زاهدان، دفتر کوچک مدیریت مرکز بزرگ دارالعلم، بعد از نماز مغرب، افراد مختلفی در صف انتظار دیدار با مولوی عبدالحمید هستند. بعد از نماز مغرب هرچقدر که از شروع مصاحبه میگذرد، تعداد افرادی که منتظرند تا با امام جمعه اهلسنت زاهدان دیدار کنند بیشتر میشود.
«اعتماد» در ادامه نوشت: مولوی عبدالحمید اخبار مختلف درباره دریافت پول از کشور عربستان برای اداره مسجد بزرگ مکی را تکذیب میکند. او میگوید ما حتی پیشنهاد کمک از دولت خودمان را نپذیرفتهایم چون اعتقاد داریم حوزه باید مستقل باشد تا بتواند به صاحبان قدرت توصیه کند. او در این گفتوگو از رابطه حسنه خود با سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات میگوید و تاکید دارد که اگر توانسته گروگانهای مختلف را از دست تروریستها آزاد کند با استفاده از نفوذی که داشته این کار را انجام داده است.
طی سالهای اخیر شاهد این هستیم که سخنان شما انعکاس زیادی دارد و مخاطب آن تنها جامعه اهل سنت نیست. به نظرتان چه چیزی باعث شده که محبوب شوید و کل کشور به سخنان شما توجه کنند؟
شاید حسن نیت دوستان باشد که میگویند که محبوبیت کسب کردیم ولی اگر حسن ظن شما برابر واقعیت باشد، به غیر از فضل الهی و نظر لطف پروردگار نمیتوان تعبیر دیگری داشت. این نظر لطف الهی است که مسیرمان اعتدال است و با افراط و تفریط مخالف هستیم. مسیر اسلام و نبی رحمت هم اعتدال بوده و هست. ما به امت واحده فکر میکنیم. مسلمانان در هر گرایش و تفکر باید در تفکرات خود تعدیل ایجاد کنند و یکدیگر را بپذیرند. تفکرات برخی تند است و حاضر نیستند دیگران را بپذیرند. این اشتباه است. باید در تفکرات خود تجدید نظر کنند و مقداری در تفکرات خود تغییر ایجاد کنند تا همه مسلمانان یکپارچه باشند. چون هم منافع اسلام و هم منافع مسلمانان در میان است.
امروز اروپا و امریکا با هم متحد میشوند. روسیه و بلاد شرق هم برای منافع خود اتحادیه تشکیل میدهند. چرا مسلمانان برای منافع خودشان متحد نشوند؟ اعتقاد من این است که باید مسلمانان با هم متحد باشند و هرکسی بتواند بر اساس گرایش و تفکر خود و برداشت خود از اسلام عمل کند. ولی دیگران را تخریب نکند. باید به مشترکات چنگ بزنیم. نکته دیگر این است که ما روی منافع ملی فکر میکنیم. اعتقاد داریم که منافع ملی مقدم بر منافع قومی و شخصی است. باید اول روی منافع کل مسلمانان فکر کنیم، بعد در ایران اسلامی روی منافع ملی ایران فکر کنیم وبعد برسیم به منافع اقوام و بعد مذاهب و بعد منطقه فکر کنیم. شاید به خاطر این نکات ملت ایران حسن نیتی پیدا کردند ومحبت دارند.
رابطهتان با اهل تسنن سایر مناطق کشور چگونه است؟ آیا ارتباط مستمری با آنان داشتهاید؟
ما هم با اهل سنت و هم با شیعه رابطه حسنه داریم. گاهی به حوزه علمیه قم سفر میکنیم و با مراجع دیداری داریم و گاهی هم به تهران سفری داریم و مسئولان را زیارت میکنیم. با علما و نخبگان اهل تسنن سایر مناطق کشور ارتباط داریم. اگر مشکلاتی پیش میآید درباره آن با یکدیگر مشورت میکنیم. الان هم بر اساس وظیفه هیاتی به منطقه زلزلهزده فرستادیم، تلاشمان این است که در حد توانایی مردم منطقه، به زلزلهزدگان کمک بشود و دیگران را ترغیب کنیم که کمک کنند.
