فرارو- پس از موفقیت حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92، آرام آرام حزب کارگزاران سازندگی که به همراه باقی احزاب و تشکلهای سیاسی اصلاحطلب به حاشیه رفته بود، بار دیگر وارد میدان سیاسی کشور شد. اما شرایط او با توجه به نوع دولت مستقر تا حدود زیادی با دیگر احزاب اصلاحطلب متفاوت بود به عبارت سادهتر وارد بدنه اجرایی کشور شد.
به گزارش فرارو؛ حزب کارگزاران سازندگی که بیش از 20 سال از تاسیساش میگذرد این روزها نقش پررنگ و تاثیرگذاری در بازی سیاست ایفا میکند. این روزها ریاست شورای شهر تهران و همچنین شهرداری پایتخت را در اختیار گرفتهاند. بطوری که به عقیده برخی تاکتیک و استرانژی آنها موجب شد که این پیروزی نصیبشان شود و کاملا برنامه ریزی شده وارد این رقابت شدند.
آنها به نوعی با حرکتآرام موفق شدند بار دیگر خود را به سطوح بالای مدیریتی در کشور برسانند و حالا اخباری حاکی از آن است که برنامهریزی و جلسات محرمانه آنها برای انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 98 و انتخابات 1400 ریاست جمهوری آغاز شده است.
البته همه اینها بعد از آن اتفاق افتاد که زمستان سال 92 اخباری مبنی بر تغییر و تحول در ساختار کارگزارن، مورد توجه رسانه ها قرار گرفت و همان زمان پیشبینی میشد که کارگزارانیها با توجه به شرایطی که با حضور روحانی نصیبشان شده است به دنبال پیروزیهای بیشتر هستند و در همین راستا برخی افراد مانند سعید لیلاز و محمد قوچانی وارد شورای مرکزی این حزب شدند و تغییرات در ساختار شاخههای شهرستانها هم آغاز شد.
با همه این تفاسیر حالا بعد از گذشت حدود 4 سال از آن زمان، اخباری شنیده میشود مبنی براینکه گویا این روزها کمیته سیاسی کارگزاران مشغول برگزاری جلسات بسیار مهمی است که در آنها به تئوریزه کردن یک پروژه بزرگ سیاسی مشغول هستند و برای اصولگرایان و اصلاحطلبان برنامههای مشخصی دارند یا حداقل به دنبال رسیدن به یک جمع بندی تاکتیکی برای دو انتخابات پیشرو هستند.
برخی معتقدند که آنها از الان به این جمع بندی رسیده اند که بهترین گزینه برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 علی لاریجانی است اما با اینحال سعی میکنند برگ دیگری هم در دست داشته باشند که در صورت لزوم از آن استفاده کنند که احتمال این برگه برنده اسحاق جهانگیری است.
در همین خصوص جهانبخش خانجانی طی گفتوگو با فرارو؛ با بیان اینکه مواضع و محتوانی جلسات را باید دبیر کل یا سخنگو تشریح کند و این وظیفه اعضا نیست، گفت: آنچه که این روزها به عنوان اخبار یا حتی گمانه زنی مطرح میشود صرفا برگرفته از توهمات برخی افراد و گروههای سیاسی است. زیرا این کاملا رایج و معمول است که تمامی احزاب از جمله کارگزاران سازندگی ای اتحاد ملت یا موتلفه اسلامی برای پیشبرد اهداف خود جلساتی برگزار و برنامه ریزی کند.
وی تصریح کرد: بنابراین جلساتی که حزب کارگزاران برگزار میکند هیچ موضوع جدید یا پیچیده و مشکوکی نیست. اما درباره محتوای آنها هم باید بگویم هیچ کدام از گمانهزنی ها صحت ندارد و کارگزارانی ها به دنبال هیچ گونه اقدام پشتپرده و مشکوک نیستند و این گمانه زنیها به طور واضح اتحاد و انسجام اصلاحطلبان را نشانه گرفته است و هیچ مبنای منطقی و حقیقی ندارد.
او افزود: باید در نظر داشته باشید که احزاب به طور معمول دیدگاهها و مواضع خود را با انتشار بیاینه یا از طریق سخنگو و دبیر کل خود به اطلاع عموم میرساند. لذا اگر موضوعی هم باشد قطعا رسانهای میشود و نیازی نیست به این قبیل گمانهزنیهای مشکوک و عجیب توجه شود.
البته این اظهارات خانجانی را یکی دیگر از اعضای این حزب هم تائید کرد. علی محمد نمازی از اعضای کارگزاران در گفتوگو با فرارو ضمن بیان همان مورد که در کارگزاران باید سوالات از دبیر کل یا سخنگو پرسیده شود گفت: کمیتههای مختلف در حزب کارگزاران این روزها در حال برگزاری جلسات هستند و این یک روند معمول و رایج است و اتفاق جدید رخ نداده است.
