فرارو- تغییرات معادلات سیاسی در منطقه خاورمیانه در یک سال گذشت دور تندی به خود گرفته است. شکست داعش، تحولات تازه در سوریه، تشکیل ائتلافهای جدید در حوزه خلیج فارس و ... شرایطی را ایجاد کرده است که به عقیده بسیاری از تحلیلگران نیازمند استراتژی و رویکرد جدید از سوی دولت ایران است.
دست دادن وزرای خارجه ایران و عربستان در حاشیه یک نشست در استانبول
به گزارش فرارو، درهمین راستا سید حسین موسویان متخصص امور هستهای و خاورمیانه دانشگاه پرینستون و معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی، طی مقالهای در مجله قاهره، شش پیشنهاد استراتژیک برای بهبود روابط عربستان و جهان عرب با ایران را مورد بررسی قرار داد.
تمام پیشنهادهای موسویان بر پایه آغاز گفت و گوها میان ایران و اعراب مخصوصا عربستان سعودی است.
پیشنهادهای او عبارتند از: ۱- عربستان و ایران نیاز دارند که درک صحیح از نگرانیها و تهدیدات امنیت ملی یکدیگر داشته باشند. لازمه همکاری ایران و عربستان نیز این است که ریاض و تهران بدون هرگونه پیش شرطی گفتگوهای دوجانبه را آغاز و همه نگرانیهای خود را روی میز مذاکره بگذارند.
۲- مجمع گفتگوهای ایرانی-عربی برای بهبود روابط ایران و اعراب تشکیل شود.
۳-برای مهار تقابل فرقه گرایی و اختلافات شیعه و سنی، مجمع گفتگوهای رهبران جهان تشیع و تسنن از جامعه الازهر مصر، جهان اهل سنت و حوزههای علمیه قم و نجف هر چه سریعتر تشکیل شود.
۴- نشست وزرای خارجه هشت کشور حاشیه خلیج فارس شامل ایران، عراق، عربستان و سایر اعضاء کشورهای حوزه خلیج فارس باقصد گفتگوهای باز و صریح جهت رسیدن به تفاهمی ملموس و منصفانه برگزار شود.
۵- طبق بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل، دبیرکل سازمان ملل موظف است گفتگوهای خود با کشورهای حاشیه خلیج فارس برای تامین امنیت و ثبات منطقه را آغاز کند. این قطعنامه باید مبنای آغاز گفتگوی منطقهای و سازمان ملل برای تشکیل "سیستم همکاری و امنیت در خلیج فارس" شده و از تجربه اروپاییها در مورد تشکیل سازمان امنیت و همکاری اروپا و اتحادیه اروپا استفاده شود.
۶- برای تامین ثبات و امنیت پایدار در حوزه خلیج فارس، سیستم مذکور همکاریهای جامع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و نظامی و پاک سازی منطقه از سلاحهای کشتار جمعی را شامل گردد.
اما سوال اساسی این است که آیا شرایط برای گفت و گوی ایران و اعراب به خصوص عربستان محیاست. الزامات این گفت و گوها چیست؟
دکتر علی بیگدلی استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط بین الملل به
خبرنگار فرارو در این باره گفت: «روابط ایران و عربستان بسیار پیچیده و چند بعدی است که نزدیک شدن دو کشور به یکدیگر در شرایط فعلی را غیر ممکن کرده است. مخصوصا که بعد از مسئله یمن پیچیدگی روابط ایران با عربستان از یک پدیده منطقهای به یک پدیده بین المللی تبدیل شد.»
او افزود: «نزدیکی عربستان به اسرائیل باعث تشکیل مثلث عربستان، آمریکا و اسرائیل در منطقه و سطح جهان شده است. این مثلث در واقع علیه ایران است و ایران را وارد مرحله بسیار حساس و خطرناکی میکند.»
به گفته این تحلیلگر مسائل بین الملل "با تغییرات ایجاد شده در عربستان سعودی و قدرت گیری شاهزاده جوان محمد بن سلمان در این کشور، حرکت سریعی به سمت مدرنیزاسیون در عربستان آغاز شده است. حالا نوع نگاه عربستان با دوران فهد و ملک عبدالله تفاوت پیدا کرده و رهبران سعودی به دنبال آن هستند که این کشور را وارد رقابتها جهانی کنند. به این ترتیب عربستان روز به روز از سطح کشورهای منطقه فاصله میگیرد."
