فرارو- ۱۳
آبان امسال به رسم هر ساله با بحثهای داغ تاریخی همراه بود. از نوشته
تلگرامی آیت الله موسویخوئینیها که خود را مشاور دانشجویان دانست نه
رهبرشان، صحبتهای جواد منصوری در مورد نقش سپاه و مصاحبه معصومه ابتکار که
" هیچ کس از تسخیر سفارت پشیمان نیست". در این سالها همواره یک پای ثابت
این بحثها ابراهیم یزدی بود که امسال حضور ندارد. محمد توسلی دبیر کل نهضت
آزادی ایران در گفتگو با فرارو به توضیح اظهار نظرهایی که امسال صورت
گرفته است میپردازد.
شما
در مصاحبهای که آبان سال ۹۴ با هفته نامه صدا داشتید بسیاری از ابعاد
اشغال سفارت آمریکا را بیان کردید. اما به تازگی آیت الله موسوی خوئینیها
که در آن موقع نماینده امام خمینی (ره) در صدا و سیما بودند. متنی را در
کانال تلگرامی خود منتشر کرده اند که بر اساس آن از قول حاج احمد خمینی
گفته اند که امام (ره) به سرعت پاسخ ایشان رادر جهت تایید حرکت دانشجویان
داده اند و گفته اند "بگویید خوب جایی را گرفتید؛ محکم نگه دارید" اما
مرحوم یزدی در مورد ملاقاتشان با امام این حرف را از امام (ره) نقل میکنند
که "اینها کیاند؟ برو بریزشان بیرون"، در مورد این دو روایت توضیح
بفرمایید.
مطلبی که امروز آقای موسوی خوئینیها
در غیاب مرحوم آیت الله خمینی و مرحوم دکتر ابراهیم یزدی مطرح میکنند
جدید است. تا آنجا که به خاطر دارم نبایستی در آثار تنظیم شده رهبر فقید
انقلاب به این صورت مطلبی وجود داشته باشد.
اما
گزارش آقای دکتر یزدی مربوط به همان ایام است که همه جا منتشر شده است. بر
اساس گزارشها روز یکشنبه ۱۳ آبان ساعت ۱۰ صبح دانشجویان سفارت آمریکا را
اشغال کردند. آقای دکتر یزدی عصر همان روز بعد از ظهر برای گزارش سفر
الجزایر خدمت ایشان رفتند- شاید آیت الله خمینی ایشان را احضار کردند- پس
از اطلاع از اشغال سفارت، ایشان به دکتر یزدی گفتند: «این کسانی را که
سفارت را اشغال کردند بریزید بیرون.»
روز
بعد- دوشنبه بعد از ظهر- آیت الله خمینی در دیداری که با «کارکنان بیمه»
داشتند موضوع اشغال سفارت را تایید میکنند و میگویند بله این کار خوبی
است انجام شده است و این مهمتر از انقلاب اول است. (نقل به مضمون).
بنابر
این حدود ۲۴ ساعت بعد است که این اتفاق میافتد. آقای دکتر یزدی هم در
مجلس اول در ۲۸ شهریور سال ۵۹ - آنطور که خود آقای موسوی خوئینیها نقل
کرده است و در مشروح مذاکرات مجلس اول هم هست - در شرایطی که مجلس خیلی
متشنج بوده است، آقای دکتر یزدی ضمن گزارش ما وقع آن دوران، گفتند: بله روز
دوم به آقای موسوی خوئینیها تلفن کردم و گفتم که حالا که شما رفتید سفارت
را گرفتید و دانشجویان آنجا هستند در حد ۴۸ ساعت به عنوان یک اعتراض
دانشجویی قابل قبول است. چون ادامه اشغال سفارت در راستای منافع ملی نیست
(نقل به مضمون).
بنابر این،
این مطلب که آقای موسوی خوئینیها نقل میکنند به نظر بنده با گزارشهای
قبلی هماهنگ نیست و لذا قابل تامل است و باید صحت و سقم نظرات ایشان بررسی
شود.
در
این متن آیت الله موسوی خوئینیها مینویسد:" پس از آنکه (دانشجویان)
برنامۀ خود را توضیح دادند، از من خواستند که با امام صحبت کنم و ببینم که
نظر امام چیست؟ من گفتم که به نظرم درست نیست که با امام در میان بگذاریم.
