فرارو- «پدیدهای به نام حزب فروشی» این اصطلاحی بود که اخیرا احمد حکیمیپور عضو سابق شورای شهر تهران از آن پرده برداری کرد. او معتقد بود برخی احزاب برند خود را میفروشند. این مسئله پیشتر هم در ایام انتخابات و حتی بعد از آن همه مطرح شده اما حالا گویا تبدیل به پدیده و معضلی شده است که روز به روز نگرانیها درباره آن بیشتر میشود.
به گزارش فرارو؛ در ایام انتخابات مجلس سال 94 و به خصوص شورای شهر و روستا که در اردیبهشت ماه امسال برگزار شد، اخبارهای ضد و نقیضی در خصوص دریافت هزینه از سوی برخی احزاب و تشکلهای سیاسی مطرح شد که مدعی شده بودند که عدهای با پرداخت هزینه به دنبال حضور در لیستهای انتخاباتی هستند و یا اینکه بخشی از هزینههای تبلیغاتی را پرداخت کنند و افراد مورد تائید آنها در لیست حضور داشته باشند.
با این وجود همان زمان این دسته اخبار بارها و بارها از سوی شخصیتهای تاثیرگذار در تصمیمگیری برای تهیه لیستها تکذیب شد. اما حالا بعد از گذشت حدود سه ماه از انتخابات روز گذشته احمد حکیمیپور دبیر کل حزب اراده ملت ایران گفت: به عنوان کسی که 25 سال فعالیت سیاسی و تشکیلاتی و اجرایی در سطوح مختلف داشته ام، باید بگویم که متاسفانه در کشور پدیده «حزب فروشی» شکل گرفته است. مثلا فردی یک شبه بر اساس توافق با پرداخت پول عضو حزب شده تا در شورای شهر رای بیاورد که چنین زد و بندهایی خطرناک است و مربوط به احزاب استاندارد و شفاف نیست. باید جلوی این کار گرفته شود.
حکیمی پور ادامه داد: «اگر فردی بیاید در یک حزب و تشکل عضو شود و فعالیت کند، بزهکار نمی شود. حزب یک روال و سلسله مراتب، آیین نامه انضباطی و منشور اخلاقی دارد و آدم حزبی، آدم با هویت و با پرستیژ می شود. هر چقدر افراد وارد تشکل ها بشوند و در چارچوب حزب فعالیت کنند، از ناهنجاری های جامعه کم می شود.» او حتی به معایب این پدیده هم اشاره کرد و معتقد بود که در چنین وضعیتی برخی پس از انتخابات و بعد از آن که وارد عرصه سیاست می شوند، اعلام می کنند به هیچ گروهی و جریان سیاسی تعلق ندارند. در صورتی که در یک حزب استاندارد، پاسخگو و شفاف چنین مواردی وجود ندارد.
این صرفا در احزاب بیریشه انجام میشود
در همین خصوص حسین کنعانی مقدم عضور حزب سبز ایران در گفتوگو با فرارو عنوان کرد: «ابتدا باید بگویم که با اصطلاح «حزب فروشی» اصلا موافق نیستم ولی با اینحال تا حدودی این مسئله را قبول دارم. زیرا متاسفانه برخی احزاب که ریشه و عمقی ندارند این روزها تبدیل به بنگاههای تبلیغاتی افراد یا برخی گروهها شدهاند و به نوعی تابلو فروشی میکنند. یعنی از برند و تابلوی خود برای یک جریان خاص استفاده میکنند و تبدیل به یک ابزار شدهاند و در ازای این اقدام نیز هزینههایی دریافت میکنند.»
وی افزود: «در چنین شرایطی افرادی موفق به حضور در نهادهای مختلف از جمله مجلس، شورای شهر و روستا و... میشوند که هیچ گونه تعهد و رفتار حزبی ندارند. به عبارت سادهتر اگر بخواهم بگویم، نتیجه چنین اقدامی از سوی احزاب این است که زر و زور و تزویر دست به دست هم میدهد و افراد ناکارآمد وارد نهادهای تصمیمگیری و اجرایی کشور میشوند.»
این فعال اصولگرا تاکید کرد: «قاعدتا فردی که در چاچوب حزبی رفتار میکند و در یک حزب عضو است، سلسله مراتب را طی کرده است و آموزشهای لازم را دیده و امتحان خود را پس دادهاست این روندی است که باید همه افرادی که نامشان ذیل یک حزب قرار میگیرد، باید سپری کنند. بنابراین اگر این سلسله مراتب و پیشرفتهای پلکانی اتفاق نیوفتد، نتیجهاش میشود ورود افراد نالایق به عرصه مدیریتی کشور.»
