اصولاً این سؤال مطرح میشود که شهرداریها با چه مجوز شرعی و قانونی بودجهای را که از مردم برای عمران و آبادانی شهر میگیرند، هزینه عزاداری میکنند؟ این واقعیت را در نظر داشته باشیم که مردم این پولها را با اکراه و از روی ناچاری به شهرداری پرداخت میکنند و حتی از هزینههای گزاف پرداخت هزینههای مربوط به شورای شهر و گذاشتن و برداشتنهای پیاپی و بیدلیل نردهها و جدولها در خیابانها و سایر ریخت و پاشهای شهرداری ناراضی هستند چه رسد به اینکه قسمتی از این پول به عزاداریها اختصاص یابد یا برای عید غدیر 110 هزار غذا به مردم داده شود!
حجتالاسلام مسیح مهاجری - مدیرمسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» - در سرمقاله این روزنامه با عنوان «عزاداری سنتی را نجات دهید»، نوشت: بار دیگر در آستانه ماه محرم و عزاداری حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام و شهدای کربلا قرار گرفتهایم و لازم است از این فرصت بینظیر حداکثر استفاده را برای زنده نگهداشتن اسلام و زنده نگهداشتن نهضت اسلامی به عمل آوریم.
میدانیم که انقلاب اسلامی، به برکت نهضت عاشورا پا گرفت و مردم ایران با اقتدا به شهدای کربلا در برابر رژیم ستمگر شاهنشاهی ایستادند و به رهبری امام خمینی این انقلاب را به پیروزی رساندند. امام خمینی در طول دوران رهبری انقلاب اسلامی همواره بر زنده نگهداشتن محرم و صفر و نهضت عاشورا تکیه میکردند و میفرمودند: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است.» این تکیه و تاکید بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بر عزاداری عاشورا ویژگی دیگری نیز داشت که نشان دادن راز و رمز چگونه زنده نگهداشتن و جلوگیری از آفتزده شدن آن بود.
امام خمینی، رمز زنده نگهداشتن محرم و صفر را در پایبندی به عزاداری سنتی میدانستند و همواره خطر انحراف از عزاداری حسینی را گوشزد میکردند. ایشان میفرمودند: «زنده نگهداشتن محرم و صفر به حفظ سنتهای عزاداری است» و با توجه به ارتباط مستقیم و مستحکمی که میان عزاداری انقلاب اسلامی و نهضت عاشورا وجود دارد همواره تاکید میکردند: «اگر میخواهید نهضت شما محفوظ بماند باید این سنتها را حفظ کنید... عاشورا با همان وضع سنتی خودش از طرف تودههای مردم با همان ترتیب سابق حفظ شود...»
عزاداری سنتی دارای ویژگیهایی است که عوامل قوام و دوام آن هستند و موجب تأثیرگذاری این نوع عزاداری بر مردم شدهاند. نظر امام خمینی این بود که این ویژگیها باید حفظ شوند و با آفاتی که ممکن است آنها را در معرض خطر نابودی یا انحراف قرار دهند باید مبارزه شود.
یکی از ویژگیهای عزاداری سنتی نوحهخوانیهای متکی بر مقاتل با سبک هیاتهای مذهبی قدیمی است. در این نوحهخوانیها مداحان اهل بیت، از اشعار پرمغز، فرازهای موجود در کتابهای معتبر مقاتل و سخنان بزرگان دین استفاده میکردند و مردم را با مصائب اهل بیت و ظلم و ستمی که بر آنها رفته است آشنا میکردند. دستجات سینهزنی نیز بر همین اساس و با همین محتوا تشکیل میشدند و عمل میکردند. تطبیق محتوای واقعه کربلا با مقتضیات روز نیز از برجستگیهای این عزاداریها بود که در قالب اشعار در سینهزنیها بر زبان عزاداران جاری میشد، کاری که در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران صورت گرفت و مظالم رژیم ستمشاهی با مظالم یزید مقایسه شد و تاثیر شگرفی بر مردم گذاشت.
ویژگی دیگر، مردمی بودن عزاداریها بود. مردم، هزینه عزاداریها را از جیب خودشان میدادند، مساجد و حسینیهها را با پول خودشان میساختند و اداره میکردند و هزینه اطعام را نیز خود میپرداختند. این روش، موجب میشد مردم نسبت به عزاداریهای امام حسین و شهدای کربلا احساس تعلق خاطر کنند و همه چیز را از خودشان بدانند. تامین هزینههای عزاداری و اداره مساجد و حسینیهها و اطعام از جیب خود مردم، به آنها این اطمینان را میداد که در برگزاری مجالس و محافل امام حسین و اهل بیت علیهمالسلام شریک هستند و ثواب آن را نصیب خود میکنند.
