فرارو- مسائل جنسی از عوامل اصلی طلاق در ایران است. این را معاون رییسجمهور در امور زنان و خانواده میگوید. موضوع، اما به همین امروز و دیروز ختم نمیشود؛ مسائل جنسی سالهاست که ازدواجها در ایران را تهدید میکند.
به گزارش فرارو، هر چندوقت یکبار، یکی از مسئولان به تاثیر ناآگاهی و اختلال جنسی بر روی خانواده ایرانی اشاره میکند. راهاندازی کلینیکهای سلامت خانواده در پلیکلینیکهای تخصصی دانشگاههای علوم پزشکی به گفته شهیندخت مولاوردی از جدیدترین اقدامات دولتی برای حل این مشکل است.
پیشتر از این اقدامات دیگری شده بود؛ مثلا اجبار در شرکت زوجهای آماده ازدواج در کلاس یکساعته آموزش مسائل جنسی و یا آموزشهای ۱۶ ساعته پیش از ازدواج که یکی دو سال از عمر آن میگذرد.
کارشناسان، اما میگویند صرفِ اشاره گهگاه به این موضوع و ارجاعِ مردم به کلینیکها و آموزشهای محدود راهگشای حل مسئله جنسی نیست.
به گفته آنها اگر زمانی عدم آگاهی و شناخت نسبت به این مسائل برای زوجها مشکلساز بود، حالا این عدمآگاهی زیرمجموعه جدیدی به نامِ "ناهمسانی جنسی" پیدا کرده که عمدهترین مشکل زنها و مردها در روابط جنسی است.
%۷۵ طلاقها به دلیل مسائل جنسی است
دکتر بهنام اوحدی روانپزشک و سکسولوژیست معتقد است که امروز در کلینیکهای روانشناسی مشاوران و روانشناسان با مسئله مهمی به نام عدمِ آشنایی با type جنسی روبرو هستند که جز با کمک سازمانها و جز با شفافسازی و همگامشدن با مسائل روز دنیا نمیتوان آن را مدیریت کرد.
بهنام اوحدی در گفتگو با فرارو، ۷۵ درصد از طلاقها را به مسائل جنسی مرتبط میداند. آماری که کم و بیش در ده سال اخیر به گوش رسیده است.
این روانپزشک گفت: در پژوهشهای مختلف آمار مختلفی درباره میزان تاثیر مسائل جنسی بر روی طلاق بهدست آمده است. ۶۶ درصد، ۷۵ درصد و حتی ۸۴ درصد هم به عنوان میزان تاثیر این مسائل بر روی طلاق عنوان شده. اگر بخواهیم منطقی فکر کنیم باید بگوییم که ۷۵ درصد از جداییهای زوجهای ایرانی ریشه در مشکلات جنسی دارد.
به گفته این سکسولوژیست در بسیاری از ازدواجها ما شاهد این هستیم که همخوانی جنسی دو نفر نتوانسته بررسی شود و از آنجایی که مشخص نبوده آیا دو نفر پس از ازدواج همخوانی جنسی دارند یا نه، بسیاری از جداییها شکل گرفته است.
وی درباره موضوعِ مهم type جنسی توضیح داد: موضوعِ مهمی که مدتهاست در جهان مطرح است، شناختن type جنسی است. متاسفانه در ایران افراد این type را در مورد خودشان نمیشناسند. در این سالها بسیار تلاش شده تا زوجها از طریق عملهای جراحی زیبایی و رژیمهای مختلف به ایدهآل همسرشان برسند، اما واقعیت آن است که این چیزی از مشکل یعنی نداشتن شناخت نسبت به type جنسی کم نمیکند.
اوحدی همچنین با اشاره به نقش آموزش در آگاهی صحیح جنسی اظهار کرد: ما به عنوان روانشناس و متخصص این حوزه تلاش کردهایم در کلینیکها به افراد آموزش دهیم که چطور باید مشکلات جنسیاشان را برای داشتن رابطهای بهتر حفظ کنند، اما این به تنهایی کافی نیست. باید وزارت ورزش و جوانان، سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت پروتکلهایی را برای آموزش مسائل جنسی به شیوه روز به افراد تعریف کنند. حداقل ۴۰ ساعت برای این آموزشها از طرف دولت باید در نظر گرفته شود.
وی با اشاره به آموزش ۱۶ ساعته پیش از ازدواج به زوجها گفت: در حال حاضر ۱۶ ساعت آموزش در دستور کار دولت برای آموزش به زوجها هست، اما در این چندساعت نمیتوان آموزشی که از کودکی لازم بوده داده شود را جبران کرد. به جز این آموزشها در این کلاسها به مسائل اصلی که زو جها نیازمند شنیدن آن هستند پرداخته نمیشود.
بهنام اوحدی ادامه داد: در این کلاسها عموما مسائل آموزشی جنسی تنها دو ساعت است و مابقی به موضوعاتی که ترکیبی از مباحث زیستشناختی و زناشویی است محدود میشود. حال آنکه مسائل جنسی پیچیدهتر از اینهاست.