او ادامه داد: «من حتی در همین چند دوره انتخابات اخیر شاهد حضور افرادی در لیستهای انتخاباتی بودم که افراد حاضر در آن لیست را اصلا نمی شناختم و جالب تر این بود که وقتی از شخصیتها برجسته حزب یا اعضای مرکزی حزب سوال میکردم که فلانی کیست؟ آنها هم او را نمیشناختند و صرفا بنا به دلایل مشخص در لیست حضور پیدا کرده بودند.»
کنعانی مقدم درباره اینکه چنین مواردی در کدام جریان سیاسی بیشتر دیده میشود گفت: «به نظر من این مسئله آفتی است که هر دو جریان سیاسی کشور گرفتار آن شده اند و دلیل آن هم فقدان ساز و کار حزبی در کشور است. وقتی ما با وجود اینکه سالهای زیادی از تشکیل احزاب در کشور را سپری میکنیم اما هنوز نتوانستیم سازوکار حزبی را بر عرصه سیاسی کشور حاکم کنیم، طبیعی است که چنین اتفاقهایی هم رخ خواهد داد. یعنی انتظار بیشتر از این هم نمیتوان از احزاب داشته باشیم.»
احزاب بزرگ وارد چنین بازی نمیشوند
همچنین علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی طی گفتوگو با فرارو در خصوص اظهارات اخیر حکیمیپور عنوان کرد: «من نمیتوان این صحبت آقای حکیمیپور را تائید کنم که افرادی به واسطه پرداخت هزینه یا در اختیار گذاشتن برخی تسهیلات، احزاب را قانع کنند که نامشان در لیست آنها قرار گیرد. زیرا با توجه به اینکه ما هنوز نتوانستیم کارکرد حزبی را در کشور حاکم کنیم، اینکه عضو فلان حزب باشید یا نباشید تاثیر چندانی در رقابتهای انتخاباتی ندارد و گمان نمیکنم کسی حاضر باشد بابت این هزینهای پرداخت کند.»
وی تاکید کرد: «اما با اینحال یک نکته دیگری که لازم است به آن اشاره کنم، این است که در صورت صحت چنین مسئله و پدیدهای بدون شک احزاب بزرگ در آن دخیل نیستند. یعنی شما نمیتوانید در احزابی مانند کارگزاران یا اتحاد ملت و... چنین مواردی مشاهده کنید. زیرا انها دچار چنین وادادگی هایی نمیشوند و بعید است وارد چنین بازی شوند. لذا این می تواند صرفا در احزاب کوچک رخ دهد و برخی اعضای شورای مرکزی آن چنین اقداماتی انجام دهند.»
او افزود: «نکته بعدی این است که در شرایط فعلی عرصه سیاسی کشور، حمایت حزبی اهمیت چندانی ندارد و آنچه که موفقیت یا عدم موفقیت افراد در انتخابات را رقم میزند، حمایتهای جبههای است. یعنی فقط جبهه است که در صورت جلب حمایتش میتواند در انتخابات حضور موثر و پررنگ داشته باشید. این جبههها هم متشکل از احزاب بزرگ هستند و این احزاب حاضر نیستند به صورت فردی عمل کنند و جدا از جبهه یا به عنوان مثال شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، تصمیمگیری کنند.»
این فعال اصلاحطلب اظهار کرد: «بنابراین ممکن است چنین مواردی از سوی احزاب کوچک انجام شود که باز هم تاکید میکنم که نتیجه خاصی برای افراد در برندارد. مگر آنکه افراد اصلا برای موفقیت در انتخابات هزینه نکرده باشند و صرفا برای اینکه بتوانند خود را معرفی کنند و گامهایی برای آینده بردارند، حاضر به پرداخت هزینه به احزاب شوند تا در لیست آنها حضور داشته باشند.»
نمازی گفت: «امثال چنین مسائلی در زمان انتخابات هم مطرح شد که من نه آنها را رد و نه تائید میکنم. زیرا همان موقع برخی مدعی شده بودند که عدهای با قبول بخشی از هزینههای تبلیغات به دنبال حضور خود یا افراد مورد تائیدشان در لیستهای مختلف هستند. اما به هرحال باید قبول کنیم که جبهه ها هم برای تبلیغات باید هزینه پرداخت کنند اما با این وجود این اتفاق هم نباید در احزاب یا جبههها رخ دهد. هرچند این هم به عدم حاکمیت سازوکار حزبی در کشور برمیگردد و تا زمانی که آن را رفع نکنیم نمی توانیم انتظار داشته باشیم چنین اتفاقهایی رخ ندهد.»