همین احساس تعلقخاطر بود که موجب میشد عزاداریها هر روز رونق بیشتری بیابند و مردم نیز با گذشت زمان به امام حسین و پیشوایان دینی احساس تعلقخاطر بیشتری پیدا کنند و با توجه به نفوذ عشق امام حسین به عمق جانها، همه تلاش کنند تمام موجودی خود را برای آن حضرت خرج کنند تا جایی که حتی حرمها و ضریحهای ائمه و امامزادگان همواره به بهترین و فاخرترین شکل با پول مردم ساخته و حمل و نصب میشدند. آثار همین عشق و دلدادگی و احساس تعلق خاطر به امام حسین و ائمه بود که مردم را به صحنه رویاروئی با رژیم فاسد پهلوی کشاند و در جنگ تحمیلی نیز انگیزه حضور داوطلبانه آنها در عرصههای دفاع مقدس شد. وقتی مردم برای امام حسین از جیب خود خرج میکنند و این هزینه کردن را عبادت مالی میدانند، طبیعی است که از نثار جان و مال و فرزند و هرچه دارند در این راه دریغ نمیکنند.
این ویژگیهای عزاداریهای سنتی متاسفانه به تدریج در دهههای اخیر در معرض آفات زیادی قرار گرفتند و اکنون به نقطه خطرناکی رسیدهایم که بیم جایگزین شدن نوعی از عزاداری که هیچ نسبتی با عزاداری سنتی ندارد و از دست رفتن تمام برکات و آثار عزاداری سنتی میرود. به صحنه آمدن مداحانی با سبک و سیاق آنطرف آبی که از متون مقاتل یا چیزی نمیدانند و یا نمیخواهند این متون را مطرح کند از یکطرف و تلاشهایی که عامدانه یا غیرعمد در جهت وابسته کردن عزاداریها به بودجههای غیرمردمی صورت میگیرد از طرف دیگر، اصلیترین ویژگیهای عزاداریها را در معرض خطر نابودی قرار دادهاند.
هفته گذشته، یکی از مسئولان شهرداری تهران اعلام کرد شهرداری مبلغ 8 میلیارد تومان برای تدارک عزاداریهای عاشورا به مساجد و تکایا کمک میکند. هرچند ممکن است مسئولین شهرداری تهران با این تصور که کمک مالی به هیاتهای عزاداری میتواند موجب رونق عزاداریها شود چنین بودجهای را در اختیار آنها قرار میدهند، ولی این اقدام، خطرهای بزرگی را متوجه عزاداری سنتی خواهد کرد.
خطر اول اینست که عزاداریها را وابسته به بودجههای غیرمردمی میکند و تعلقخاطر مردم به امام حسین و ائمه علیهمالسلام را از بین میبرد. دومین خطر اینست که مسئولین پرداختکننده این پولها امکان بهرهبرداریهای سیاسی از این اقدام پیدا میکنند و این یعنی آلوده ساختن عزاداریها به اغراض شخصی و گروهی و سیاسی که از آفات بزرگ است. خطر سوم اینست که با تقویت تکیههایی که در خیابانها و کوچهها در ایام عاشورا برپا میشود عملاً مساجد، که مراکز اصلی تجمعات مردمی هستند، خلوت میشوند در حالی که تمام تلاشها باید بر پر کردن مساجد متمرکز باشد. آفات دیگری از قبیل تهی شدن این قبیل مجالس عزاداری از محتوا، میداندار شدن افراد بیسواد، مزاحمت برای مردم، ایجاد راهبندانها و بعضی عوارض منفی اخلاقی نیز از ناحیه تکایای کوچه و خیابانی وجود دارند که موجب انحراف عزاداریها از مسیر سنتی میشوند.
علاوه بر اینها اصولاً این سؤال مطرح میشود که شهرداریها با چه مجوز شرعی و قانونی بودجهای را که از مردم برای عمران و آبادانی شهر میگیرند، هزینه عزاداری میکنند؟ این واقعیت را در نظر داشته باشیم که مردم این پولها را با اکراه و از روی ناچاری به شهرداری پرداخت میکنند و حتی از هزینههای گزاف پرداخت هزینههای مربوط به شورای شهر و گذاشتن و برداشتنهای پیاپی و بیدلیل نردهها و جدولها در خیابانها و سایر ریخت و پاشهای شهرداری ناراضی هستند چه رسد به اینکه قسمتی از این پول به عزاداریها اختصاص یابد یا برای عید غدیر 110 هزار غذا به مردم داده شود!
اینها کارهایی است که خود مردم انجام میدهند و مردم هرگز شهرداری را برای این قبیل کارها وکیل خود قرار ندادهاند. اگر مسئولان شهرداری معتقدند این اقدامات تحت عنوان امور اجتماعی یا فرهنگی قابل توجیه هستند، اینهم اشتباه است. شهرداری اگر قرار است کار فرهنگی، اجتماعی کند میتواند مردم را به عزاداری و غذا دادن تشویق نماید و برای مساجد تسهیلات و امتیازات قانونی در نظر بگیرد بدون آنکه بودجه عمرانی شهر را صرف کارهایی کند که به شهرداری مربوط نیست.
شاید آثار منفی آفاتی که اکنون به جان عزاداریها افتادهاند هنوز برای همگان مشهود نباشد، ولی اهل فن به روشنی این واقعیت را درک میکنند که این آفتها به سراغ عزاداری سنتی آمده و بخشهای مهمی از آن را نابود کردهاند. انتظار از عقلای قوم اینست که تدبیری بیاندیشند و مانع پیشروی این آفات در بدنه عزاداریهای سنتی شوند و به این واقعیت توجه کنند که همانگونه که امام خمینی فرمودند: اگر میخواهید نهضت شما محفوظ بماند باید این سنتها را حفظ کنید.