احمد فرهادی؛ نکتهای که مرا وادشت درنگی در نوشته آرمان
شهرکی بکنم، جملهای بود در اواسط یادداشت ایشان، که لبه تیز این جمله مرا
سخت، سخته کرد «چون بدیهی است که منافع ناشی از افزایش انحصارگرایانهی
قیمت خودرو تنها به جیب سطوح مدیریتی و کارشناسی صنعت خودروسازی خواهد
رفت»؛ اگر چه نگارش جملهی چنین تند و تیز از جناب شهرکی عزیز که خود را
پژوهشگر اجتماعی میدانند امری دور از ذهن بود، اما چه توان کرد که در ذهن
آرمانی ایشان «صنعت خودرو» در محاق است و بایسته است تا توضیحی در رابطه با
این یادداشت ارائه داد.
• نخست اینکه باید پرسید
«سطوح مدیریتی و کارشناسی صنعت خودرو» که این چنین در مظان اتهام قرار
گرفتهاند از کجا زاده شدهاند؟ مگر از فضا به این صنعت آمدهاند؟ تمام این
افراد هموطنان ما هستند کسانی که در بدترین شرایط سعی کردهاند تا عزت
ایرانی لطمه نبیند. اگر هم مایلیم نقدی به صنعت خودرو وارد کنیم ابتدا باید
از محدودیتها و مشکلات این صنعت خبر داشته باشیم و گرنه هر نقدی به این
واسطه که نقد است عیاری نخواهد داشت.
• دوم اینکه
به اعتراف کارشناسان و اساتید دانشگاهی، صنعت خودرو اگر بخواهد نقش خود را
به عنوان موتور پیشبرنده سایر صنایع ایفا نماید باید چهار ویژگی مهم را در
درون خود پرورش دهد که این چهار ویژگی عبارتند از:
o. ارتباطات بینالمللی خود را گسترده نماید
o. بازارهای جهانی را هدف اصلی کارزار خود قرار دهد نه محدوده جغرافیای ملی را
o. هزینههای چشمگیر در بخش تحقیقات و نوآوری انجام دهد
o. فضای مشارکت و سرمایهگذاری خارجی را هموار نماید
بر
این اساس انعقاد قراردادهایی مشارکتی همچون؛ ایران خودرو و پژو، سایپا و
سیتروئن؛ قرارداد رنو و سایر قراردادهای که عمدتاً پس از برجام منعقد
شدهاند مسیر رشد و توسعه صنعت خودروی ایران را هموارتر خواهد نمود.
•
سوم اینکه ظاهراً در آرمان شهر، شهرکی عزیز؛ هیچ نمایشگاه خودرویی نباید
وجود داشته باشد، چون بر اساس تعبیر ایشان: «وقتی درصد قابل توجهی از مردم
تنها باید از پشت شیشههای نمایندگیهای فروش خودرو، نظارهگر محصولات بوده
و در حسرت خرید باقی بمانند این صنعت به چه کار میآید؟» جهت اطلاع ایشان
باید گفت که مقصود کدام حسرت است؟ در اغلب کشورهای دنیا موسسات بانکی و
اعتباری به یاری خریداران خودرو میآید. کاری که در ایران به جز چند بار
انجام نشد. بنابراین تقصیر سایر نهادها را نباید به گردن نهاد دیگر
انداخت.
• چهارم اینکه در شهر آرمانی جناب شهرکی
عزیز؛ گویا همه چیز باید بر اساس اقتصاد دستوری اداره شود همان نوع تفکری
که حق انتخاب را از مردم دریغ مینماید به همین واسطه ایشان نوشتهاند که:
«روحانی و دمودستگاه اقتصادیاش چرا خودروسازی را پای سفرهی برجام
نشانده؟ مگر جاده های کشور و خیابانهای شهرهای ایران چقدر توان و ظرفیت
جابجاییِ دارد؟ هوای شهرها چقدر مناسب برای تنفساند؟ چرا قراردادی سهمگین
برای ترویج فرهنگ استفاده از دوچرخه و گسترش و نوسازی ناوگان حملونقل
عمومی منعقد نمیشود؟ چرا برجام خرج تقویت سازمان ناکارامد محیط زیست
نمیشود؟»
به هم گره زدن
واژگان و موضوعاتی که ظاهراً شبیه به هم هستند دردی را دوا نخواهد کرد به
عنوان مثال تاکید بر موضوعاتی چون: ظرفیت خیابانهای ایران، آلودگی هوا،
توسعه ناوگان عمومی، برجام و سعی در برقرار کردن ارتباط این موضوعات با
صنعت خودروسازی تنها تلاشی برای تصویرسازی اذهان است نه بیان دلایل مستدلل.
