مهدی زارع. استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در روزنامه شرق نوشت: آبان و آذر امسال، بعد از رخداد زمینلرزه ٢١ آبان با بزرگای ٧,٣، وقوع مجموعهای از زلزلههای پیدرپی توجه افکار عمومی را به زلزله متمایل کرد.
به گزارش شرق 120 زمینلرزه با بزرگای بیش از چهار و ٢٨٠ زلزله با بزرگای بیش از سه، در ٣٥ روز ثبت شده است؛ این در حالی است که در ایران حدود ٢٠٠ تا ٢٥٠ زمینلرزه با بزرگای بیش از چهار، در سال انتظار میرود. بیشتر این زلزلهها در این مدت، در منطقه ازگله سرپلذهاب (بهصورت پسلرزههای زلزله ٢١/٨/٩٦) و زلزلههای سهگانه با بزرگای شش و پسلرزههای آنها در شرق هجدک کرمان در ١٠ تا ٢٢ آذر رخ داده است.
سؤالهای مهمی در این مورد نزد افکار عمومی ایجاد شده است که آیا زلزلههای پیدرپی ادامه مییابد؟ آیا این زلزلهها به هم مربوطاند؟ آیا زلزله مهمی در تهران و سایر شهرهای پرجمعیت کشور میتواند رخ دهد؟ آیا این زلزلهها اساسا طبیعی بودهاند یا مصنوعی؛ مثلا حاصل از انفجار یا تحریکشده با فناوری نظیر هارپ بودهاند؟ واقعیت این است که بخشی از جوابها را با دقت بالا و عدم قطعیت کم میدانیم. مثلا میدانیم که همه این زلزلهها طبیعی بوده و نه حاصل انفجار و با فناوریهایی نظیر هارپ تحریک نشدهاند؛ چراکه اولا بشر امکان ایجاد چنین تحریکی برای عمقهای زلزلههای اخیر را ندارد و در ثانی، نگاشتهای زمینلرزههای طبیعی (زمینساختی) کاملا از زلزلههای ناشی از انفجارات تفکیکپذیر هستند.
بخشی دیگر از این سؤالات را هم میتوان با ابهام کمی پاسخ داد، مثلا میتوان گفت که این زلزلههای اخیر به لحاظ زمینساختی و گسلش وقتی در نقاط مختلف کشور رخ میدهند، الزاما با هم مرتبط نیستند. بنابراین نمیتوان رویداد زمینلرزه در شمال کرمان با رخداد زلزله قبلی در منطقه سرپل ذهاب را با ارتباطی خطی توضیح داد.
درباره احتمال رویداد زلزله در ناحیههای پرجمعیت شهری مانند تهران باید گفت که شهرهایی مانند تهران و تبریز باید بهشکلی ویژه برای زمینلرزه بزرگ (که ممکن است در نزدیکی یا پهنه شهریشان رخ دهد) آماده شوند و این برنامهریزی و اقدام باید جنبه ملی و جدی داشته باشد. ولی از سوی دیگر سؤال مهمی همچنان برقرار است و آن اینکه آیا این زلزلهها با تغییرات تنش در پوسته زمین ایران مرتبط است و آیا ممکن است زلزلههای مهم بعدی احتمال رخداد بالاتری داشته باشند.
در این مورد متخصصان خطر زلزله، پس از هر زمینلرزه مهم، به بررسی تغییرات احتمال رخداد زلزلههای بعدی میپردازند. مثلا بعد از زلزله هفت سپتامبر ٢٠١٧ با بزرگای ٨.٢ و زلزله ١٩ سپتامبر ٢٠١٧ با بزرگای ٧.٢ در مکزیک، دکتر «راس استین»، پژوهشگر معتبر عرصه خطر زلزله در ایالات متحده، احتمال رخداد یک زمینلرزه با بزرگای بیش از هفت در مکزیک در ماههای آینده در سال ٢٠١٨ را دو برابر برآورد سابق محاسبه و اعلام کرد (از ٢٥ درصد به ٥٥ درصد افزایش یافته است). چنین تغییراتی بعد از هر زلزله مهمی در ژاپن نیز بررسی میشود.