دکتر اوحدی درنتیجه معتقد است که مسئولان باید از مشاوران و تجربه آنها در مواجهه رو در رو با زوجها کمک بگیرند و نه اینکه هرازچندگاهی اعلام کنند که مسائل جنسی نقش بسزایی در طلاق دارد.
- اما این ناهمسانی جنسی چطور در جامعه ایران شکل گرفته و چه تبعاتی در پی داشته است؟
مهدی مسلمیفر زوجدرمان و سکستراپ از منظری دیگر به موضوع افزایش طلاقهای جنسی در ایران نگاه میکند.
او معتقد است ناهمخوانی جنسی از سویی و سرکوبهای اجتماعی مختلف از سوی دیگر منجر به تنوعطلبی جنسی در جامعه شده بدون آنکه بستر لازم آن فراهم باشد.
این کارشناس در گفتگو با فرارو در اینباره توضیح داد: ویژگیهای اجتماعی همچون سطح تحصیلات بالاتر، پول بیشتر، روابط بیشتر و... میتوانند در رضایت جنسی اثر بگذارند.
مسلمیفر با این مقدمه تاکید کرد که شهرنشینی و امکانات جدید منجر شده تا هم آگاهی بالا برود و هم اختلال بیشتر شود و جامعه ما نیز از این موضوع مستثنی نیست.
وی در ادامه به طلاق به دلیل مسائل جنسی پرداخته و اظهار کرد: در این شرایط و در این نوع طلاقها نمیتوانیم بگوییم این فقط بحث آگاهی و ناآگاهی است که اهمیت دارد، بلکه همسانبودن در رابطه جنسی بسیار اهمیت دارد؛ موضوعی که باعث شده خیلی از زوجهای ایرانی پس از ازدواج به مرور از یکدیگر دور شودند و در نهایت تصمیم به جدایی بگیرند.
اما بحث دیگری که به گفته این کارشناس باید در جامعه مطرح کرد تغییر در معیار توقع و رفتار درست جنسی است.
به گفته او خطوط قرمز امروز در جامعه ما تغییر کرده، دوران محرومیت جنسی افراد از سن بلوغ تا اولین تجربه جنسی نیز کوتاهتر شده است.
وی در اینباره توضیح داد: من به عنوان مشاوری که هر روز با زوجها درباره این مسائل صحبت میکنم میتوانم بگویم در تمام مواردی که دیدهام تنها شاید ۱۰ نفر بودهاند که تجربه رابطه جنسی پیش از ازدواج را نداشتهاند؛ و این یعنی تغییر خطوط قرمز جامعه و همچنین اینکه شناخت جنسی جزوی از ارتباط باشد.
مسلمیفر همچنین میگوید تجربه کشورهای دیگر نشان داده هر جا انقباضی در جامعه ایجاد شده جامعه راه دیگری برای انبساط به شکلی شدیدتر پیدا کرده است؛ مانند مشکلات متنوع و گاه ترسناک زوجها در زمینه مسائل جنسی.
"نباید" قوی هستیم، "باید" مفقود
وی در اینباره توضیح داد: ما در قسمت "نباید" قوی هستیم، اما بایدی که در برابر این نباید بایستی قوی میشد را تقویت نکردهایم. درنتیجه تعادل لازم در جامعه برقرار نمیشود و افراد نیز در جامعه نامتعادل نخواهند نتوانست نقش جنسیشان را بهدرستی ایفا کنند.
نداشتن مدیریت جنسی نیز به گفته این زوجدرمان یکیدیگر از مشکلات امروز جامعه ایران است و متولی واحدی برای این مدیریت نیز وجود ندارند و درنتیجه، جز آن دسته که سعی میکنند با حضور در مراکز مشاوره مشکلشان را حل کنند افرادی که راهی برای حل مشکلاتشان ندارند هنجارها را به راحتی میشکنند.
مهدی مسلمیفر در انتها گفت: به نظر من چندسال بعد و وقتی یکی دو نسل از جامعه خارج شوند ما به یک یکدستی خواهیم رسید؛ که البته این یکدستی لزوما به معنای بهتر شدن نیست. اما به هرحال ما این مسیر را طی خواهیم کرد و آن زمان باید ببینیم که مسائل جنسی چه قدر بر روی ازدواجها و طلاقهایمان موثر خواهد بود.
تورم و گراني، دو شغله بودن، استرسهاي فكري در زندگي مدرن، نگراني از اينده، نداشتن دلخوشي و شادي... و دعواهاي خانوادگي همگي آثار مخرب خود را روي روابط جنسي زوجين نشان ميدهند.
يعني خود مشكلات جنسي ريشه در عوامل مهمتر ديگري دارند كه بايد ايتدا حل شوند.
دکتر مرادی هستم
زمانی عدم شناخت سبب عدم تفاهم جنسی می شد ولی الان
شناخت زیاد است که سبب اختلاف می شود یعنی با اطلاعات وسیعی که هر یک از زوجین دارد انتظارات خود را تنظیم می کند و وقتی همسر خود را فاقد انتظارات مورد نظرش می انگارد، ساز ناکوک اختلاف و جدایی می نوازد.
متشکرم