فرارو- بعد از انتخابات ریاست جمهوری برخی فعالان اصلاحطلب موضوع عبور از روحانی را مطرح کردند وبسیار هم مورد توجه و علاقه جریان رقیب قرار گرفت. اتفاقی که در دوران ریاست جمهور سید محمد خاتمی هم مطرح شده بود. اما آیا ماهیت این دو با یکدیگر یکسان است؟
به گزارش فرارو؛ عبور از رئیس جمهور نخستین بار در دوران ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی به میان آمد و نکته جالب توجه این بود که این موضوع از سوی اصلاحطلبان مطرح شد. در آن دوران برخی طیفهای تندرو این جریان معتقد بودند که خاتمی از مواضع اصلاحطلبانهاش عدول کرده و بسیار سازشکار شده است. برخی معتقد بودند که این پروژه ای بود که اعضای جبهه مشارکت کلید زده بودند و قصد داشتند از انتخاب خاتمی برای دومین دوره ریاست جمهوری جلوگیری کنند.
ولی بعدها برخی از اعضای جبهه مشاركت، «عبور از خاتمی» را طرحی از سوی طیف تندروی اصلاح طلبان معرفی کردند و معتقد بودند که این طرح هرگز از سوی جبهه مشاركت حمايت نشد و حتي نسبت به مطرحكنندگانش انتقاد داشته اند. ولی با اینحال برخی از اصولگرایان در همان سالها گفته بودند که: «در حاليكه احزاب مقابل، خاتمي را به عنوان دبيركل آينده سازمانملل، معرفي كردند، مشارکتیها پروژه عبور از خاتمي را مطرح كردند.» این را عباس عبدی هم به آن تاکید داشت که مسئله عبور از خاتمی توسط اعضای جبهه مشارکت مطرح شده بود. البته در این خصوص ابراهیم اصغرزاده فعال اصلاحطلب معتقد است که «عبور مدنظر امثال او محکمتر گام برداشتن خاتمی یا به میدان آمدن آلترناتیوهای درون گفتمانی بود.»
به هرحال این از موضوعاتی بود که دوران اصلاحات از سوی برخی اصلاح طلبان مطرح شد و هرچند موفقیت آمیز نبود و خاتمی برای بار دوم در انتخابات پیروز شد. با این حال بعد از انتخابات ریاست جمهوری 96 بار دیگر مسئله عبور از رئیس جمهور مطرح شد و این بار نوبت به حسن روحانی رسید.
موضوعی که به عقیده طراحانش به واسطه عدم توجه به وعده های انتخاباتی روحانی و نوعی گردش به راست، مطرح شده است. برخی معتقدند عبور از روحانی در رادیکال ترین وجه خود، صرفا عبور از شخص حسن روحانی و یا حداکثر شکستن ائتلاف اصلاحطلبان با اعتدالگرایان حامی روحانی و راستگرایان نزدیک به علی لاریجانی است. ضمن اینکه "عبور از روحانی" به هیچ وجه، به معنای "عبور از اصلاحات" نیست؛ بلکه کاملا برعکس، نقدی است از موضع اصلاحطلبانه خطاب به روحانی و حلقه پیرامونی آن که در دوگانه "راستگرایی/ اصلاحطلبی" به راست چرخیده اند.
به نظر این افراد آنچه در خصوص روحانی مطرح میشود هیچ شباهتی به موضوع عبور از خاتمی ندارد این تفاوت ماهیتی با یکدیگر دارند. اما با این حال این سوالات مطرح میشود که به طور کلی طرح چنین موضوعی در شرایط فعلی معقول است؟ آیا به راستی عبور از روحانی با عبور از خاتمی تفاوت ماهیتی دارند؟
نقش پررنگ شبکههای اجتماعی در عبور از روحانی
در همین خصوص عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات طی گفتوگو با فرارو عنوان کرد: «به عقیده من باید اول این نکته را روشن کرد که تفاوت بسیاری میان آقای خاتمی و آقای روحانی وجود دارد. این دو از لحاظ گفتمان و نحوه ارتباط با جامعه مدنی با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. لذا نباید به هیچ عنوان در هیچ مقولهای این دو را با یکدیگر مقایسه کرد و در یک قاب قرار داد.»
وی ادامه داد: «اما درباره این مسئله که آیا عبور از روحانی همان عبور از خاتمی است یا خیر باید یادآور شوم که مسئله عبور از آقای خاتمی در همان دوره هم یک ایده غلط بود و بسیاری از فعالان اصلاحطلب هم به این موضوع تاکید داشتند و اگر حالا مسئله عبور از روحانی هم به میان بیاید همان حالت را دارد و به عقیده من کاملا اشتباه است.»
این فعال اصلاحطلب تصریح کرد: «البته من باید این نکته را هم یادآور شوم که به هیچ عنوان در هسته اصلی و میان اصلاحطلبان تاثیرگذار و سرشناس صحبت از عبور روحانی مطرح نیست. البته بدون شک ما انتقادهای جدی و بسیاری به عملکرد ایشان داریم اما واقعیت این است که آقای روحانی بهترین گزینه برای شرایط موجود بودند و هستند. لذا طرح موضوع عبور از روحانی نه تنها صحیح نیست بلکه مورد تائید اکثریت اصلاحطلبان هم نیست.»
