bato-adv
کد خبر: ۳۰۳۴۶۳

فاجعه بزرگ به نام چه کسانی رقم خواهد خورد؟

الهی نیاید آن روز، اما تصور کنید روزی را که زلزله‌ای سهمگین تهران را فرا گیرد و ظرف چند ثانیه میلیونها واحد مسکونی و تجاری تخریب شود، هزاران نفر در دم جان ببازند و هزاران نفر در زیر آوار مدفون شوند در حالی که زیرساخت‌های نامناسب و امکانات ناچیز، هر نوع فرآیند امداد و نجاتی را عقیم سازد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۵ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۵
(تصاویر) تخریب ساختمان مجاور پلاسکو
فرارو- سید جمال هادیان طبائی زواره؛ الهی نیاید آن روز، اما تصور کنید روزی را که زلزله‌ای سهمگین تهران را فرا گیرد و ظرف چند ثانیه میلیونها واحد مسکونی و تجاری تخریب شود، هزاران نفر در دم جان ببازند و هزاران نفر در زیر آوار مدفون شوند در حالی که زیرساخت‌های نامناسب و امکانات ناچیز، هر نوع فرآیند امداد و نجاتی را عقیم سازد. 

حتماً این سوال بارها در ذهن شهروندان تداعی شده است که اگر روزی در تهران فاجعه‌ای عظیم چون زلزله رخ دهد چه خواهد شد؟ آیا نیروهای امداد و نجات توان مقابله با چنین رویدادی را خواهند داشت؟

فاجعه پلاسکو نشان داد که تهران بیش از آنچه تا کنون تصور می‌‌شد در برابر حوادث غیرمترقبه آسیب‌پذیر است و سازمان‌های امداد و نجات و ستادهای بحران به هیچ عنوان قادر نیستند از پس بحران‌های بزرگ برآیند. این در حالی است که زمینه‌های بروز چنین حوادثی در تهران همواره فراهم است. بیش از 3000 مجتمع آسیب‌پذیر و میلیون‌ها واحد مسکونی فرسوده هر کدام ظرفیتی بالقوه برای بروز حوادثی چون حادثة پلاسکو هستند. همین الآن ساختمان‌هایی چون ساختمان آلومینیم و علاء‌الدین در فاصله چند صد متری از پلاسکو بمب‌های آمادة انفجارند.

حادثه پلاسکو این نظریه را قطعیت بخشید که حتی اگر پیشرفته‌ترین امکانات امداد و نجات نیز در تهران موجود باشد در هنگام حوادثی با عمق و گستره زیاد، مانند زلزله یا آتش‌سوزی‌های بزرگ و حتی حملات هوایی دشمن، کارایی خود را از دست می‌دهند کما اینکه سازمان آتش‌نشانی تهران از جمله سازمان‌هایی است که هم به لحاظ آموزش نیروها و هم به لحاظ برخورداری از امکانات و تجهیزات پیشرفته چیزی از استانداردهای جهانی کم ندارد اما در برابر حادثه پلاسکو زمینگیر شد و متأسفانه تعدادی از کارکنان فداکار خویش را از دست داد. 

بدون تردید دلیل اصلی بروز چنین مشکلی تمرکز بیش از اندازه جمعیت در تهران و حواشی آن، ساختمان‌های فرسوده فراوان، نبود زیرساخت‌های کافی برای جمعیت بیش از حد ظرفیت، تمرکز و انطباق نامتناسب امکانات متعدد و متنوع، و عدم تحقق مدیریت یکپارچة شهری است.

چه بخواهیم و چه نخواهیم وقوع حوادثی مشابه حادثه پلاسکو و فاجعه‌ای چون زلزله در تهران محتمل‌الوقوع خواهد بود و گریزی هم از آن نداریم، در چنین شرایطی هر عقل سالمی که متکی به دانش و دیدگاه استراتژیک باشد خوب می‌فهمد که تنها راه برون‌رفت از چنین بن‌بستی تمرکززدایی تدریجی از جمعیت و امکانات تهران و حواشی آن است و نخستین قدم در این مسیر انتقال مرکز سیاسی به نقطه‌ای با جمعیت کمتر از 100 هزار نفر و گسستن انطباق مراکز سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و هنری و دانشگاهی است.

جمعیت تهران باید با اتکا به سیاست‌های تشویقی تمرکززدا کاهش یابد. در چنین شرایطی است که تهران قادر خواهد بود تنفس کند، زیرساخت‌های خویش را بازسازی و کالبد فرسودة خویش را با ابنیه‌ای مستحکم و ایمن جایگزین کند. چنین رویکردی مهم‌ترين گام در راه تحقق شعار عدالت و رفاه اجتماعي و اصلی‌ترین راه برای برون‌رفت از بن‌بست 50 ساله تهران است.

