فرارو-در پی اعتراضات دانشجویان دانشکده نفت آبادان و عدم حضور آنها در کلاس ها، از روز شنبه این دانشکده تعطیل شد.
این اولین تجربه در مورد دانشگاهای بورسیه در کشور نیست. بسیاری از وزارت خانهها و نهادهای دولتی اقدام به جذب دانشجو تحت عنوان بورسیه کرده اند. اما با گذشت چند سال معمولا بسیاری از این دانشگاهها شرایط بورسیه را تغییر داده و یا به کلی حذف کرده اند. که در برخی موارد مانند دانشکده نفت، تعدادی از دانشجویان که به آنها تعهد استخدام داده شده است، معترض میشوند.
سازمانها و نهادهایی مثل نهاد ریاست جمهوری، وزارت نفت، وزارت اقتصاد، وزارت امورد خارجه و حتی فرهنگستان ادب فارسی رشتههای خاصی را در دانشکدهها و موسسات خاص خودشان جذب میکنند، اما بحثی که همواره بین دانشجویان آنها وجود دارد استخدام یا عدم استخدامشان در نهاد مربوط است؛ به طوری که بسیاری از آنها تا چند سال پس از فارغ التحصیلی هم سر در گم هستند.
به گفته کارشناسان این گونه جذب دانشجو شاید در زمانی که نیاز به نیروی زیادی احساس میشد مفید بود، اما امروز با توجه به مازاد نیروی دولتی و شرایط بازار کار به هیچ عنوان موضوعیت ندارد.
دکتر زهرا کریمی کارشناس اقتصادی در گفتگو با فرارو از مشکلات این دانشگاهها میگوید.
زهرا کریمی در پاسخ به پرسشی در مورد اینکه آیا دانشگاههای بورسیه دولتی توجیه اقتصادی دارند گفت: مسلما توجیه ندارد. این مشکلاتی هم که بروز کرده است به همین معنی است. الان به نظر میآید خود وزارت نفت پر از نیروی مازاد است و اینها نمیتوانند براساس تعهدی که داشتند دوباره بیایند یک عدهای را جذب بکنند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: یک زمانی که صنعت نفت ما در حال توسعه و گسترش بوده است و اینها میخواستند که نیروی خودشان را تربیت کنند و استاد میآوردند و .. آن موقع توجیه داشته است، ولی ادامه آن توجیه ندارد. ضمن اینکه الان ما فارغالتحصیلهای زیادی میبینیم که اصلا در جاهای دیگر مشغول هستند.
به گفته وی: هر نهادی که ایجاد میشود یک عده در آن شاغل هستند، استاد دارند، کارمند دارند، ساختمان دارند؛ این تبدیل به یک اقتصاد سیاسی میشود به جای اقتصاد. این که با این گروه (که آنها را جذب کرده اند) چه کنند. مثلا یک زمانی همه دانشجویان بورسیه بودند، اما حالا میگویند فقط دانشجوهای مممتاز را جذب میکنیم که آن هم نمیتوانند.
کریمی در پاسخ به پرسشی در مورد وجود دانشگاههای بورسیه در دنیا گفت: قطعا همانطور که در ایران هم شروع شده است ما تافته جدا بافته نبوده ایم، زمانی که نیروی ممتازی مورد نیاز یک نهاد نوپا است ممکن است یک همچین کارهایی بکنند.
این کارشناس اقتصادی افزود: (ممکن است برخی نهادها) نیروی مورد نیازشان را بفرستند یک کشور دیگر دورهای ببیند. الان که ما نگاه میکنیم شاید خیلی کم هزینهتر باشد که ما نیروی مورد نیازمان را خارج بفرستیم. چون دیگر نهادی نیست، ساختمانی نیست، کارمندی نیست که ندانیم با آن چه کنیم.
به گفته وی: همچنین الان شاید مشکل اساسی دانشگاههای آزاد، غیر انتفاعی و .. هم همین است. همه دچار یک بحرانی هستند که نه میتوانند ببندند نه میتوانند ادامه بدهند؛ به خصوص اگر دولتی باشند مثل دانشگاههای پیام نور مثلا اینها را میخواهند چه کار کنند؟ دانشجو هم برایشان ندارند؛ و بعد بازار کار امکلان جذب این همه فارغ التحصیل را ندارد؛ نه میتوانید ببندید نه باز نگه دارید دچار یک لوپ باطلی میشود.
کریمی ادامه داد: در مورد دانشگاههای غیر انتفاعی به نظر میآید راهی جز این نیست و به سرعت در حال بسته شدن هستند، ولی در مورد ادارات دولتی به نظر میآید وضعیت خیلی دشوارتر است. شاید اگر وزارت نفت بتواند که نیروی اینها را آرام آرام به جاهای دیگر منتقل کند و دانشگاه را ببندد شاید اقتصادیتر باشد.
یکی از مواردی که در مورد عدم استخدام دانشجویان دانشکده نفت وجود دارد این است که رشته هایی که در این دانشگاهها تدریس میشود بیشتر در حوزه نفت هستند که در بازار کار ایران به نوعی در انحصار وزارت نفت است. به گفته یکی از دانشجویان معترض، به فرارو گرایشاتی مثل اکتشاف و حفاری صرفا در اختیار وزارت نفت است و در بازار کار ایران شغل دیگری برای آن وجود ندارد.
در این مورد زهرا کریمی به فرارو میگوید: اولا همه رشتهها الان همین مشکل را دارند مگر الان همه رشتهها دارند در تخصص خودشان کار میکنند؟ در عین حال اگر بخش خصوصی بخش پرتحرکی باشد میتواند مشاوره ایجاد بکند و به شرکتهای پتروشیمی خصوصی مشاوره بدهد.
این کارشناس اقتصادی افزود: اما کلا بحث این است که کلا اقتصاد حرکت نمیکند. عکسش را در نظر بگیرید. وقتی که اقتصاد بسیار پویا است. بازارهای کاری خیلی خوبی دارند دانشجویان همه جوره میخواهند تعهد خودشان را بخرند و فرار کنند بروند. پس بحث اصلی این است که بازار کار وضع خوبی ندارد و این اتفاقات پیامد این قضیه است.
به گفته وی: آنچیزی که هست نتیجه یک نیازی در یک دوره قدیمی بوده، ولی ادامه پیدا کرده است، چون ما گرفتار مسیری میشویم که ایجاد شده است. وگرنه موضوعیتی ندارد اگر موضوعیت داشت که دانشجویان جذب میشدند. انقدر عرضه زیاد است که اینها نیازی به بخش بزرگی از فارغ التحصیلان ندارند.