بعد از زلزله ١١ مارس ٢٠١١ توهوکو در ژاپن، دانشمند ژاپنی سرشناس، پروفسور «شینجی تودا» از دانشگاه کیوتو، در مقالهای که با دکتر «راس استین» در سال ٢٠١٣ منتشر کردند، توضیح دادند که بهدلیل افزایش تنش روی گسلها و انتقال تنش، احتمال رخداد زلزله بزرگ در ناحیه توکیو در بازه پنجساله بین مارس ٢٠١٣ تا مارس ٢٠١٨ حدود ٢.٥ برابر افزایش یافته است.
البته پژوهشهای دیگری در همان ژاپن ازسوی دو دانشمند دیگر به نامهای «نانجو» و «اوچیدا» انجام شد که به نتیجهای نسبتا متفاوت انجامید؛ به نحوی که دادههای موجود، بهویژه از تغییر شکل پوسته، نمایانگر بخش مهمی از انتقال تنش بهصورت خزش و خمش است و بنابراین نتیجه میگیرند که افزایش احتمال رخداد زلزلههای بعدی را چندان قابلملاحظه نمیدانند.
حال درباره ایران و رویداد زمینلرزههای مهم اخیر چه میتوان گفت؟ در ٧٥ سال گذشته، ١٠١ زمینلرزه با بزرگای بین شش و هفت و ٢٠ زمینلرزه با بزرگای بین هفت تا هشت در ایران گزارش شدهاند که البته پوشش شبکه لرزهنگاری فقط در ٥٠ سال اخیر با پنج ایستگاه شروع شده (و بهتدریج افزایش یافته تا امروزه به حدود ١٣٠ ایستگاه رسیده) و بنابراین امکان اینکه رخدادهای اتفاقافتاده در ایران بهدقت و با تعداد واقعی گزارش نشده باشد، وجود دارد.
ولی همین بررسی به همراه دقت در رخداد زمینلرزههای ١٩٧٠ به بعد و بهویژه خردزمینلرزههای دهه اخیر، براساس بررسیهای آماری میتوان نشان داد که احتمال رخداد زمینلرزه با بزرگای هفت در دهه پیشرو- از ٢٠١٧ تا ٢٠٢٧ - از ٢.٥ تا ٣.٥ برابر بیشتر از سه دهه قبل از ٢٠١٧ است
به نحوی که میتوان گفت احتمال زلزله با بزرگای بیش از هفت را در قطعه گسلههای فعال که در آنها نبود لرزهای قابل مشاهده است، از ٢٠ تا ٣٠ درصد به ٦٠ تا ٧٠ درصد افزایش مییابد. این کار با انتقال استرس از پهنههایی که در آن زمینلرزههای قبلی رخ داده به پهنههای زمینساختی مجاور قابل انجام است.
چنین مطالعات آماریای از سوی نگارنده برای دادههای قبل از روز رخداد زمینلرزه ٢١/٨/٩٦ ازگله سرپل ذهاب انجام شده است (دادههای خردزمینلرزهها و همچنین زمینلرزههای شدید تا اصلی، تا روز ٢٠ آبان ٩٦ در نظر گرفته شده است). این بررسیها البته برآورد دستاول است و بدیهی است که با پایشهای دقیق تغییرشکل بر پایه لغزش و جابهجایی در پوسته با میکروژئودزی، ارزیابی تغییرات تنش در لایههای سطحی و همچنین واردکردن دادههای دقیق دیرینه لرزهشناسی و تحلیل چنین دادههای علمیای در کنار مطالعه احتمالی آمار لرزهخیزی و ارزیابی احتمالی خطر زلزله، میتوان دریافت که اولا در کدام محلها، باید کاندیداهای اصلی برای رخداد زمینلرزههای با بزرگای هفت بعدی را جستوجو کنیم و در ثانی در هر محل میزان احتمال رخداد لرزهای یا آزادشدن تنش به صورت خزش و خمش (بیلرزه) چقدر است.
دست آخر باید تأکید کنم که باید خود را برای رویدادهای زمینلرزههای با بزرگای هفت که نوبتهای بعدی در نزدیکی شهرهای پرجمعیت ما میتوانند رخ دهند، آماده کنیم.
*مهدی زارع.استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
پس کی جیبهاشونو پر کنن؟