بیگدلی درباره پیشنهاد موسویان برای تشکیل مجمع گفتوگوهای ایرانی-عربی برای بهبود روابط ایران و اعراب، گفت: «خیلی بعید است که با تشکیل این مجمع اختلافات ایران وعربستان بر طرف شود.»
او افزود: «روابط ایران و عربستان بسیار پیچیده است، در این پیچیدگی هم ایران مقصر است و هم عربستان. البته تحریکات اسرائیل و آمریکا به عنوان دشمنان اصلی ایران هم در این وضعیت نقش به سزایی داشته است. آمریکا و اسرائیل، به خصوص در دوره ترامپ توانسته اند عربستان را وارد لایههای تازه از خصومت با ایران کنند و عربستان را به طور کامل به سمت خود کشیدند. آنها مسئله ایران را از یک موضوع منطقهای به مسئلهای بین المللی تبدیل کردند.»
بیگدلی معتقد است در یک حالت ممکن است روابط ایران و عربستان در شرایط کنونی بهبود یابد و آن هم این است که "ایران از تمام امتیازاتش در منطقه دست بکشد و نیروهای نظامی ایران به پشت مرزهای ایران باز گردند، که این بسیار مشکل و دور از ذهن است. اصلا و ابدا در شرایط کنونی روزنهای برای گفت و گو وجود ندارد. ".
پیش شرط های گفتوگو
اما مهدی مطهرنیا تحلیلگر روابط بین الملل و مسائل خاورمیانه هم در این باره
به خبرنگار فرارو گفت: «درباب استلزامات آغاز گفت و گو میان ایران و عربستان چند نکته در چند سطح قابل توجه است. در مرحله نخست باید به سطوح داخلی در این کشورها نگریست. در تفکر داخلی موضع گیریها داخلی در دو پایتخت تهران و ریاض دچار تعارض مهمی است.»
به گفته او "عربستان از یک سو خود را به واسطه وجود کعبه امالقرای جهان اسلام میداند و از طرف دیگر ایران به واسطه انقلاب اسلامی و رهبری این انقلاب توسط، ولی فقیه، جایگاه، ولی فقیه را به عنوان ولایت امر مسلمین جهان میشناسد. به این ترتیب از یک سو عربستان پادشاه خود را امیر المومنین و مرکز ثقل جهان اسلام میداند و از طرف دیگر نیز در ایران شاهد یک گفتمان انقلابی ناشی از ولایت فقیه درگستره امت محورانه هستیم. "
این کارشناس مسائل بین الملل اظهار کرد: «این موضوع در سطح داخلی در چهارچوب جهت گیریهای ایدئولوژیک خود را نشان میدهد. عربستان امروز به عنوان پیکره معنادار در قوه اهل تسنن است و ایران و ساختار قدرت حاکم بر ایران در مقابل در گستره جهان تشییع مورد توجه قرار میدهیم. به این ترتیب اینجا هم یک پاردوکس در دیدگاههای داخلی دو کشور وجود دارد.»
مطهرنیا با اشاره به تعارضات ایران و عربستان در سطح منطقهای گفت: «ایران و عربستان دو پایه قدرت منطقهای محسوب میشده اند که همگرایی آنها در دهههای پیش از وقوع انقلاب اسلامی تا آنجایی اهمیت پیدا کرده است که داکترین دو پایهای نیکسون، مبتنی بر تهران و ریاض برای حفظ امنیت منطقه به عنوان ستون فقرات امنیت بین المللی مطرح شد؛ و اهمیت این همگرایی نشان دهنده آن بود که دو پایتخت ریاض و تهران از اهمیت کلیدی و حیاتی در منطقه برخوردارند. همانگونه که همگرایی این دو پایتخت در این منطقه جغرافیایی میتواند تاثیرات مثبت امنیتی داشته باشد. رودرویی آنها نیز میتواند موجب ایجاد شکاف و واگرایی در کل منطقه و در نهایت وقوع پیامدها و خروجیهای ناشی از آن در نظام بین الملل شود.»
