دومين جلسه ششمين اجلاس رسمى دوره چهارم مجلس خبرگان رهبرى عصر ديروز در محل سابق مجلس شوراى اسلامى برگزار شد.در اين جلسه آيتالله سيد على محمد دستغيب در سخنانى با اعتراض به وضع موجود خواستار ارائه تریبون به کروبی و موسوی شد.
نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان با اشاره به نفوذ مرموز انجمن حجتیه خطر قدرت گرفتن این گروه را به اعضای مجلس خبرگان گوشزد کرد.
آيت الله دستغيب در ماههاى اخير بهدفعات نسبت به شرايط عمومى کشور و نحوه برخورد با معترضان به انتخابات انتقاد کرده است.
متن کامل اظهارات آقای دستغیب به نقل از "سایت رسمی" ایشان به این شرح است:
حضور محترم اعضاى خبرگان رهبرى
سلام عليكم
چند نكته را متذكر مىشوم اميد است مفيد واقع شود.
1 - توجه به قانون اساسى: همه مىدانيم كه اين قانون مخالفتى با قرآن و سنت ندارد كه مجتهدين بزرگ و روشنفكران صحيح آنرا تدوين كردند و به نظر امام امت(رحمه الله) رساندند.
امّا حافظ اين قانون اساسى كيست؟ آيا بجز خبرگان ملت كسى مى تواند باشد؟ تخلّفات از اين قانون اساسى، را چه كسى بايد پيگيرى كند و چه كسى جوابگو باشد؟ عهدهدار آن تنها خبرگان است.
اما چه شده كه در مواقع لزوم كه بايد تشكيل جلسه دهد و تخلّفات از قانون اساسى را پیگيرى کند، نمىكند و يا نمىتواند؛ و رياست مجلس كه با رأى بيش از 50 نفر تعيين شد نتوانست اعلام تشكيل جلسه نمايد.
اين نيست مگر عدم توجه كامل شوراى نگهبان به فلسفه وجودى قانون اساسى كه از جمله تعيين اعضاى آن، كه اينجانب پيشنهاد دادم تأييد دو نفر از علماى برجسته قم كافيست امّا كسى اعتنا نكرد، و چه خوب بود كه حداقل جناب آيتاللَّه هاشمى پیگيرى مىكردند تا امروز اينگونه نمىشد؛ و آن همه سؤالات و انتقادات در انتخابات از قبل و بعد از آن بىجواب كافى نمىماند. مردم مىدانند كه اصل ولايت فقيه در قانون اساسى است و قبول دارند، امّا اگر قانون اساسى رفت چيزى به نام اصل 5 و يا 110 هم نخواهد بود.
2 - مسأله تخريب ياران امام و كسانى كه سالها براى استقرار نظام جمهورى اسلامى ايران از جان و مال و آبرو دريغ نكردند: اين تخريب از چهار سال پيش ظهور پيدا كرد تا اين اواخر كه صدا و سيما سنگ تمام گذاشت؛ چهرههاى سرشناس از جمله آيتاللَّه رفسنجانى، حجّةالاسلام و المسلمين كروبى، و جنابان دو سيد بزرگوار خاتمى و مير حسين موسوى چنان خدشهدار كرد كه فرياد دوست و خندههاى دشمن به آسمان رسيد. آيا آنچه گذشت شرعى بود؟ مطابق قانون اساسى و آنچه از آن منشعب مىشود بود؟ پس چرا شما خبرگان ساكت بوديد، آيا غم خوردن و نشستن كافى است.
3 - چرا دستهاى مرموز انجمن حجّتيّه را كه امام امت(رحمه الله) آنها را خطرى براى انقلاب مىدانست، در پشت صحنه لمس نمىكنيد. چه اشخاصى قواى سه گانه مقنّنه، قضائيه و مجريه را دور زدهاند.
چه شده كه كسى مسئول آنهمه اتّفاقات غير قانونى نيست. چه شده كه صداى فريادرسى و عدالتخواهى با حكومت نظامى جواب داده مى شود. آيا اينها غير از وجود بيگانگان به انقلاب، در پشت صحنه مىباشد.
علماى بزرگ ما همانند شيخ مرتضى انصارى، ميرزاى شيرازى، سيدنا الاصفهانى، سيدنا اليزدى و امثالهم(رحمهم الله) كه فدایى امام عصر(ارواحنا فداه) بودند، امّا هيچگاه در فكر اين نبودند كه جامعه را خراب كنند تا زمينه براى ظهور پيدا شود.
4 - اين چه وضعى است كه جامعه را فرا گرفته و حتى مجلسين را، كه هر صاحب نظرى و مرجع و مجتهدى انتقاد مىكند عدهاى آماده شده به پشتيبانى نيروهاى خاص به هر قيمتى او را از صحنه محو كنند تا عدهاى خواب راحت نمايند.
5 - خبرگان مأمور حفظ احكام اسلام و حفظ اعتقادات مردم به قرآن و سنت پيغمبر(صلّی الله عليه و آله) و اهل بيت عصمت است و اين وظيفه مهم در اين گير و دارها ايفاء نشد و متأسفانه زحمات علماء مقدارى ركود پيدا كرد.
6 - در خاتمه هنوز هم دير نشده، از اين مجلس مىخواهم و همچنين از رياست محترم مجلس كه از حضرات موسوى و خاتمى و كروبى دعوت شود سخنانى كه دارند بزنند همه چيز را تمامشده ندانيد. مردم اميدشان به شما است.
توضیح مطلب: کتمان کردن بی اعتمادی قسمتی از جامعه و بی توجّهی به آن دور از انصاف است؛ از جمله: اعتراض علما و اساتید دانشگاه و غیرهما.
لازم است این بی اعتمادی را به حداقل رساند؛ چنانچه دعوت از آقایان موسوی و کروبی در این اجلاسیّه میسّر نیست، اجازه داده شود که در یک دعوت از طرف صدا و سیما و اگر نمی شود، از طریق سایت مجلس خبرگان اعتراضات خود را بیان کنند و افراد خبرگان نسبت به تخلّف یا عدم تخلّف از قانون اساسی نظر خود را بیان کنند.