زیرا بر فرض هم که امام بپسندد، آیا در جایگاه رهبر و رئیس یک مملکت، درست
است که به کسی بگوید برو سفارت آمریکا را اشغال کن؟ با لحاظ عرف سیاسی،
باید بگوید که چنین کاری نکنید. "
با
توجه به نقش مهم رهبری امام خمینی (ره) و مقبولیت عام ایشان در آن دوران و
شناختی که از شخصیت ایشان از نزدیک داشتید در میان نگذاشتن این موضوع با
امام (ره) را چگونه ارزیابی میکنید؟
مجموعه
گزارش هایی که آن موقع منتشر شده نشان میدهد که این اقدام بدون اطلاع دولت
موقت، شورای انقلاب و همچنین آبت الله خمینی انجام شده است. این که چرا
بعد از ۲۴ ساعت این تغییر نظر اتفاق میافتد؛ در آبان ماه سال ۹۴ بنده ضمن
گفت و گوی تحلیلی با هفته نامه صدا نظرم را گفته ام که حتما ملاحظه کرده
اید.
به نظر من گزارشی که
همان روز مرحوم دکتر بهشتی به آیت الله خمینی دادند و گفتند که باید سوار
موج سنگینی که طیف جریان چپ اعم ازحزب توده، مجاهدین خلق، چریکهای فدایی،
جنبش و حتی چپ مذهبی پدید آورده اند، شد و اگر ما سوار این موج نشویم موج
خود ما را هم خواهد برد. (نقل به مضمون).
بنده
آن روزها، با توجه به مسئولیتی که در مدیریت شهر تهران داشتم، تمام
جریانات را از محل دفتر کارم در خیابان ایرانشهر از نزدیک دنبال میکردم.
طیف جریان چپ دنبال «تداوم انقلاب» انقلاب بود تا بتواند سیاستهای ضد
امپریالیستی خودشان را از این رخداد مورد بهره برداری قرار دهند.
مرحوم
آیت لله خمینی، که از نزدیک در مدت اقامت در سال ۱۳۴۴ در نجف با ایشان
آشنا هستم، با هوشمندی و نبوغ سیاسی که داشتند خیلی زود این پیام را گرفتند
و با آن موضعگیری موج به وجود آمده را کنترل کردند؛ در غیر این صورت
دلیلی ندارد که ایشان در ظرف ۲۴ ساعت نسبت به آن چیزی که به دکتر یزدی گفته
بودند نظرشان را عوض بکنند.
امروز
خبر جدید دیگری از قول آقای جواد منصوری (شرق امروز)، البته بعد از چهار
دهه، در خصوص نقش سپاه در ماجرای اشغال سفارت آمریکا دیدم که البته با توجه
با سابقه ایشان در تحریف سابقه تاسیس سپاه دور از ذهن نیست.
بعد
از ۴ دهه برای اولین بار است که فرمانده سپاه آن موقع ادعا میکند که ما
روز پنجم آبان (هشت روز قبل از اشغال سفارت) رفتیم بیمارستان جهت عیادت
مرحوم آقای لاهوتی نماینده امام در سپاه. بر اساس برنامهای که آقای موسوی
خوینیها برای اشغال سفارت آمریکا به ایشان گزارش میکند، آقای لاهوتی از
شورای فرماندهی سپاه میخواهد سپاه هم درگیر این ماجرا شود؟!
نظر دولت موقت و نهضت آزادی بطورمشخص در خصوص اشغال سفارت چه بود؟
نهضت
آزادی ایران در آن موقع یک جمع محدودی بودند که خارج از دولت موقت عمل
میکردند. آقای مهندس سحابی و دوستان همراه ایشان جمعی بودند که تحت تاثیر
آن جوی که بوجود آمده بود یک اطلاعیه دادند و طی آن این اقدام دانشجویان
راتایید کردند، اما دولت موقت و شخص مهندس بازرگان و آقای دکتر یزدی و آقای
دکتر چمران به طور قاطع با این اقدام مخالف بودند و مخالفت خودشان را همان
موقع صریح اعلام کردند.