از سوی دیگر بر اساس رای و نظر ایشان صنعت خودروی فعلی مستحق حمایت نیست،
حال سوال اینجاست که یا باید مردم را به جبر وادار کنیم که از خودرو
استفاده نکنند، که چنین چیزی نشدنی است و یا برای تامین نیاز آنها باید
خودروی مورد نیازشان را از خارج وارد کنیم. با یک حساب ساده میتوان فرض
کرد که اجرای چنین سیاستی در صنعت خودرو چه خسارتهای جبران ناپذیری به
اشتغال صنعتی و اقتصاد ملی خواهد زد.
اما از این
موارد که عبور کنیم هسته مرکزی یادداشت تند و تیز جناب شهرکی بر محور حمله
به برجام تنظیم شده است. ایشان ادعا کرده که: «معلوم است چرا! تلاش شده تا
شیر برجام باز شود تا عطش هیولای سیریناپذیری که تنها دود به حلق مردم فرو
کرده و سالهاست که آنها را به کام مرگ میکشاند سیراب شود.» اگر جناب
شهرکی عزیز به آمار و گزارشهای قبل و بعد از برجام در حوزه صنعت خودروسازی
مراجعه نمایند خواهند دید که برجام چه اثراتی در این صنعت داشته است.
توافقنامه برجام بستر مناسبی در اختیار متولیان این صنعت بینالمللی قرار
داد تا تعامل بیشتری با دنیا برقرار کند.
در
همین دوسالی که از عمر برجام میگذرد، شاهد اتفاقات مثبتی در صنعت
خودروسازی هستیم. دکتر روحانی در روز دوازدهم اسفندماه در مراسم افتتاح و
بهرهبرداری دو خط خودرو گروه صنعتی ایرانخودرو، سخنانی گفت که معنای
نهفته در آن شناخت ویژگیهای صنعت خودرو بود. او با نقد رفتارهای تند قبلی
گفت: افراط و تندحرفزدن ما را به رکود و تحریم رساند و اعتدال و میانهروی
و درستحرفزدن با دنیا، دیگران را وادار به درستحرفزدن کرد و موجب شد
در کشور سرمایهگذاری و تولید ایجاد شود. با مرور برخی از مهمترین محورهای
سخنان دکتر روحانی میشود نکته مهم این ایده را به دست آورد.
او
گفت: «در صنعت خودرو باید همپا با دنیا باشیم، باید از فضاها و فرصتها
استفاده کنیم» اگر سرمایه و تکنولوژی در بیرون است و مایل است به داخل
بیاید و ما از آن استفاده نکنیم، این فرصت را از دست دادهایم. اگر بازاری
وجود دارد که مایل به استفاده از کالاهای ماست و ما از آن بهرهمند نشویم،
از این فرصت استفاده نکردهایم. ما باید از فرصتها استفاده کنیم. اگر ملتی
فرصت سرمایهگذاری و تکنولوژی و بازار را از دست بدهد، ضرر کرده است.
قطعهسازان
در گذشته فقط از شنبه تا دوشنبه کار میکردند، اما درحالحاضر هر روز کار
میکنند و این یعنی چرخ تولید ما چرخیده است. تولید ۷۰۰ هزار خودرو در سال
٩٢ به یکمیلیونو ۶۰۰ هزار در سال ٩٥ رسیده است.
هرچه
باشد، واقعیت این است که برجام روح تازهای بر پیکر بیجان صنعت خودروسازی
ایران دمیده، ضرباهنگ تولید در خطوط خودروسازان شدت گرفته و مردم هم از دو
منظر منتفع خواهند شد. نخست اینکه از محصولات این تولیدات استفاده خواهند
کرد و دوم اینکه سطح اشتغال صنعتی با این سرمایهگذاریها افزایش خواهد
یافت و این یعنی حرکت درست بر مدار نامگذاری سال ٩٦؛ سال اقتصاد مقاومتی،
تولید و اشتغال.