پسر جوانی که متهم است دوستش را به خاطر رابطه با خواهرش به قتل رسانده است، پای میز محاکمه حاضر شد و از کاری که انجام داده است، ابراز پشیمانی کرد.
به گزارش شرق، پنجم بهمن سال ٩٣ کارآگاهان و بازپرس جنایی از قتل پسر جوانی در پارکینگ خانهشان باخبر شدند. آنها پس از حضور در محل وقوع جنایت متوجه شدند مقتول سعید نام دارد که با ضربه چاقویی که دوست قدیمیاش امیر به گردنش زده، جان خود را از دست داده است.
امیر نیز پس از ارتکاب جرم صحنه جنایت را ترک کرده بود؛ بنابراین کارآگاهان جنایی با بهدستآوردن این اطلاعات بلافاصله جستوجوی خود را برای پیداکردن امیر آغاز کردند و متوجه شدند امیر پس از ارتکاب جرم به خانه بازنگشته و هیچیک از افراد خانواده و دوستانش از او خبری ندارند.
تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه امیر ادامه داشت تا اینکه او پس از ١٥ روز به اداره پلیس مراجعه و خود را تسلیم کرد و با اعتراف به اتهام خود جزئیات را برای مأموران و بازپرس جنایی تشریح کرد.
بهاینترتیب با توجه به شکایت اولیایدم، گفتههای متهم و سایر مدارک موجود در پرونده کیفرخواست علیه امیر صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد؛ سپس اولیایدم در جایگاه ویژه حاضر شدند و از دادگاه تقاضای قصاص متهم را کردند.
پس از آن نیز امیر در برابر قضات ایستاد و بار دیگر ماجرای منجر به قتل را تعریف کرد و گفت: سعید از دوستان قدیمی من بود که پس از چند سال رفاقت از پشت به من خنجر زد.
ما با یکدیگر رابطه خانوادگی داشتیم و از همهچیز زندگی یکدیگر باخبر بودیم. من همیشه سعید را دوست خود میدانستم تا اینکه یک روز متوجه شدم او شماره خواهرم را که متأهل است و دو فرزند دارد، از تلفن همراهم برداشته و با او وارد رابطه شده است. هنگامی که متوجه رابطه سعید و خواهرم شدم، بسیار عصبانی شدم.
موضوع را با برادرم در میان گذاشتم و دو نفری سعید را به محل خلوتی کشاندیم و کتکش زدیم و از او خواستیم رابطهاش را با خواهرمان قطع کند. خودم هم پس از آن ماجرا دوستیام را با سعید ادامه ندادم و از او خبری نداشتم تا اینکه یک روز مادر سعید به من خبر داد پسرش همچنان با خواهر من رابطه دارد و از من خواست جلوی این رابطه را بگیرم. با شنیدن این خبر حالم خیلی بد شد و دوباره با سعید دعوا کردم.
امیر ادامه داد: سعید این بار هم به من قول داد رابطهاش را با خواهرم قطع کند؛ اما بعد از مدتی متوجه شدم او همچنان به رابطهاش با خواهرم ادامه میدهد. باوجوداین به او کاری نداشتم. امیر همچنین درباره روز حادثه نیز گفت: آن روز شرب خمر کردم و جلوی خانه سعید رفتم، او سوار ماشینش وارد کوچه شد و وقتی من را دید، به راهش ادامه داد و به طرفم آمد.
از او خواستم با یکدیگر حرف بزنیم؛ برای همین سوار ماشینش شدم. سعید ریموت پارکینگ را زد و وارد پارکینگ شدیم. ناگهان حس کردم با چند نفر از اقوامشان برایم نقشه کشیده و میخواهد من را بزند؛ برای همین از ماشین پیاده شدم؛ اما به خاطر شرب خمر چشمانم درست نمیدید و تعادل نداشتم. یک لحظه فکر کردم سعید میخواهد من را بزند؛ برای همین چاقو را از جیبم درآوردم و دو ضربه به گردن او زدم و فرار کردم.
امیر در پایان گفت: قبول دارم که سعید را به قتل رساندم؛ اما نمیخواستم او را بکشم و از کاری که انجام دادهام، پشیمان هستم. در آن لحظه خیلی ترسیده بودم و نمیدانستم باید چه کار کنم؛ برای همین تصمیم گرفتم مدتی از تهران خارج شوم؛ اما پس از ١٥ روز به تهران آمدم و خودم را به پلیس معرفی کردم.
قضات دادگاه پس از شنیدن گفتههای اولیایدم و متهم ختم جلسه را اعلام کردند و برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.
وقتی زن به مرد روی خوش نشون نده مرد هم اگه عاقل باشه راهشو میکشه میره!