پرونده قتل کودک افغان که از سوی جوان کندذهن ایرانی کشته شده است، در حالی در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد که متهم ادعا کرد؛ قتل کار او نبوده است.
سوم خردادماه دو سال قبل، جسد کودک هفتسالهای در ورامین پیدا شد که بخشی از بدن او بهوسیله حیوانات خورده شده بود. در تحقیقات انجامشده از سوی مأموران مشخص شد، این کودک هادی نام دارد و افغان است و چند روز قبل از پیداشدن جسدش، با جوانی ایرانی به نام کامران دیده شده است. وقتی کامران بازداشت شد، به قتل کودک افغان اعتراف کرد و گفت: میخواستم به این کودک تجاوز کنم. به بهانه اینکه با هم توت بخوریم او را به باغی بردم و در آنجا میخواستم به او تجاوز کنم که فحاشی کرد و من هم عصبانی شدم. سنگی برداشتم و به سرش زدم. جانش را از دست داد و بعد هم من فرار کردم.
وقتی متهم به پزشکیقانونی معرفی شد، پزشکان اعلام کردند او ضریب هوشی پایینی دارد و کندذهن است، این مسئله از سوی مادر متهم نیز مورد تأیید قرار گرفت. ضمن اینکه پزشکیقانونی تعرض به کودک افغان را نیز رد کرده، اما علت مرگ را ضربه مغزی عنوان کرد. با توجه به این مدارک و شکایت اولیایدم، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده، در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد و اولیایدم شکایت خود را مطرح کردند، متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام تجاوز و قتل را رد کرد و گفت: من میخواستم با هادی توت بخورم، او را سوار موتورم کردم و با خودم بردم. در مزرعه ذرت بودیم که فحش داد و من هم ناراحت شدم و او را با سنگ زدم. وقتی داشتم از مزرعه بیرون میآمدم، او نفس میکشید و زنده بود. قتل او کار من نبود و قصدی هم برای تجاوز نداشتم. آنچه اعتراف کردهام دروغ بوده است و من هیچ تعرضی نکردهام. در ادامه، به دعوت هیأت قضات، مادر متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: پسرم کندذهن است و ١٢ سال در مدرسه استثنائی درس خوانده و تمرکز درستی ندارد و نمیتواند درست تصمیم بگیرد.
مدارکی ارائه دادهام و باز هم اگر مدرکی بخواهید حتما ارائه خواهم داد. وقتی نوبت به وکیل متهم رسید، او نیز به مسئله کندذهنبودن موکلش اشاره کرده و سپس درباره قتل گفت: موکل من اعتراف کرده زمانی که با مقتول بوده، او زنده بوده و نفس میکشیده است. متأسفانه چندی قبل از این ماجرا نیز یک کودک دیگر ربوده شده و دو کلیه او را به سرقت برده و کودک را کشته بودند. از کجا معلوم وقتی جسم نیمهجان این کودک را دیدهاند، همان افراد او را نکشته باشند، ضمن اینکه بدن کودک به وسیله حیوانات خوردهشده و جسد نیمه است. بعد از گفتههای وکیلمدافع، یک بار دیگر متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام را یک بار دیگر رد کرد و گفت من نه تجاوز کردهام و نه اینکه مقتول را کشتهام. با پایان جلسه رسیدگی، قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.