او ادامه داد: «واقعیت این است که همان زمان هم که مسئله عبور از آقای خاتمی مطرح شد به این دلیل بود که سطح مطالبات بالا رفته بود و انتظارها و توقعها به نوعی غیر منطقی بودند. مجموعه اینها موجب شد موضوع «عبور» مطرح شود. همین تجربه نیز باعث شده در شرایط فعلی به دنبال عبور از روحانی نباشیم و با این دیدگاه مخالفت کنیم.»
ناصری تاکید کرد: «اما در این میان باید به یک نکته بسیار مهم توجه داشت و آن هم رسانه ها و شبکههای اجتماعی است. خب در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی رسانهها(دولتی و غیردولتی) به این جمع بندی رسیده بودند که رویه حمایتی و البته انتقادی از دولت را در پیش بگیرند و این هم از مدیریت خوب دولت بود این سازماندهی در دولت آقای روحانی وجود ندارد. ضمن اینکه یکی از مشکلات دیگری که دولت فعلی با آن مواجه است شبکههای اجتماعی است.»
این استاد دانشگاه عنوان کرد: «نمیتواند این مسئله را نادیده گرفت که شبکههای اجتماعی تاثیر بسیاری بر نخبگان حتی آقای عبدی و اصغرزاده می تواند داشته باشد. در دولت آقای خاتمی ما با این مسئله مواجه نبودیم و این موضوعی است که آقای روحانی و اطرافیانش باید با ان دست و پنجه نرم کنند و آن را مدیریت کنند. البته گویا تلاشی هم در این مسیر انجام نمیدهند.»
عضو شورای مشورتی سیدمحمد خاتمی تاکید کرد: «زیرا به عقیده من شبکههای اجتماعی این پتانسیل را دارند که مسئله عبور از آقای روحانی را مطرح کنند و پیش ببرند. حتی تا حدی می تواند تاثیرگذار باشد که دیگر اصلاحطلبان شاخص و یا شخص آقای روحانی هم نمی تواند نتیجه را تغییر دهد. لذا به نظر من بهتر است این موضوع را جدی بگیرند و در تعامل با شبکه های اجتماعی و فعالانش قرار بگیرند.»
عبور از روحانی هیچ تفاوتی با عبور از خاتمی ندارد
محمد کیانوش راد دیگر فعال اصلاحطلب نیز دیدگاه کاملا مشابه با ناصری داشت. او در گفتوگو با فرارو اظهار کرد: «طرح موضوع عبور از روحانی هیچ تفاوتی با عبور از خاتمی ندارد. اما این موضوع وقتی در دوران آقای خاتمی هم مطرح شد یک اشتباه بود و حالا هم یک اشتباه است. ما ظاهرا خیلی زود برخی مسائل و تحلیلهای خودمان را فراموش میکنیم. ما در یک شرایط خاص از آقای روحانی حمایت کردیم و حمایتی هم که امروز از او انجام میدهیم اشتباه نیست و نخواهد بود.»
این فعال سیاسی ادامه داد: «آنچه که امروز درباره آقای روحانی مطرح میشود این است که نگاه اصلاحطلبان و رویکرد و سطح مطالباتشان به عنوان یک جریان سیاسی که هویت خود را دارد از سطح دولت فراتر رفته استک البته این به معنی آن نیست که حمایت بدون چون و چرا از دولت انجام شود.»
وی افزود: «اصولا جریان اصلاحات از لحاظ مفهومی طرح آرمانی در موقعیتهای موجود در جامعه دارد. همین مسئله موجب میشود که حمایت از آقای روحانی قابل توجیه و دفاع باشد. در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی سیاست ما حمایت و اتحاد بود اما امروز سیاست اصلاحطلبان انتقاد و حمایت است. یعنی ما در عین حال که از آقای روحانی حمیات میکنیم انتقادهای خودمان را هم داریم.»
او عنوان کرد: «به نظر من اگر ما به فکر انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 هستیم، راهکار و چاره مخالفت یا عبور از آقای روحانی نیست. بهتر است در زمان باقی مانده دیدگاهها و برنامه های خود را برای افکار عمومی تبیین کنیم. اینکه ما موضوع عبور از روحانی را به میان بیاوریم نه تنها نمی تواند دستاوردی برای اصلاحطلبان داشته باشد بلکه ممکن است به ضرر ما تمام شود.»
کیانوش راد در پایان گفت: «پیشنهاد من این است که در زمان باقی مانده بر روی افرادی تمرکز کنیم که آرمانهای اصلاحطلبانه را در فضای فعلی دنبال میکنند و انها را برای انتخابات آینده آماده کنیم. نیازی نیست با رفتارهای سلبی و طرح مسائل شخصی مانند عبور از روحانی به گسست میان اصلاحطلبان و اعتدالیون کمک کنیم.»