(تصاویر) تخریب ساختمان مجاور پلاسکو
ایدة تمرکززدایی و انتقال مرکز سیاسی از زمان وزارت مرحوم مهندس سراج الدین کازرونی، وزیر مسکن و شهرسازی در دورة نخست دولت سازندگی وارد مرحلة جدیدی شد اما هرگز گوش شنوایی این ایده را جدی نگرفت. ایده‌ای که در صورت اجرا از قریب 25 سال پیش تا کنون امروز به بار نشسته و بسیاری از مشکلات ناشی از تمرکز جمعیت در تهران رخت بربسته بود.

بسیاری از صاحبان قدرت در این سالها با تمرکز زدایی از تهران و انتقال مرکز سیاسی، به بهانه‌هایی چون هزینه‌های کلان یا اثربخش نبودن این طرح، مخالفت کردند تا در وضعیت فعلی و کلاف سردرگم تهران و حوادث و فجایع ناشی از آن مقصر و گناهکار باشند.

قدرمسلم، تمرکززدایی از پایتخت و برقراری سیاست‌های تشویقی برای توزیع متناسب قطب‌های تولید و صنعت، اقتصاد و بازرگانی، فرهنگ و آموزش و امکانات رفاهی و خدماتی در سراسر کشور، بسیاری از لابي‌هاي قدرت و ثروت را فلج خواهد كرد و انحصار اقتصاد و قدرت را از كف‌شان خواهد ربود. بدیهی است که افراد منتفع از بی‌نظمی موجود در پایتخت با ایده آزموده شده و موفق تمرکززدایی و انتقال مرکز سیاسی مخالفند و هیچ ایده و برنامة جایگزین و قابل اجرایی هم به جز شعار دادن ندارند!

البته فاجعه‌ای دردناکتر از فاجعة پلاسکو نیز در حال وقوع است که کمتر نسبت به آن حساس هستیم. هر روز در اثر آلودگی هوا چند ده نفر از شهروندان بی‌گناه می‌میرند و عده‌ای از شهروندان بی‌گناه به سرطان و بیماری‌های صعب‌العلاج دیگر دچار می‌شوند اما چون این فاجعه تدریجی و خاموش است نه کسی دلی می‌سوزاند و نه کسی اشکی ‌می‌ریزد و نه مسئولی به دیدن خانواده‌های مصیبت‌دیده می‌رود! گویی مرگ در اثر آلودگی هوا حتی برای دولتمردان و مدیران شهری نیز عادی شده است.  

روی این سخن با تمامی دولتمردان، مدیران شهری و نمایندگان مجلس است.

از وقایع و حوادث ناگواری مثل آلودگی هوای مرگ‌آور و آتش سوزی و فروریختن ساختمان‌های بزرگ که بگذریم، هر لحظه وقوع زلزله در تهران محتمل است و روزی که تهران با چنین فاجعه‌ای مواجه شود بزرگترین فاجعه ملی و چه بسا بزرگترین فاجعه انسانی قرن رقم خواهد خورد. 

آن روز شهروندان این شهر تمام خدمات گذشته شما را را از یاد خواهند برد و بازماندگان و مصیبت‌دیدگانِ چنین حادثه‌ای شما را به خاطر اهمال و بی‌تفاوتی و ممانعت از تمرکز جمعیت و امکانات و تن ندادن به قواعد و سیاست‌های تمرکززدایی و جلوگیری از انتقال مرکز سیاسی بازخواست خواهند کرد و آن موقع برای شعار دادن و تهییج مردم بسیار دیر است و بدنامی چنین فاجعه‌ای در اعصار و قرون به نام مدیریت ناتوان در اجرای ایده‌های رهایی‌بخش ثبت خواهد شد.
bato-adv
خودم
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
چرا بعد از گذشت حدود 4 ساعت نتونستن آتش را خاموش کن؟
ali
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
با استخاره درست مي شه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
درود ! برجام
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
1- وقتی در ایران نظارت آنچنانی مخصوصاً در مورد ساختمانهای های عظیم وجود ندارد! و پیش بینی های لازم برای ارائه خدمات در آینده در آنها صورت نمی گیرد!
2- وقتی تخلف از قانون در ایران با روابط و جریمه نادیده گرفته می شود!
3- وقتی مقاومت و دور زدن قانون در ایران تبعات سنگینی برای افراد حقیقی و حقوقی ندارد!
4- وقتی مدیران سازمان های ما مدیران واقعی و شایسته برای آن مجموعه نیستند!
5- وقتی ما عبور و نجات از بحران را پیشبینی نکرده و بلد نیستی و مانند بقیه کارهایمان بدست تصمیمات خلق الساعه می سپاریم! باید هم منتظر چنین حوادثی دلخراشی بود و خواهیم بود! آپارتمان و برج سازی بدون ساخت پارکینگ و دسترسی به خیابان و معابر مناسب در زمان وقوع بحران! حتی این مقوله در شهرهای جدید هم رعایت نمی شود! هجوم مردم در مواقع بروز حادثه برای گرفتن فیلم، علس سلفی، ایجاد راهبندان و جلوگیری از حضور افراد دست اندر کار در محل وقع حادثه را هم در بالابردن میزان تلفات جانی و مالی هم که جای خود دارد!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
به شورای شهر متخصص و مهندس تهران جایزه بدن
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱۱
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
جك سال 95
"کما اینکه سازمان آتش‌نشانی تهران از جمله سازمان‌هایی است که هم به لحاظ آموزش نیروها و هم به لحاظ برخورداری از امکانات و تجهیزات پیشرفته چیزی از استانداردهای جهانی کم ندارد"
ناشناس
Malaysia
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
بخشی از این فاجعه گردن مالکان و فقر فرهنگی مردمه. مالکانی که حتی حاضر نبودن اموال خودشون رو بیمه کنن. اما مشکلات تو کشور ما بی از این هاست.

