سکانس اولکارکنان موسسه دورتا دور نشستهاند،کارمندانی یکدست سیاه پوش. با چشمانی بهتزده به حرفهای صاحب موسسه گوش میدهند: «گریه کردن هنره. گریه درست دل سنگ رو آب میکنه. قدر کار خودتونو بدونین. شما هم تو مراسم میشید فامیل میت. اگر شغل شما سختی کار داشت دوساله بازنشسته میشدید چون اون سختیای که تو شغل شما هست تو هیچ شغل دیگهای نیست. این شغل هنوز جانیفتاده پس تا دست زیاد نشده باید یه اعتباری واس خودمون کسب کنیم. » این سکانسی از فیلم «چند میگیری گریه کنی؟»است.
داستان فیلم درباره رضا شایسته، پیرمرد تنهاییست که مقیم آمریکاست و زمانی که میفهمد در آستانه مرگ قرار گرفته به ایران میآید تا در وطن خود بمیرد. پیرمرد چون دوست و فامیلی در کشورش ندارد، سراغ آدمهایی را میگیرد تا پس از مرگش برایش گریه و زاری کنند و بنابراین برگزاری مراسمش را به یکی از موسسات تشریفات مجلس میسپرد که به قول خودش: «سنگ تموم بگذارن و شکوهمندترین مراسم ختم ممکن رو براش بگیرن».
این فیلم سال ٨٤سال ساخته شده و زمانی که اکران شد علاوه بر قصه فیلم- که شخصی تصمیم میگیرد برای خود مراسم ختم بگیرد- نوع رفتار موسسات برگزارکننده این مراسم هم برای خیلیها جذاب و حتی خنده دار بود. اینکه موسساتی در این شهر باشند که کارشان «لاکچری»برگزارکردن مراسم ختم باشد آن زمان موضوعی عجیب و دور از ذهن بود اما فقط ١١سال زمان لازم بود تا این سوژه فیلم کمدی «شاهد احمدلو» به امری عادی تبدیل شود. امروز هرچند موسسه تشریفاتی برگزارکننده مراسم، حداقل یکی بهطور تخصصی کارهای مرتبط با مراسم ختم را انجام میدهد و باقی موسسات هم در کنار خدمات عروسی، تولد و جشنهای دیگر، خدمات مربوط به مراسم ختم را هم انجام میدهند. همین هفته بود که خبری از قول رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران پخش شد که بنا برآن فیلمبرداری از مجالس عروسی ٥٠درصد کم شده ودر عوض فیلمبرداری مراسم ختم، جایگزین آمار تصویربرداری مراسم عروسی شده.
باستانی، رئیس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران در گفتوگو با ایلنا گفته بود: «با توجه به وضع اقتصادی کشور و ناهنجاریهای اجتماعی که مشخصا در حوزه ما چشم و هم چشمی است سبب شده که میزان درخواست فیلمبرداری و عکاسی برای مراسم ازدواج نزدیک به ٥٠درصد کاهش پیدا کند و پدیدههایی همچون فیلمبرداری از مراسم ختم و تشییع جنازه جایگزین شود»
موضوعی که باستانی در گفتوگو با «شهروند» اینگونه بیان کرد که: «اینطور نیست که آمار فیلمبرداری از مراسم عروسی کم شده وفیلمبرداری از مراسم ختم جای فیلمبرداری از عروسی را گرفته باشد. اما به هرحال مجلس ختم هم یکی از مراسمی است که شاید افراد دلشان بخواهند از آن فیلمی تهیه کنند و این به خودشان مربوط است. من نگفتم که آمار فیلمبرداری از ختم بیشتر از عروسی شده اما به هرحال سن ازدواج بالاتر رفته و مجلسهای عروسی کمتر شدهاند و در این اوضاع آمار فیلمبرداری از مجالس ختم بیشتر به چشم میآید».
سکانس دومآقا رضا، پیرمرد فیلم «چندمیگیری گریه کنی؟» در ماشین نشسته و گوش به حرفهای پسرجوانی میدهد که قول داده مراسم ختم پیرمرد را آبرومندانه برگزار کند. پسر همینطور که درحال رانندگی است با یک دست کارت ویزیتی را مقابل چشمانش میگیرد و شروع به خواندن میکند: موسسه خدمات ترحیم «اشک پور». بعد از روی برگه کوچکی که در دستش نگه داشته ادامه میدهد: «تشییع، تدفین، حلوا، مداح و فیلمبردار. وسیله ایاب و ذهاب و حتی سفارش اعلامیه». می خندد و رو به پیرمرد ادامه میدهد: «از رفقای قدیمیه، هرکی رفته پیشش مشتری شد. ناکس طوری مراسم برگزار میکنه که ادم هوس میکنه همین الان بمیره.». امروز پیدا کردن موسساتی که حاضر باشند مراسم ختم را با خدماتی مانند آنچه که موسسه«اشک پور» فیلم احمدلو وعده میدهد، برگزار کنند کار سختی نیست، موسساتی که اولین گزینه پیشنهادیشان برای برگزاری مراسم، فیلمبرداری حرفهای از مراسم ختم است.