این بیماری در برخی احزاب اپیدمی شده است
ابوالقاسم رئوفیان دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین نیز طی گفتوگو با فرارو درخصوص صحبتهای حکیمی پور و مسئله «حزب فروشی» گفت: «اینکه احزاب را متهم به فروش یا معامله روی برند خود کنیم اصلا از نظر من قابل قبول نیست و نمیتوانیم این مسئله را به تمامی احزاب تعمیم دهیم. بنابراین اگرآقای حکیمیپور در اظهاراتشان تمامی احزاب را هدف قرار داده اند من آن را رد میکنم. اما اگر منظور ایشان برخی احزاب است که دچار چنین بیماری باشند و اعتبار خود را لکه دار کنند، من هم با آن موافق هستم.»
وی تاکید کرد: «به نظر من این بیماری در برخی احزاب اپیدمی شده و بعضی افراد با چنین نگاه و اقداماتی تلاش میکنند که جای پای خود را در نهادهایی مانند دولت، مجلس، شورای شهر و... محکم کنند. دلایل این مسئله هم علاوه بر احزاب به افراد هم برمیگردد و نمی توان این دو را از یکدیگر تفکیک کرد. البته اینکه درانتخابات برخی احزاب شرط و رود اشخاص صاحب صلاحیت به فهرست انتخاباتی خود را دریافت هزینه تبلیغاتی قرار دهند. چنانچه مبلغی که مطالبه می کنند مبلغ متعارف و قابل قبولی باشد تا بتوانند هزینه تبلیغات انتخاباتی خود را تامین و رقابت انتخاباتی را ساماندهی کننداین اشکالی ندارد اما اینکه با رویکرد کاسبکارانه بخواهند وارد این حوزه شوند جای رسیدگی دارد.»
او در خصوص راهکار حل این معضل گفت: «شاید یکی از بهترین راهحلهای موجود در این باره ایجاد یک سیستم نظارتی قوی مرکب از نماینده کمسیون ماده 10، نماینده خانه احزاب ونماینده ای ازقوه قضائیه باشد. تا ازاین طریق مانع ازاعمال نگاه کاسبکارانه شوند.»
حزب فروشی صحت دارد و نگران کننده است
داریوش قنبری عضو حزب مردم سالاری دیگر فعال سیاسی بود که در گفتوگو با فرارو اظهارات اخیر احمد حکیمیپور را تائید کرد. وی گفت: «متاسفانه اینکه از برند برخی احزاب سواستفاده میشود کاملا صحت دارد. همین مسئله موجب شده که بعد از انتخابات زمانی که فرد یا افراد توانستند با موفقیت وارد نهادهای مختلف شوند، حزب را فراموش کنند و نادیده بگیرند. این همان معضلی است که صرفا در ایران میتوان دید و در هیچ کشور دیگر نمونه مشابه آن وجود ندارد.»
او ادامه داد: «به نظر من مسئله «حزب فروشی» بسیار اهمیت دارد و معمولا در ایام انتخابات بسیار دیده میشود و هربار هم بر تعداد آن افزوده میشود و بعد از انتخابات نیز ارتباط با حزب از سوی این افراد قطع میشود یا به کمترین حد ممکن میرسد. این باعث میشود هر دو طرف متضرر شوند. زیرا اگر حزب به عنوان یک باشگاه سیاسی که تفکر و برنامهسیاسی را مشخص و طرحریزی میکند، در کنار افرار نباشد آنها در برنامه ریزی دچار مشکل میشود و متقابلا وقتی رابطه میان فرد و حزب قطع شود، پل ارتباطی حزب با نهاد مربوطه قطع شده است و دیگر حزب نمیتواند در راستای اهداف خود گام بردارد و دستش بسته میشود.»
این فعال اصلاحطلب تاکید کرد: «با این وجود به نظر من به ندرت چنین اقدامی رخ میدهد که فردی در لیستی حضور داشته باشد که حداقل نگاهها و رویکردهای همسو با حزب را نداشته باشند. البته ماجرایی که در دهمین دوره انتخابات مجلس رخ داد یک استثنا بود. زیرا در آن برهه زمانی بسیاری از گزینههای اصلاحطلبان رد صلاحیت شده بودند و در برخی حوزهها کاندیدایی نداشتند. بنابراین تصمیم گرفتند از افرادی که نگاه منطقی و میانهرو دارند حمایت کنند که امیدوارم دیگر این اتفاق رخ ندهد.»