شما بیشتر در زاهدان ساکن هستید یا به نقاط مختلف کشور نیز سفر میکنید؟
من بیشتر در زاهدان ساکن هستم و در مدرسهای مستقر هستم. بیشتر اوقات را با عموم مردم برای حل مشکلات و اختلافاتشان میگذرانم. ما اینجا هیات حل اختلاف داریم. گاهی در جلسات مهم دولتی شرکت میکنم و گاهی به تهران میروم و گاهی هم در استان سفر میکنم. ولی به استانهای دیگر نتوانستهام سفر کنم. به خاطر همین مشکلاتی که احساس میشود که اگر برویم برخی به سرشان فشار میآید و نگران میشوند. در مملکت ما مقداری تحمل کم است و امیدواریم که شرایط بازتر بشود. بالاخره که به خیر ایران و عزت ایران فکر میکنیم. امیدواریم که مثل سایر مردم بتوانیم به راحتی به استانها سفر کنیم و مردم را ببینیم. بالاخره ما طلبه مردمی هستیم و مردمی فکر میکنیم.
شما در خطبههای نمازجمعه بارها از تبعیض نسبت به اهل تسنن انتقاد کردهاید؟ منظور شما مشخصا از تبعیض در چه مواردی است چون برخی میگویند در زاهدان هیچ تبعیضی در آموزش و بهداشت برای مردم وجود ندارد. آیا منظور شما از تبعیض در حوزه فعالیت سیاسی و اجتماعی است؟
منظور تبعیض در رابطه با واگذاری مسوولیتها و استخدامهایی است که انجام میشود. استخدامها در سطوح مختلف هم در ادارات دولتی هم در استان و هم در سطح کشور وجود دارد والا جمهوری اسلامی بین مردم ایران اعم از شیعه و سنی تفاوتی قائل نیست. کارهای عمرانی در مناطق مختلف انجام میشود و خدمات میرسانند و در این رابطه ما شکایتی از تبعیض نداریم. گلایه ما از استخدام است. اهلسنت را در بسیاری جاها استخدام نمیکنند. اگر هم استخدام میشوند جزیی است. در تمام مناطق سنینشین ادارات خالی از اهلسنت است یا اگر هم حضور دارند خیلی کم است. اگر فرضا ادارهای ٣٠٠ نفر پرسنل دارد، ٢٠ نفر آن از اهلسنت هستند. مدیران اهلسنت در استانی که اکثریت اهلسنت هستند، بسیار اندک هستند. مخصوصا در مرکز استان یا در مرکز کشور و در پستهای کلیدی یا مدیریت کلان کشور جای اهلسنت خالی است. گلایه ما از این است والا دولت در بقیه مسائل تفاوتی قائل نیست.
شما برای جلوگیری از عضوگیری گروههای تروریستی از میان هموطنان چه تلاشهایی کردهاید؟
علمای ما بیکار ننشسته و کار کردهاند. ما به مردم آگاهی و اطلاعات دادهایم و آنها را از نظرات تند بر حذر داشتهایم. بدون اینکه حتی نامی از گروهی ببریم و فحاشی کنیم کار فکری کردهایم و کارهای بیداری انجام دادهایم که مردم بیدار شوند و به سمت افکار تند گرایش پیدا نکنند که شکر خدا موفقیتهای بزرگی کسب شده است. در حالی که آن سوی مرز کشور مشکلات مختلفی وجود دارد. از جامعه اهلسنت سیستان و بلوچستان که نزدیک مرز میکنند، حفاظت انجام شده است. از این رو برخی افراطیون از ما عصبانی هستند چون برای خودشان جای پایی در این منطقه نمیبینند و جامعه اهلسنت از آنان استقبال نمیکنند. به این دلیل پریشان و عصبانی هستند و ما را تهدید هم میکنند.