طاهری صاحب یکی از موسساتی است که حدود سهسال است کارهای مراسم ختم را انجام میدهد و به گفته خودش صفرتاصد مراسم را حرفهای برگزار میکند: «فیملبرداری اولین آپشن موسسه برای پیشنهاد به مشتریامونه. هزینه فیلمبرداری بستگی به این داره که شما خودتون انتخاب کنین که با چه کیفیتی از مراسمتون فیلمبرداری شه و با انتخاب هرکدومشون قیمت فرق میکنه. منوی فیلمبرداری مراسم ختم از منوی شماره یک شروع میشه که با یه دوربین از مراسمتون فیلمبرداری میکنیم تا میرسه به منوی آخر که حرفهایترین منوی موجوده، از فیلمبرداری با دوتا دوربین فول اچ دی تا گرفتن تصویرهای هلی شات از مراسم».
یکی از گزینههای پیشنهادی مراسم ختم که در کنار فیلمبرداری از مراسم به صاحبان عزا پیشنهاد داده میشود،عکاسی از مراسم است: «عکاسی از مراسم هم قیمتها و منوهای مختلفی داره اما معمولا بیست تا عکس از مراسم میگیریم که رو فایل تحویل میدیم. حالا اگه صاحب عزا عکسهای بیشتری از اقوام بخواد باز یهدرصدی رو مبلغ اضافه میشه». یکی از آپشنهای فیلمبرداری از مراسم ختم،ساخت کلیپی در مورد متوفی و پخش آن در مراسم است: «الان همه تو مراسمشون کلیپ پخش میکنن که میبرن سرخاک مرحوم پخش میکنن یا اینکه بعد از مراسم خاکسپاری توی تالار قبل غذا دادن نشون میدن. کلیپ هم مثل فیلمبرداری قیمت یکسانی نداره و باز اونم بستگی به نوعش، هزینه و قیمتش متفاوته. یک کلیپ معمولی میشه برای مراسم ساخت که خیلی هزینه ش بالا نمیشه، حدود ٥٠٠تومن. کلیپهای حرفهایتر که آبرومندانهتر باشه مسلما هزینه ساختش بالاتره و میره تا نزدیک یه تومن. البته یه نوع کلیپ «اسپرت» هم داریم که عکسهای تک نفره مرحوم رو میگیریم و با آهنگهای مناسب براش یه کلیپ چندرسانهای خیلی خوب میسازیم حالا میتونیم تصاویر خاکسپاری همون روز رو هم مونتاژ کنیم توش، دیگه این بستگی به سلیقه سفارش دهنده داره».
در میان کلیپهای پیشنهادی این موسسات یک نوع کلیپ به نام «کلیپ ویژه» هم به چشم میخورد که طاهری،مسئول موسسه آن را اینگونه توضیح میدهد: «کلیپ ویژه همون کلیپه اسپرته با این تفاوت که از اقوام نزدیک و دوستای صمیمی مرحوم مصاحبه گرفته میشه و مونتاژ میشه لابهلای صحنههای دیگه کلیپ. کلیپ ویژه مسلما قیمتش از کلیپهای دیگه بالاتره چون اولا پیدا کردن آدمها تو ختم و مصاحبه گرفتن در مورد مرحوم کار خیلی سختیه، دوما هم اینکه خب قطعا ساختش کارخیلی بیشتری میبره و باید زمان بیشتری بذاریم برای تدوینش. «درمیان انواع خدمات تصویری این موسسات برای مراسم ختم، شاید شگفت آورترین و غیرقابل قبولترین قسمت کار ساخت کلیپ و فیلمبرداری ازآخرین لحظات زندگی شخصی باشد که هنوز نمرده است اما امید چندانی به زنده بودنش نیست: «عمر که دست خداست اما خب خیلیها هستن که دکترها جوابشون کردن یا حالشون خیلی وقته که بده. اقوام نزدیک وخانواده این آدمها که دوست دارن از آخرین لحظات زندگی عزیزشون تصویر داشته باشن به ما زنگ میزنن که بریم و فیلم بگیریم ازشون بعدش این فیلمهارو نگه میداریم و میچسبونیم به فیلم مراسم ختم».