او افزود: «اگر ایران و عربستان به یک همگرایی دست یابند میتوانند به افزایش قدرت منطقه کمک کرده و از این جهت میتوانند حوزههای خواهان نفوذ فرا منطقهای را با چالش روبه رو کنند. فلذا واگرایی و همگرایی ریاض و تهران میتواند نتایج متفاوتی در بر داشته باشد که خود ایجاد کننده نوعی رقابت میان کشورهای منطقه با ایران و عربستان و همچنین حساسیت قدرتهای فرامنطقهای برای کنترل این منطقه را در پی خواهد داشت.»
این استاد دانشگاه با اشاره به رویکرد فرامنطقهای ایران اظهار کرد: «ایران هم اکنون مدعی ایجاد یک نظام حکومتی مبتنی بر شبه پارادایم نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی است و جهت گیری اساسی خود را ضد غرب و به خصوص ایالات متحده آمریکا قرار داده است. این در حالی است که عربستان با توجه به پیشینه تاریخی خود و تازه تاسیسی بودن دولت حاکم بر ریاض از منظر شکل گیری یک دولت شبه مدرن و همچنین نیاز به حمایت قدرتهای فرامنطقهای به خصوص آمریکا، نوعی تداخل قدرت میان ایران و عربستان را در چهارچوب نفوذ قدرتهای فرامنطقهای در خاورمیانه به وجود آورده است.»
مطهرنیا تاکید کرد: «حال اگر بخواهیم بین ایران و عربستان به عنوان دو قطب اصلی قدرت توجه داشته باشیم، زمانی میتوانیم به یک پیمان و وحدت عملی میان ایران و عربستان فکر کرد که این موارد متعدد در قالبهای داخلی، منطقهای و بین المللی به نفع همگرایی دو کشور در قالب اتحاد یا اتحادیه بزرگ اسلامی مدیریت شود. اما اگر سیاست کنونی که در تهران وجود دارد، استمرار یابد و همچنین با تداوم جهت گیری محمد بن سلمان به عنوان سلطان حقیقی عربستان امروز که علیه سیاست خارجی ایران است، امکان دست یابی به یک مصالحه میان ایران و عربستان به گونهای که جایگاه قدرتمند و قوی برای جهان اسلام در چهارچوب این توفق به وجود آورد دور از انتظار است. نشست و برخاستههای احتمالی دو کشور نیز تنها نوعی وقفه و زنگ تفریح برای منازعه موجود میان ایران و عربستان خواهد بود.»
او تاکید کرد: «من بر این باورم که اگر کنشگران و بازیگران سیاسی در هر دو پایتخت با حفظ مواضع کنونی در برابر هم پشت میز مذاکره بنشینند، پایان این مذاکره دعوایی بیش نخواهد بود.»
این استاد دانشگاه در تحلیل اینکه دو طرف منازعه چه عقب نشینیهایی درمواضع خود باید داشته باشند، گفت: «دو طرف باید به یک رهیافت معنادار در جهت افزایش قدرت منطقه در نظام بین الملل از طریق همگرایی دو دولت به عنوان ستون فقرات همگرایی در کل منطقه بیاندیشند. به عبارت دیگر رهبران حاکم در هر دو پایتخت باید به این دانایی معطوف به سیاست دست یابند که منازعه میان پایتختهای موجود در منطقه خاورمیانه تنها موجب تضعیف این دولتها در گستره منطقهای و بین المللی و در نهایت زمینه ساز سقوط این دولتها در آینده خواهد شد.»
به گفته مطهری نیا "رسیدن به اهداف منطقهای و ثبات در منطقه و سیاست خارجی متکی بر امنیت جمعی برای هر دو کشور ضرورت حیاتی دارد و هر دو دولت حاکم بر ریاض و تهران باید این گذاره منطقی را به عنوان پارادایم حاکم بر رفتارها و کنشهای خود در برابر یکدیگر پذیرا باشند. چرا که اختلافات موجود موجب بروز جنگ نیابتی میان آنها با بهره برداری و استفاده قدرتهای فرامنطقهای خواهد شد. "