جام جم نوشت:
پسر جوان که روی دوستش اسید پاشیده است در بازجوییها مدعی شد گوش دادن قربانی اسیدپاشی به آهنگهای غیرمجاز انگیزهاش از این کار بوده است.
در آخرین شبهای خرداد امسال، ماموران پلیس آگاهی پایتخت در جریان اسیدپاشی در یکی از محلههای شرق تهران قرار گرفتند.
ماموران با حضور در محل حادثه مشاهده کردند خودروی اپتیمایی متوقف شده و یکی از دو سرنشین آن با اسید دچار سوختگی شده است.
جوان مصدوم به بیمارستان منتقل شد. ماموران با تحقیق از دوست قربانی اسیدپاشی، متوجه شدند راننده یک خودروی پراید به بهانه پرسیدن یک نشانی به آنها نزدیک شده و به محض پایین آوردن شیشه خودرو، راننده پراید به داخل اپتیما اسید ریخته است.
ماموران به تحقیق از قربانی اسیدپاشی پرداختند که معلوم شد متهم فراری دوستش بوده است. این جوان تحت تعقیب قرار گرفت و همان شب بازداشت شد.
متهم برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی تهران منتقل شد، اما مدام نقش بازی میکرد و خود را به دیوانگی میزد.
دروغپردازیهای متهم ادامه داشت تا این که این بار ادعای عجیبی را مطرح کرد و به افسر تحقیق گفت: جوانی که مصدوم شده از دوستانم بود، مدتی پیش متوجه شدم او به دوستیمان خیانت کرده و خواهرم را مورد آزار و اذیت قرار داده است. به همین خاطر من به قصد انتقامگیری، اسید خریدم و با پاشیدن آن بر سر و صورتش، دوستم را مصدوم کردم تا با این کار از وی انتقام سختی بگیرم.
این در حالی است که تحقیقات نشان داد جوان مصدوم آدرسی از خانه متهم نداشته و حتی تا به حال خواهر او را ندیده است.
با مشخص شدن گفتههای دروغین متهم جوان، او دیروز برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و مورد تحقیقات قرار گرفت تا این که دست از دروغپردازی برداشت و به این اسیدپاشی اعتراف کرد و درباره انگیزه واقعیاش از این کار به قاضی پرونده گفت: من و قربانی اسیدپاشی زمستان سال گذشته به طور اتفاقی با هم دوست شدیم. میخواستیم با هم کار کنیم. مدتی با هم بودیم؛ اما نتوانستیم کار بهتری انجام دهیم. ارتباط دوستیمان همچنان ادامه داشت. او مدام آهنگهای غیرمجاز گوش میداد. اخلاق و رفتارش تغییر کرده بود. بنابراین چند بار به او تذکر دادم که توجهی نکرد. حتی به او گفتم اگر دست از این رفتارش برندارد دوستیام را با او به هم میزنم که بیتوجه بود. میترسیدم این اخلاق و رفتار وی در من هم اثرکند. زمانی که متوجه شدم او حاضر نیست به گفتههای من توجهی کند، تصمیم گرفتم روی او اسید بپاشم و از دوستم انتقام بگیرم.
متهم به اسیدپاشی ادامه داد: دو شب قبل از حادثه، به مغازه رنگفروشی در حوالی خانهمان رفتم و یک بطری اسید خریدم. در جستوجویش بود تا این که ساعاتی بعد خودروی اپتیمایی را که او و دوستش در آن بودند، مشاهده کردم. خودرو کنار خیابان متوقف بود. به بهانه پرسیدن نشانی به سمت خودرو رفتم، همین که راننده شیشه را پایین آورد من با دیدن دوستم بطری اسید را بازکرده و روی چهره و بدنش پاشیده و فرار کردم.
متهم به اسیدپاشی روانه بازداشتگاه پلیس آگاهی تهران شد.