یادداشت دریافتی- حسین جاویدی همراه*؛ خبر کوتاه بود سخنگوی محترم قوه قضائیه در جایی فرمودند گروهی از وکلا دربعضی از پرونده ها درآمدهای ده میلیاردی دارند، ناخودآگاه به یاد صحنه ای افتادم در یکی از بوتیک ها دختر خانم مودب و با وقاری را دیدم که با مسئول بوتیک صحبت می کرد تا فروشنده شود او می گفت که لیسانس حقوق است.
مسئول بوتیک به او می گفت که از ده صبح تا 9 شب باید مستمرا کار کند و ناهار هم با خودش و ماهیانه ششصد هزار تومان او قبول کرده بود، ولی خواهش می کرد که هفتصد هزار تومان بگیرد.
ناخودآگاه میان حرفهایشان پریدم و گفتم خانم چرا وکیل نمی شوی جواب داد دوست دارم اما امسال با اختلاف صد نفر قبول نشدم و از مسئولان تعیین ظرفیت وکالت می گفت که به خاطر منافع نمی گذارند تربیت وکیل در کشور حداکثری شود.
گفتم دخترم سال دیگر هم تلاش کن گفت سه سال است تلاش می کنم و دیگر روی گرفتن پول از پدر بازنشسته ام را ندارم.
آخی گفتم و چیزی نگفتم تا اینکه دیشب با شنیدن این درآمد کلان بعضی از وکلا آه از نهادم برآمد که مگر وکالت شغلی آزاد و رقابتی نیست پس چرا اینقدر جوانان مملکتمان را می آزارند.
مسئولان کانون وکلا چگونه شبها می توانند راحت سر بر بالین بگذارند من آن شب را نتوانستم بخوابم لذا برای تسکین خودم این متن را نوشتم تا دیگران هم عمق فاجعه تجاری شدن وکالت در کشور را درک کنند.
آری متاسفانه شغل وکالت در کشور تبدیل به شغلی بی رحم و تجاری و انحصاری شده است که باعث طبقاتی شدن جامعه است مسئولان محترم آیا شما که این موارد را می بینید راحت می توانید سر بر بالین بگذاریید.
خواهش می کنم جلوی انحصار ذینفعان امر وکالت در کشور را بگیرید نگذارید شغل وکالت که باید شغلی اکثرا تبرعی باشد اینگونه تجاری و بازاری شود.
به هزاران جوان فارغ التحصیل بی کار رشته حقوق بیندیشید که صادقانه می گویند وکالت حرفه ای آزاد است و باید بازار آن رقابتی نه انحصاری باشد.
من سخنم را گفتم چون احساس می کنم با گفتن حرفم توانستم کمکی به جوانان فارغ التحصیل بی کار رشته حقوق بکنم از این به بعد وجدانم آسوده است شاید بتوانم شب را راحت بخوابم انشاءلله مسئولان کانون وکلا هم شب خواب راحتی داشته باشند.
*فرهنگی بازنشسته