شما بارها اعلام کردهاید که با رایزنیهای مختلف توانستهاید، افرادی را که از سوی گروههای تروریستی منطقه به گروگان گرفته شدهاند، آزاد کنید. شما با این گروهها چگونه ارتباط میگیرید؟
دهها مورد بوده است مخصوصا در مواردی که افراد خارجی بودهاند و مسوولان محلی به ما مراجعه کردهاند و تقاضا کردند که شما پیگیری کنید. ما از نفوذی که بوده استفاده کردهایم. در داخل ایران افراد توانمند را به کار گرفتهایم که بیایند تلاش کنند و در بیرون از مرزها هم همین کارها انجام شده است. از مردم ایران و پاکستان استفاده کردیم که گروهها را تحت فشار بگذارند تا گروگانها را آزاد کنند. ما برای این کار از این نفوذ استفاده کردیم. نه اینکه ما با این گروهها آشنایی داریم یا آنها ما را میخواهند یا ما آنها را میخواهیم. با توجه به نفوذی که بوده به هرحال آنها را تحت فشار گذاشتیم؛ پیگیر شدیم و نتیجه گرفتیم.
رابطه شما با نیروهای سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و نهاد نمایندگی رهبری چگونه است؟ آیا در موارد مختلف با هم همکاری دارید؟
با همه خوب هستیم و با کسی مشکلی نداریم. با سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و هم با سایر ارگانها خوب هستیم. دستگاه قضایی از همه بیشتر چون بخشی از مسائل ما مشترک است. اینجا اختلافات قومی که دهها کشته دارد، حل و فصل میشود و دستگاه قضایی خیلی از این مساله راضی است. گاهی که مشکلی باشد ما را خبر میکنند و به جای اینکه مساله با قوای قهری حل بشود، به صورت مردمی حل میشود. لذا مناسبات با همه حفظ است و این مناسبات را نگهداری کردیم چون به استان و به آرامش کمک میکند. ما علیه هیچ ارگانی نیستیم. رابطه ما حسنه است و از این رابطه هم به نفع استان و هم به نفع مردم استفاده میشود. مسائل مردم را به این عزیزان میرسانیم و اگر آنان هم مسائلی داشته باشند، به ما میگویند. منافع شخصی با هیچ کسی نداریم. الله تعالی لطفی کرده ما دادهایم ولی از هیچ کسی چیزی نگرفتهایم.
با نهاد نمایندگی رهبری هم خیلی رابطه خوبی داریم و آقای سلیمانی بسیار نماینده فهیم و یک امام جمعه مردمی هستند. با هم رابطه حسنه داریم و اگر مسائل و مشکلاتی باشد مینشینیم با گفتوگو و مشورت آن را حل میکنیم.
شما در جشن رییسجمهوری در وزارت کشور حضور داشتید اما در مراسم تحلیف نبودید. آیا شما را دعوت کردند و نیامدید؟
من را دعوت نکردند. افرادی از دولت پیگیر بودند و بعد به ما اطلاع دادند که رییس مجلس عذرخواهی کرده و گفته که مهمان زیاد داریم و جا نداریم. ولی بعد دیدیم که نمایندگان یهودیها و زرتشتیها را که آوردهاند و کلاهی بزرگ هم بر سرشان گذاشتهاند که دنیا هم ببیند که اینها را دعوت کردهاند. ما احساس کردیم که بهانه آوردهاند. مردم ایران اعم از شیعه و سنی ناراحت شدند و گفتند که شما اقلیتهای صد هزاری را آوردهاید ولی اهل سنت را که جمعیت کثیری هم دارد، دعوت نکردهاید. اگر شما کسانی را از اهلسنت که مردم اهلسنت قبول داشتند، میآوردید، خشنودی اهلسنت را جلب میکردید و این هم در داخل کشور و هم در خارج از کشور تاثیرگذار است. احساسمان این بود که افراد تنگنظر فشارهایی را به مجلس آوردند و مجلس نیز از نظر آنان تمکین کرده بود.
برخی گفتند شما را دعوت کرده بودند اما جایی که برای شما در نظر گرفته شده بود در صندلیهای صحن نبود بلکه در جایگاه طبقه بالا بود و به همین خاطر شما از رفتن امتناع کردید.
اصل موضوع این بود که دعوت نکرده بودند و برخی هم این مسائل را رساندند که اینجا در جایگاه اصلی جا نیست و بالا جا هست و ما گفتیم که نه بالاخره هر کسی یک جایی دارد و باید او را در جای خودش قرار دهید.
