دختر تتوکار برای خرید یک خودرو لوکس با جوان نمایشگاهدار طرح دوستی ریخت. این دختر زمانی که دید نمیتواند از این پسر پول خرید خودرو را بگیرد، در یک نقشه انتقامجویانه از پسر جوان و دوستانش به اتهام تجاوز شکایت کرد. این دختر جوان که سعی داشت با داستانسراییهایش از پسر جوان و خانوادهاش پول زیادی اخاذی کند، درنهایت مجبور شد راز این دروغپردازی را فاش کند.
به گزارش شهروند، روز ١١ اردیبهشتماه امسال دختر جوانی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و پیش روی بازپرس منافی آذر در شعبه سوم دادسرای امور جنایی در حالیکه اشک میریخت، ادعا کرد که ٣ جوان پولدار او را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند.
سمانه ٢٢ ساله در ادعاهایش به بازپرس گفت: «چندی قبل قصد داشتم با پولهایی که پسانداز کردم و فروش پژو ٢٠٦ فیلیرنگم خودرو هیوندا کوپه زردرنگ بخرم. مدتی بود که در جستوجوی خودرو مورد علاقهام بودم که یکی از دوستانم پسر جوانی که در منطقه پیروزی نمایشگاه ماشین دارد را به من معرفی کرد و پیشنهاد داد تا برای خرید خودرو هیوندا کوپه به سراغش بروم. ساعت ١٠ شب بود که برای معامله خودرو مورد علاقهام با پسر جوان قرار ملاقات گذاشتم و به همین خاطر ٥هزار دلار و ٣٧٠هزار تومان پولی را که داشتم، برداشتم و چون فکر میکردم همان شب خودرو را تحویل میگیرم، سوار بر یک تاکسی دربستی در محل قرار حاضر شدم. بهنام سوار خودرو پراید بود و با دوستانش به سراغم آمد.
در ادامه پسر جوان ادعا کرد که مدارک و سويیچ خودرو را در خانه جا گذاشته و از من خواست تا همراهش به سمت خانهشان بروم. همه چیز عادی به نظر میرسید و زمانی که در برابر ساختمان پسر جوان رسیدیم، بهنام خواست تا همراهشان وارد ساختمان شوم و من نیز چون هوا تاریک شده بود، پذیرفتم تا همراه آنها وارد ساختمان شوم. وقتی وارد خانه بهنام شدم او و دوستانش مرا به باد کتک گرفتند و در ادامه با تهدیدهایشان نیت شومی را که در ذهن داشتند به اجرا رساندند. در فرصتی که ٣ جوان غافل از من شده بودند، توانستم از خانه آنها فرار کنم و زمانی که پا در خیابان گذاشتم از خودرو ماکسیمای سفیدرنگی که در حال عبور بوددرخواست کمک کردم. زمانی که سوار بر خودرو پسر جوان شدم، پی بردم که وی نیز قصد آزار و اذیت مرا دارد ولی توانستم از دست او فرار کنم و به خانه بازگشتم.»
با اعلام این شکایت، بازپرس منافی آذر از شعبه سوم دادسرای ناحیه ٢٧ تهران دستور داد تا تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران برای دستگیری ٣ پسر جوان وارد عمل شوند. تیم پلیسی با توجه به اطلاعاتی که دختر جوان در اختیار ماموران قرار داده بود، خیلی زود موفق به دستگیری ٣ پسر جوان شدند؛ اما وقتی بهنام و دوستانش در برابر اتهام آزار و اذیت سمانه قرار گرفتند شوکه شدند و ادعای بیگناهی کردند.
بهنام در بازجوییهای نخست به ماموران گفت: «سمانه یک تتوکار (خال کوب)حرفهای است و از طریق دوستانم با او آشنا شده بودم. چند روز قبل برای تتوزدن روی بدنم به سراغ سمانه رفتم اما وقتی متوجه شدم که درد زیادی را باید تحمل کنم از این کار منصرف شدم؛ ولی همان روز طرح دوستی با سمانه را ریختم. پس از چند روز سمانه که فهمیده بود پدرم نمایشگاه خودرو دارد و من وضع مالی خوبی دارم، سعی كرد با داستانسرایی و نقشههای مختلف از من پول بگیرد اما من که متوجه کارهایش شده بودم به دوستیام با او پایان دادم و فکر نمیکردم پایان دوستیام اتهام آزار و اذیت باشد.»
دوستان بهنام نیز در بازجوییها گفتند که دختر جوان را روزی که برای تتو به مغازهاش رفته بودند، ملاقات کردند و از ماجرای آزار و اذیت بیاطلاع هستند.
اعتراف به نقشه اخاذی
ماموران در این مرحله بار دیگر سمانه را مورد تحقیق قرار دادند که دختر جوان در این مرحله وقتی در تناقضگوییهایش گرفتار شد، پرده از داستانسرایی انتقامجویانهاش برداشت.
سمانه گفت: «چندی قبل بهنام و دوستانش برای کار خال کوبی به سراغم آمدند که بهنام وقتی متوجه شد درد زیادی را باید تحمل کند، پشیمان شد. صحبتهایمان در مورد خرید و فروش خودرو بود که فهمیدم پدر بهنام نمایشگاه خودرو دارد. قصد داشتم خودرو هیوندا کوپه زرد رنگ بخرم که بهنام ادعا کرد یک نمونه از آن را داخل نمایشگاه پدرش دارد و چون فکر میکردم با طرح دوستی با پسر نمایشگاهدار میتوانم خودرو هیوندا کوپه را ارزانتر بخرم با او دوست شدم. اما اشتباه فکر میکردم و بهنام نیز که متوجه ماجرا شده بود به دوستیاش با من پایان داد. من هم برای انتقامگیری و رسیدن به پول ماجرای آزار و اذیت دروغین را طراحی کردم و فکر كردم میتوانم به این شیوه از بهنام و پدرش پول خوبی به جیب بزنم اما نقشهام ناقص بود و دستم رو شد.»
بنا به این گزارش، با توجه به اعترافات دختر جوان، پرونده برای رسیدگی نهایی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.