فصل چهارم قانون کار:
ماده 105 ـ هرگاه در حین بازرسی، به تشخیص بازرس کار یا کارشناس بهداشت حرفه ای احتمال وقوع حادثه و یا بروز خطر در کارگاه داده شود، بازرس کار یا کارشناس بهداشت حرفه ای مکلف هستند مراتب را فوراً و کتباً به کارفرما یا نماینده او و نیز به رئیس مستقیم خود اطلاع دهند.
تبصره 1 ـ وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، حسب مورد گزارش بازرسان کار و کارشناسان بهداشت حرفه ای از دادسرای عمومی محل و در صورت عدم تشکیل دادسرا از دادگاه عمومی محل، تقاضا خواهند کرد فوراً قرار تعطیل و لاک و مهر تمام یا قسمتی از کارگاه را صادر نماید. دادستان بلافاصله نسبت به صدور قرار اقدام، و قرار مذکور پس از ابلاغ قابل اجراست.
دستور رفع تعطیل توسط مرجع مزبور در صورتی صادر خواهد شد که بازرس کار یا کارشناس بهداشت حرفه ای و یا کارشناسان ذیربط دادگستری رفع نواقص و معایب موجود را تأیید نموده باشند.

و از طرف دیگه:
ماده 55 بند 14 شهرداریها تبصره - در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بنا‌ها و غیره و رفع مزاحمتهای مندرج در ماده فوق شهرداری پس از کسب نظر مأمور فنی خود به مالکین یا‌صاحبان اماکن یا صاحبان ادوات منصوب ابلاغ مهلت‌دار متناسبی صادر می‌نماید و اگر دستور شهرداری در مهلت معین به موقع اجرا گذاشته نشود، شهرداری راساً با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافت‌خواهد کرد. مقررات فوق شامل کلیه اماکن عمومی مانند سینما‌ها - گرمابه‌ها - مهمانخانه‌ها - دکاکین - قهوه‌خانه‌ها - کافه رستوران‌ها - پاساژ‌ها و امثال‌آنکه محل رفت و آمد مراجعه عمومی است نیز می‌باشد. (اصلاحی ۱۳۴۵/۱۱/۲۷)

وقتی وضعیت قانون کشورمون اینه بقیش مشخصه. باید خیلی بنیادی از قانون کشور کار رو شروع کرد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
شهرداری و نیروی انتظامی باید پاسخگو باشند و همچنین نهادهای قانونی دیگر که هر کدام سهمی در این ماجرا داشتند.
حمیدرضارحمانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
به نظرتان کدام مسئول احساس مسئولیت وتعهد دارد؟؟؟
فردی که توان اداره کردن شهری را ندارد ادعای ریاست جمهوری دارد
فردی که توان مهار آتش ندازد ادعای شورای شهر بودن دارد
واقعا بعد از گذشت 37 سال از انقلاب ما کماکان باید شاهد این حوادث باشیم
کجایند مردان بی ادعا؟
کجاست تعهد
و چرا حال وروز ما باید این باشد؟؟؟
حاج رسول
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
به نظرم قوه قضاییه هم در این ماجرا باید ورود می کرد. چه طور یک جاهایی بعضی از بزرگواران در ژست مدعی العمومی وارد می شوند اما در این مورد خیر؟ چطور بارها برای تخلیه فقط و فقط به اخطار بسنده کرده اند؟ چرا هیچ کار عملیاتی صورت نگرفته؟ این قصور نیست؟ اگر این قصور متوجه بزرگواران نیست پس متوجه کیست؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۲
آقایون قرار بود دنیا رو به دست بگیرن، چی شد پس؟ واقعاً چه جوری این به اصطلاح مسئولین شب ها می خوابن؟هیچ چیز این مملکت سر جاش نیست هر روز امید کمتر می شه اون وقت آقایون هب قدرت اونها رو گرفته فقط نگاه می کنن و مشکلات رو به هم پاس می دن. تا کی؟ واقعا تا کی؟