نظر شما درباره حضور روحانیت در عرصه سیاست چیست؟
ما در جهان اسلام نظرات اختلافی داریم. بخشی معتقدند که دین اسلام دین سیاسی است. یک نظر این است که سیاست اسلامی است اما اسلام سیاسی نیست. سیاست اسلامی است یعنی سیاست یکی از احکام اسلام، یکی از فرایض اسلام است. همانطور که اسلام، نماز، حج و روزه دارد، اسلام سیاست هم دارد. ما به همان نظر هستیم که اسلام سیاسی نیست، بلکه سیاست اسلامی است. ما معتقدیم وقتی سیاست اسلامی است باید صادقانه باشد. در سیاست امانتداری رعایت شود و ما این سیاست را چون جزو احکام اسلام میدانیم، اعتقادمان این است که به هرحال باید در سیاست آمد، سیاست هم به نفع اسلام و هم مایه تقویت اسلام و ملت مسلمان میشود و ما اعتقاد به سیاست اسلامی داریم.
اخیرا شاهد این هستیم که شما درباره اصلاحطلبی و اصولگرایی هم اظهارنظر میکنید و در انتخابات اخیر ریاستجمهوری هم از یکی از کاندیداها اعلام حمایت کردید. این فعالیتهای سیاسی شما در حالی است که برخی علمای شیعه معتقدند که فعالیت بیش از اندازه روحانیون در سیاست باعث کاهش محبوبیتشان میشود. شما فکر نمیکنید که اگر فعالیت شما هم در عرصه سیاست زیاد باشد، باعث شود که محبوبیتتان را از دست بدهید؟
روحانیت اهلسنت محبوبیتشان را با فعالیت سیاسی از دست نمیدهند بلکه محبوبتر هم میشوند. دلیلش این است که روحانیت اهلسنت جایگاهی در امور اجرایی ندارند؛ قاضی، استاندار و فرماندار نیستند. کار اجرایی و کار قضایی در دستشان نیست. روحانیت اهلسنت اگر به سیاست بیایند، از منافع ملت دفاع میکنند؛ از منافع اسلامی دفاع میکنند و از این رو بیشتر محبوبیت پیدا میکنند اما اگر روحانیت به کار اجرایی بیاید مسلم است که همه مردم راضی نمیشوند و به خواستههایشان نمیرسند. وقتی روحانی در مقام قضا باشد و برخوردی کند، ناراضی پیدا میشود و تعمیم مییابد. این نارضایتی که از روحانیت پیدا شده به خاطر این است که روحانیت در مقام اجرا عمل میکند. ولی اگر روحانیت نظر بدهد و خودش مجری نباشد این مشکلات پیدا نمیشود. من پیشنهادی دارم که اگر برخی بخواهند مردم از روحانیت اهلسنت دلخور و زده بشوند، راهش این است که به اینها پست بدهند و اینها را در مقام اجرا بیاورند. الان هیچ مسوولیتی ندارند؛ نه نمایندگی دارند؛ نه کار اجرایی. روحانیت اهلسنت جز کارهای سنتی خودش، امامت، درس و تدریس کار دیگری ندارد. از این رو پیوستگی ملت با روحانیت اهلسنت بیشتر شده است و مساجد هم پر از نمازگزار است.
شما در این مرکز علمی شاگردان زیادی دارید که همه جوان هستند. اگر از شما درباره فعالیت سیاسی راهنمایی بخواهند چه توصیهای به آنان میکنید؟ آیا آنان را به فعالیت سیاسی تشویق میکنید؟
من معمولا تشویقی برای جوانان که وارد کار سیاسی بشوند، ندارم. طلاب را هم میگویم که وارد کار سیاسی نشوند. چون اگر بروند، درس خوب نمیخوانند. اعتقادمان این است تا زمانی که درس میخوانند، در حوزهها بمانند و درس بخوانند. من حتی توصیه میکنم که کمتر به اخبار مراجعه کنند. ولی به هرحال فضای حاکم در کشور به نحوی است که همه سیاسی شدهاند. چوپان، کشاورز و دامدار هم مینشینند و مسائل را تحلیل میکنند. زنان در خانه و بیرون از خانه هم همینطور و طلاب هم همینطور هستند. ملت ایران بطور کلی بیداری به دست آورده و مسائل را خوب تحلیل میکند و میداند چه کسانی به نفعشان هستند و چه کسانی به ضرر شان. طلاب هم از این قشر هستند. ما هم میگوییم که کمتر به مسائل سیاسی ورود کنید تا از درسها عقب نمانید.