سکانس سومفیلمبرداری و عکاسی از مراسم ترحیم تنها یک نمونه از خدماتی است که موسسات تشریفاتی برگزارکننده مراسم ختم ارایه میدهند. این موسسات علاوه بر خدمات معمولی چون برعهده گرفتن کارهایی معمول مراسم مانند: ظروف کرایه و تجهیزات مراسم، وسیله ایاب و ذهاب، تهیه غذاو حلوا خدمات ویژه تری هم ارایه میدهند که خدمات روانشناسی، پرستار کودک وپزشک سر مزار بخشی از آنهاست: «همیشه چیزی که یه مراسم رو متمایز از مراسمهای دیگه میکنه جزییاته. مراسم ختم به خاطر اینکه خیلی شلوغ هستند وجو غم انگیزی دارند فضای مناسبی برای بچهها نیست اما خب خیلیها مجبورند که با بچه کوچیکشون بیان به این مراسم برای همین ما یه پرستار کودک هم میفرستیم سر مزار که از بچهها مراقبت کنه. پزشک هم سر مزار و هم در مراسم مسجد حضور داره که اگه خدایی نکرده یکی حالش بد شد بتونه بهش خدمات بده. از نظر من حضور روانشناس هم اصلا یه امر لازم برای این جور مراسمهاست که بشه حجم غم این اتفاق رو تحمل کرد». قیمت حضور پزشک و پرستار کودک در مراسم هم بستگی به موسسه تشریفاتی مورد نظردارد و بسته به آن،قیمتی را به فاکتور هزینههای مراسم اضافه میکند.
تلخ مثل کیک ترحیم!حالا چندسالی است که عادت کردهایم مزه کیکها در دهانمان تلخ باشد. شیرینیهایی که زمانی نمودی از بساط شادی و حال خوشمان بود امروز به پای ثابت مراسم غم انگیزمان تبدیل شده از جشن طلاق تا مجلس ترحیم. «کیک ترحیم رو معمولا تو خونه مرحوم سرو میکنیم اما خیلیها دوست دارن سرخاک کیک پخش کنن که مشکلی نیست.»به گفته موسسات برگزارکننده مراسم ترحیم این کیکها در میان صاحبان مجالس خیلی پرطرفدار است و حالا به یکی از اجزای ثابت ختمهای لاچکری تبدیل شده. کیکهای تلخی که گویا رنگ سیاهشان نمودی ازغم و اندوه مراسم است: «این کیکها رنگشون سیاهه که برای رنگش از شکلات تلخ استفاده میکنیم. تزیین روی کیک هم بستگی به سلیقه سفارش دهندهها داره، میتونه ساده با چندتا شاخه گلایل تزیین بشه یا میتونه عکس مرحوم روی کیک چاپ بشه و کیک تصویری باشه».
دوربین زوم میکند روی عکس صاحب موسسه روی دیوار، عکسی با پیراهن مشکی و چشمان اشکبارو بعد همینطور صاحب موسسه تسبیح میچرخاند و میگوید: «حقیقتا برای ما مقدور نیست،اینجوری ما باید هی گوش به زنگ باشیم ببینیم خدای ناکرده کی بالاخره شما میخوای چیز باشی.
اونم تو این شرایط که قیمت داره همینجوری میره بالا. »آقا رضا شایسته لبخند میزند: «برای من قیمت مهم نیست». رئیس موسسه یکی دیگر از دانههای تسبیحش را میاندازد و با لبخند میگوید: «حرفی نیست آقا رضا. فقط اینکه ما ١٠،نه ببخشید! پونزده درصد از فاکتور خدمات ارایه شده رو بر میداریم. »پیرمرد با همان لبخند روی صورتش ادامه میدهد: «مشکلی نیست فقط میخوام قبل مراسم اصلی، یه بار مراسم برام اجرا بشه که از شکوهمندیش مطمئن شم . فیلم هم گرفته شه برای خانوادهام.». «یعنی یه مراسم سوری؟» رئیس موسسه این را میپرسد و بعد بدون اینکه منتظر جواب بماند میگوید: «باور کنین اگه یه موسسه دیگهای بود امکان نداشت ولی شعار ما اینه: «چو عضوی به دردآورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار، درست برعکس اون موسسههای دیگه که میگن: جهنم دگر عضوها را چه کار»می زند زیر خنده و دانه آخر تسبیح را میاندازد.