش میبرد. ما در طی سالهای قبل شاهد ورود مشهدیها، کرمانشاهیها و اصفهانیها به شهرداری بودیم. الان تهران دیگر ظرفیت استقرار جریان جدید قوم عزیز لر را ندارد. دومین چیزی که درباره افشانی شنیده ام خودرایی اوست. نگرانی اصلیتر، اما این است که او تهران را نمیشناسد. تهران پیچیدگی خاص خودش را دارد. داستان شهرداری تهران با استانداری خیلی فرق میکند. تهران لابی، رانت و مفاسد خاص خودش را دارد. آقای افشانی باید در سیستم مدیریت شهری میبود تا اینها را میدید.
قالیباف گفت: تهران باتلاق اصلاحطلبان میشود
یاشار سلطانی در پاسخ به اینکه گفته میشد محمد خاتمی تاکید داشته که شهردار تهران باید مدیر ملی باشد، اما هیچ کدام از این دو گزینه ملی نیستند میگوید: من هم این صحبت آقای خاتمی را دهان به دهان شنیده ام. نظر خودم هم حتی قبل از انتخاب آقای نجفی هم همین بود. گزینه اصلی من هم آقای جهانگیری بود گزینهای که کاملا ملی است و ساختار را خوب میشناسد. حتی یک بار به او پیام دادم که اوست که میتواند تهران را از این باتلاقی که برای اصلاحطلبان ایجاد شده نجات دهد. اگر او شهردار میشد و میتوانست در کنار خود معاونینی داشته باشد که هرکدام از آنها قابلیت شهردار شدن داشته باشند به شهر آرامش برمیگشت. مثلا آقای حناچی به عنوان معاون شهرسازی و آقای افشانی به عنوان معاون عمرانی جهانگیری ایفای نقش میکردند. اگر این اتفاق میافتاد هم جریانات راضی بودند و هم شهردار کسی بود که به راحتی نمیشد او یا مدیرانش را بازداشت، احضار کرد و یا مجبورش کرد استعفا دهد. به این ترتیب هزینه برای برخورد با چنین چهرهای بالا میرفت.
این فعال حوزه مدیریت شهری میگوید: محمدباقر قالیباف در روزهای آخر شهرداریاش گفت: شهرداری تهران باتلاق اصلاحطلبان میشود. این حرف درست است. اگر خود قالیباف هم میماند با وضعیتی که خلق شده سه ماه بیشتر نمیتوانست دوام بیاورد.
سلطانی درباره شایعاتی مبنی بر حمایت سیدمحمد خاتمی از بعضی نامزدها میگوید: بعید میدانم آقای خاتمی درباره گزینههای شهرداری دخیل بوده باشد. نظر ایشان درباره حجتی و انصاری لاری مثبت بود که البته هردوی آنها استعفا دادند. من امیدوارم موضوع بر محور افراد نچرخد. چون درباره آقای افشانی هم شایعاتی وجود دارد و گفته میشود مورد حمایت وزارت کشور است و این موضوع خطرناک است. سلطانی در پاسخ به این که آیا مکارم حسینی گزینه اصولگرایان است میگوید: اصولگرایان زرنگتر از این هستند که بخواهند خودشان را به این صورت درگیر کنند. به نظر من حسینی مکارم گزینه هیچ کس نیست.
او درباره محسن هاشمی نیز میگوید: آقای هاشمی سالهای سال زیر زمین کار کرده است. زیرزمین کار کردن بسیار سختتر از کار کردن روی زمین است. محسن هاشمی از نظر عمرانی و توسعه حمل و نقل عمومی، مطلوبترین گزینه است. او تهران را خوب میشناسد. من خودم بالای ۹ سال است با ایشان ارتباط دارم و او را به عنوان یک مدیر عمرانی قوی میشناسم. به نظرم نسبت به این دو گزینه ارجح است. اما ما برنامهای در حوزه فرهنگی و اجتماعی از او ندیده ایم. در بحث آسیبهای اجتماعی که در تهران بیداد میکند برنامه ایشان را نمیدانیم. برای زنان بی سرپرست یا کارتن خوابها که وظیفه شهرداری این است که ارگانهای دیگر را با هم همسو کند برنامه او را نمیدانیم.
برو خودتو رنگ كن آقا.