مدرسه دارالعلم و مسجد مکی بسیار بزرگ است. شما هزینه این مرکز و خودتان را چگونه تامین میکنید؟
سوال خوبی است. هزینه کلا از مردم تامین میشود. بسیاری گاهی تبلیغات میکنند که اینها از عربستانسعودی یا از کشورهای عربی یا کشورهای دیگر میگیرند. ما اعتقادمان این نیست که از دولتها کمک بگیریم. اگر میخواستیم کمک بگیریم از دولت خودمان میگرفتیم. حتی برخی اوقات پیشنهاد دادند که اگر شما برای مسجد درخواست بکنید به شما کمک میکنند. مسجد برای مردم است و آنان کمک میکنند. الان همین قلکهایی که بین مردم توزیع میشود و در مغازه، خانه و حتی اتوبوسها قرار میگیرد، شاید چند کامیونی بشود. همین کمکها که قطره قطره میآیند. میگویند اندک اندک خیلی میشود و قطره قطره سیلی. مردم را فرا میخوانیم و درخواست کمک میکنیم. معتقدیم که در همین برکت و تاثیر موجود است. بزرگان و اسلاف ما همین را میپسندیدند. ما معتقدیم که حوزه باید مستقل باشد و وابستگی نداشته باشد تا بتواند صاحبان قدرت و پست و مقام را توصیه کند. اگر ما وابسته بشویم، مشکلاتی پیش میآید.
آیا پیشنهادی از دیگر کشورها برای دریافت کمک داشتهاید؟
به هیچ جایی از دنیا نه پیشنهاد دادهایم و نه حتی حاضریم که اگر به ما کمک کنند، بپذیریم. اینجا ارگانها و نهادها میدانند تلاش هم کردند. تا حالا کسی نتوانسته بگوید شما ریالی از فلان کشور دریافت کردهاید. اینها تهمت و افترا و بدبینی است که به هرحال برخی مطرح میکنند که آقا از کجا آمد؟ هیچ جایی نیست. ما عرض کردیم که کمک میکنیم ولی کمک نمیگیریم. اینجا در بخشهایی که پول خرج میکنیم؛ از مردم میگیریم. اینجا ادارات، استانداری و نهاد نمایندگی رهبری میدانند که ما اهل این مسائل نیستیم.
شما ارتباطی با علمای اهلسنت دیگر کشورها دارید؟ اگر دولت از شما بخواهد برای حل برخی مسائل با آنان ارتباط بگیرید، آیا حاضرید همکاری کنید؟
هرکاری که از ما برآید، بدون هیچ شرط و شرایطی آمادهایم که انجام بدهیم. ما ارتباط و شناخت داریم و همین شناخت ممکن است روی مسائل اثر بگذارد و این آمادگی کامل است.
مهمترین مشکل مردم این منطقه چیست؟
مردم اینجا خیلی مشکلات دارند ولی مهمترین آن به لحاظ اقتصادی و معیشت است. چون کشاورزی کافی نیست قحطی هم بوده و باران نیامده، دامداری و کشاورزی ضربه خورده است. در حالی که مرز بسته شده است. اینجا بالاترین پتانسیل مرز است در کل این مناطق با مرزها در ارتباط هستند. مردم حتی برای خرید نان هم مشکل دارند و امیدواریم که این مساله را شما انعکاس دهید. مردم امیدوار هستند که از مرز استفاده کنند. وقتی مرز بسته شود برای مردم عذابی میشود واگر مرز باز شود امنیت بهتر میشود. هم اینان هستند که برای امنیت همکاری میکنند تا مرز باز شود و کسب وکار وجود داشته باشد.
حوزه باید از نظر مالی خودکفا باشد