آیا "کارگزاران" میتواند؟
در این میان علی تاجرنیا عضو سابق حزب مشارکت اسلامی در خصوص گمانهزنیو شایعهها در خصوص جلسات و برنامه ریزیهای حزب کارگزاران سازندگی به فرارو گفت: هر حزب سیاسی این اجازه و حق را دارد و بایستی برای رسیدن به قدرت و جایگاه سیاسی تلاش کند و هیچ گونه ایرادی به آنها وارد نخواهد بود. با اینحال شرایط در ایام انتخابات بسیار متفاوت است و معمولا از وضعیت حزبی خارج میشویم و وارد فضای جبههای میشویم و قاعدتا هر کدام از احزاب گزینه بهتری را معرفی کنند از آن حمایت میکنیم.
وی تصریح کرد: این اصلا محدود به کارگزاران یا حزب اتحاد ملت یا باقی احزاب اصلاحطلب نمیشود. برای ما ملاک و معیار گزینه مناسب برای ریاست جمهوری است. حالا این گزینه را کارگزاران معرفی کند یا اتحاد ملت، تفاوتی ندارد و نباید اینگونه تلقی شود که ما مجبور شدیم از گزینه آنها حمایت کنیم. بنابراین به نظر من اگر این گمانهزنی ها صحت داشته باشد هم، کارگزارانیها کار اشتباهی انجام ندادهاند و کاملا منطقی رفتار کردهاند.
او افزود: این مشخصه و خصوصیت احزاب سیاسی است که بخواهند در مناسبات قدرت حضور داشته باشند و کرسیهای بیشتری را در اختیار داشته باشند و اگر غیر از این باشد باید تعجب کرد. من امیدوارم احزاب دیگر هم همین گونه پیش بروند و برای دستیابی به اهدافشان برنامه ریزی کنند و در مواقعی که امکانش را دارند، اقدام کنند.
این نماینده پیشین مجلس گفت: اینکه برخی میگویند کارگزارانی ها به دنبال تاثیرگذاری در انتخابات هستند و می خواهند باقی اصلاحطلبان را با خود همراه کنند هم به عقیده من اصلا نکته منفی نیست. زیرا اگر حزبی بتواند آنقدر قدرت و نفوذ داشته باشد که به تنهایی افکار عمومی را با خود همراه کند یعنی با در بحث تحزب یک گام بزرگ و رو به جلو برداشته ایم و این یک کار بسیار ایده آل و آرمانی است و من امیدوارم حزب کارگزاران بتواند موفق شود. ما قبل از کارگزاران هم احزابی داشتیم که تا این حد قدرتمند بودند و حالا اگر کارگزاران بتواند این اقدام را انجام دهد، باعث خرسندی است.
تاجرنیا در پاسخ به این سوال که به طور کلی کارگزاران این پتانسیل و توانایی را دارد که بتواند تا این حد تاثیرگذار باشد، گفت: در مسئله فعالیت احزاب چند فاکتور بسیار مهم وجود دارد. گفتمان سازی، تشکیلات و توان چانه زنی یا همان لابیگری. همانطور که گفتم در گذشته ما احزابی داشتیم که این توانایی را داشتند و این نقش را ایفا کرده اند. بنابراین اگر کارگزاران تلاش کند می تواند به این جایگاه دست پیدا کند ضمن اینکه باید قبول کرد که توان لابیگری آنها بسیار بالا است و این یکی از برگ های برنده آنها محسوب میشود.
وی همچنین در خصوص اینکه چرا حزب اتحاد ملت که عقبه سیاسی قابل توجهی دارد نتوانسته مانند کارگزاران تاثیرگذار باشد عنوان کرد: اتحاد ملت یک مشکل بسیار بزرگ دارد و آن سوابق افراد حاضر در شورای مرکزی است که باعث شده این حزب را دچار محدودیتهای جدی و بسیاری کند. یعنی به نوعی می توانم بگویم که کینه جریان رقیب از اصلاحطلبان به سمت اتحاد ملت است و نسبت به اعضای آن است. به همین دلیل نمی تواند آنچنان که باید از پتانسیل خود استفاده کند.
تاجرنیا در پایان تاکید کرد: البته باید این را هم بگویم که حزب اتحاد ملت نیازمند ایجاد تغییرات در نگرش خود هم هست. یعنی باید در بحث چانه زنی و لابی بیشتر و بهتر عمل کند. واقعیت این است که آنها طی مدت تاسیس و شروع کار خود توانسته اند در عرصه سیاسی تاثیرگذار باشند اما نتوانسته اند سهم خود را از کرسیهای قدرت به دنست بیاورند و این یک امتیاز بسیار منفی برای آنها است.