تاکید
بنده بیشتر بر این است که آیا دولت موقت با شکل اشغال سفارت مشکل داشته
اند و موافق اشغال سفارت از راههای قانونی، دیپلماتیک و یا بصورت موقت
بوده اند؟
آنچه بخاطر دارم این است، همانطور که
قبلا توضیح دادم، آقای دکتر یزدی، چون نمیتوانند دستور آیت الله خمینی
را، چون برنامه اشغال سفارت آمریکا در ۲۴ بهمن عمل کنند و فضای آن روز با
فضای ۲۴ بهمن (هجوم گروههای چپ به سفارت) فرق داشت، تلفنی به آقای موسوی
خوینیها میگویند حالا که اعتراض دانشجویان انجام شده است سفارت را ترک
کنید.
اعتراض دانشجوها به
عنوان یک نهاد مدنی با بردن شاه به آمریکا طبیعی و قابل دفاع است، اما دولت
جمهوری اسلامی که مسوولیت حفظ سفارتخانهها را بر عهده دارد نباید خلاف
قوانین بین المللی عمل کنیم تا بتوانیم همیشه پاسخگو باشیم.
به
عنوان آخرین پرسش در ابتدا نظر شما را به نکتهی دیگری که در سخنان اخیر
آیت الله موسوی خوئینیها وجود دارد و در رسانهها بسیار بازنشر شده است
جلب میکنم. "عدهای میگویند اگر اشغال لانه جاسوسی نبود، جنگ ایران و
عراق اتفاق نمیافتاد؛ گویا این عده هیچ اطلاعی از اوضاع عراق و ایران و
اهداف حزب بعث ندارند و گمان میکنند رژیم بعث عراق، مانند رژیم شاه،
دستنشانده آمریکا بوده و اگر آمریکاییها میگفتند به ایران حمله کن، صدام
هم اطاعت میکرد! و گویی حمله نظامی ارتش یک کشور به کشوری دیگر، چیزی است
که اگر امروز تصمیم گرفت، بتواند بهسرعت عملی کند."
با توجه به اینکه اشخاص دیگری مانند خانم معصومه ابتکار هم اشغال سفارت را در شروع جنگ بی تاثیر میداند نظر شما در این رابطه چیست؟
به
نظر من آقای موسوی خوئینیها به عنوان کسی که درگیر این کار بوده اند یک
ادعایی دارند و باید این ادعا بررسی شود، اما تمام قرائن و شواهد نشان
میدهد که تسخیر سفارت آمریکا و انتشار عکس گروگانها به آن حالتی که در
رسانههای جهانی منتشر شد فضای افکار عمومی جهانی را علیه انقلاب و علیه
اقدامات خلاف قوانین بین المللی جمهوری اسلامی منعکس کرد و آن اعتباری که
انقلاب مردمی و انسانی ایران در سطح جهانی بوجود آورده بود را مخدوش کرد و
باتوجه به اقدامات تحریک آمیزی که در مرزهای عراق صورت گرفت که شرح آنها
به دفعات گفته شده است؛ بطور طبیعی زمینههای منطقهای و جهانی حمله عراق
به ایران و تداوم آن را فراهم کرد.
خود
صدام حسین هم یک چنین آمادگی داشت که با نقطه ضعفی که ارتش ایران بعد از
انقلاب دارد و به خصوص خوزستان را که مورد توجه کشورهای عربی بود بخواهد
اشغال بکند.
گزارشهای
مستند تاریخی نشان میدهند که سفیر آمریکا در بغداد نهایتا در آن شرایط
دیداری با صدام میکند و آنجا چراغ سبز را نشان میدهد که شما میتوانید
جنگ را آغاز بکنید.
مجموع
تحلیلهای مربوط به جنگ تحمیلی، نشان میدهند که آمریکا، اسرائیل و تمام
کشورهایی که بعد از انقلاب متضرر شده بودند یکی از ابزارهایی که بتوانند
انقلاب را زمین گیر بکنند تحمیل جنگ بوده است؛ و بهترین ابزار این تحمیل
جنگ که انگیزه اش هم وجود داشت صدام بود که آن موقع که ارتش قوی داشت و این
کار پس از فراهم شدن زمینههای آن از جمله پس از اشغال سفارت آمریکا،
انجام شد و در طول جنگ هم بیش از ۴۰ کشور هم به صدام و هم به ما اسلحه
دادند که جنگ تحمیلی ادامه پیدا بکند.
این
که کسی امروز ادعا بکند که جنگ تحمیلی هیچ ارتباطی با اشغال سفارت نداشته
است به نظر جای تامل و سوال دارد که چرا یک چنین واقعیت تاریخی که کاملا
مشهود و روشن است در چنین مقطعی مطرح میشود.