فرارو- دونالد ترامپ، اخیرا سند استراتژی امنیت ملی آمریکا را منتشر کرد که در آن ایران به عنوان یک دشمن چندین جا ذکر شده است. یک روزنامه آمریکا به دلایل عدم موفقیت این استراتژی علیه ایران پرداخت.
به گزارش فرارو، روزنامه آمریکایی هافینگتنپست رویکرد ترامپ در قبال ایران را مورد انتقاد قرار داد و نوشت: دونالد ترامپ در قبال ایران سیاستی ندارد. این امر در روز ۱۳ اکتبر، زمانی که دولت او فکتشیت استراتژی ایران را منتشر کرد، مشخص شد. در مقابل، تیم ترامپ نه ماه را صرف جمعآوری چیزی کرد که مقدارکی بیش از یک لیست شکایت بود. دو ماه دیگر به سرعت سپری شدند و آنان مجددا همین کار را با انتشار استراتژی امنیت ملیشان انجام دادند.
ایران در این سند ۱۲ بار با خصومت ذکر شده و اغلب با سایر اولویتهای آمریکا در تصادم است. علاوه بر این، جزئیات ملموس ناچیز بود. این امر به چند دلیل مشکلآفرین است:
نخست آنکه لحن این سند درباره دیپلماسی با واقعیت همخوان نیست. سند دولت ترامپ میگوید که "دیپلماسی ضروری است." با این حال، دولت ترامپ در سطح کلان، بودجه وزارت خارجه را کمتر کرده، در انتصاب افراد به سمتهای عالی این وزارتخانه تعلل کرده و تعداد قابل توجهی از استعفاها را موجب شده است. در سطح خرد، در سال گذشته در مقابل ایران، کمبود دیپلماسی وجود داشته است. تیم ترامپ علیرغم به ارث بردن چندین کانال ارتباط (با ایران) از دوران اوباما، بیش از اینکه با ایران گفتوگو کند، وقت بیشتری را صرف گفتوگو با اسرائیلیها، سعودیها و اماراتیها درباره ایران کرده است. جلسات دوجانبه بسیار کمی بین ایران و آمریکا برگزار شده است.
ادبیات سند استراتژی امنیت ملی در خصوص ایده مبتذل "صلح از طریق زور" دردسر کمتری ندارد. دولت ترامپ با نادیده گرفتن این نکته که تطبیق عملی این ایده پس از ۱۱ سپتامبر منجر به شکلگیری "صلح از طریق جنگ" شده، میگوید که این ایده اطمینان خواهد داد که یک قدرت بر مناطق جهان مسلط نخواهد شد. در خاورمیانه، بدون شک منظور از یک قدرت، ایران است. نپذیرفتن نوعی از قدرت ایران، به معنای نپذیرفتن تلویحی حوزههای نفوذ است. ترامپ اولین رئیسجمهور آمریکایی است که دیدگاه تمام عیار اسرائیلی-سعودی-اماراتی برای امنیت منطقه را پذیرفته است. همانطور که در یمن، قطر، لبنان و بین المقدس شاهد بودیم، این امر دستورالعملی برای فاجعه است.
این نگرانیها بوسیله تاکید سند استراتژی امنیت ملی بر توانمندسازی نظامی، عمیق شده است. منابع بیحدوحصر سیاسی و اقتصادی به ارتشی اختصاص داده میشوند که از قبل با یک مایل فاصله، بزرگترین نیروی نظامی جهان بوده است. ترکیب این امر با تخریب نیروهای دیپلماتیک آمریکا به این معنا خواهد بود که مسئولیت حفظ "توازن مطلوب قدرت" در خاورمیانه احتمالا به سربازان آمریکا و نه دیپلماتها سپرده خواهد شد. این امر با اعلامیههای جیم متیس، وزیر دفاع آمریکا، مبنی بر اینکه آمریکا با ایران به شکل دیپلماتیک و نه به شکل نظامی مقابله خواهد کرد، همخوانی ندارد.
سند استراتژی امنیت ملی، منطق پشت اقداماتی که دولت در حال انجام آن است را تکمیل میکند. این سند در رابطه با ایران، مقدارکی بیش از استمرار وسواس "مخالف اوباما عمل کن" ترامپ است. اگر این سند، نشانهای باشد، میتوان توقع داشت که تلاشهای آمریکا در مقابل ایران بدتر خواهند شد.