توسعه پايدار در هر جامعهاي نيازمند ايجاد فرصتهاي برابر براي همه آحاد جامعه و مشاركت دادن افراد توانمند و متخصص در تصميمسازيها و تصميمگيريهاست. برخلاف آرمانها، شرايط براي زنان به گونهاي فراهم نشده تا ظرفيتهاي آنان فعليت يابد.
بر اين اساس يكي از اولويتهاي دولتها و نهادهاي سياسي بايد توجه به اين امر باشد تا حلقههاي اجرايي و علمي بتوانند ظرفيتهاي گمشده زنان را در مسير رشد و تعالي كشور به كار گيرند. البته بايد توجه كرد كه پرداختن به امور و موضوعات زنان، نبايد مورد بهرهبرداري سياسي افراد و جناحها باشد كه قطع به يقين تبعات منفياي را به دنبال خواهد داشت.
با روي كار آمدن دولت تدبير و اميد در سال ۱۳۹۲ و وعدههاي دولت يازدهم درباره بهرهگيري از زنان در جايگاههاي مديريتي، موج اميدي در ميان زنان به وجود آمد كه دولت، تمام تدبيرش را به كار ميگيرد تا از پتانسيلهاي زنان در جهت منافع كشور بهره برد. با گذشت سه سال از عمر دولت يازدهم تمام اين وعدهها به واقعيت بدل نشده است و در اين راستا فعالان حوزه زنان اميد دارند تا در زمان باقي مانده شاهد اقدامات دولت در اين حوزه باشند.
پيرو اين مطالبات، با دكتر الهه كولايي، استاد دانشگاه و فعال اصلاحطلب و همچنين فعال حوزه زنان به گفتوگو پرداخته ایم، كه در ادامه ميخوانيد:
از عملكرد دولت در حوزه زنان رضايت داريد؟ و اينكه رئيسجمهور توانسته است به وعدههاي خود درباره ايجاد فرصتهاي بيشتر براي ورود زنان به جايگاههاي مديريتي عمل كند يا خير؟
يكي از مهمترين مطالبات از دولت روحاني كه در شعارهاي ايشان هم مطرح بود، ايجاد بستري در جهت دادن فرصتهاي برابر به زنان در عرصههاي مختلف سياسي، مديريتي و... است. اگرچه همگان ميدانند كه تبعيضهاي گوناگون عليه زنان ريشهاي تاريخي و فرهنگي دارد اما نقش و تاثير تصميمگيرندگان و كارگزاران در اين حوزه بسيار مهم است. از روحاني انتظار داشتيم در سطوح بالاي تصميمگيري و مديريت، همكاران را موظف سازد تا از توانمنديها، تخصص و شايستگيهاي زنان ايراني بيشتر و مطلوبتر استفاده كند.
زناني كه به لطف و بركت آرمانهاي انقلاب اسلامي در طول سالهاي گذشته فرصتي برايشان فراهم شد تا بتوانند استعدادهاي انساني و خدادادي خود را به منصه ظهور و به مرحله فعليت برسانند تا از آن در جهت رفع نيازهاي خود و جامعه بهره برند اما در ايران همانند ساير كشورهاي خاورميانه، كمتر شاهد ايجاد فرصتهاي برابر و مناسب در جهت استفاده از توانمنديهاي انساني زنان در جامعه هستيم و بايد بگويم كه دكتر روحاني در اين زمينه برخلاف وعدههاي انتخاباتياش نتوانسته است به دلايل مختلف از جمله نبود اراده و عزم راسخ و مستحكم در رفع محروميتهاي تاريخي زنان عملكرد قابل قبولي ارائه دهد. با توجه به واقعيتهاي منطقه و ايران همچنان انتظار داريم تا در فرصت باقي مانده از دولت ايشان، شاهد تلاش و اقدام در جهت اصلاح اين رفتار باشيم و دولت يازدهم شرايط مناسبتري براي حضور زنان در عرصههاي مختلف اجتماعي و سياسي فراهم كند؛ آنچنان كه در وعدهها و شعارهاي انتخابي خود مطرح كرده بود.
مهمترين انتقادي كه به دولت روحاني ميشود اين است كه برخلاف وعدههاي اوليه اش، شاهد حضور زنان در پستهاي مديريتي نبوديم، آيا نبايد از ايشان خواست تا نسبت به تحقق مطالبات زنان به عنوان نيمه تاثيرگذار جامعه اقدامات لازم را مبذول دارد؟
يكي از انتقادها به عملكرد دولت روحاني استفاده از تنها يك زن به عنوان سفير است و نميتوان به يك زن كه به عنوان سفير به مالزي فرستاده شده است، كفايت كرد و نمره خوبي به عملكرد ايشان داد. همچنين از آقاي ظريف انتظار داشتيم تا با توجه به محدوديتهاي زنان در وزارت امور خارجه و دستگاه ديپلماسي، زنان را در مسير رشد و ارتقاي تشكيلاتي قرار داده و مسير را براي حضور آنان در اين عرصه بيشتر از پيش فراهم كنند. البته بايد گفت كه اين نقد به همه دستگاهها وارد است به ويژه در وزارت علوم يا وزارت بهداشت و درمان كه با وجود كثرت زنان شايسته و توانمند شاهد تغيير در جايگاههاي مديريتي نيستيم.
البته این مساله به عنوان يك واقعيت مطرح است که نميتوان آثار يك دهه گذشته زن گريزي در كشور را به اين زوديها از ميان برد اما خواهان تلاش و عزم و اراده بيشتر دولت و كابينه دولت روحاني در اين زمينه هستيم تا زنان شايسته و توانمند كه در كشور كم هم نيستند، در جايگاههايي قرار گيرند كه به جامعه و مردم خود خدمت كنند. چرا كه بايد تاكيد كرد كه توسعه يافتگي مستلزم به كارگيري همه نيروهاي توانمند در مديريت كشور است.
درمجلس دهم و «فراكسيون زنان» كه تعداد نمایندگان آن از همه دورهها بیشتر است، چه پيشنهاداتي را ارائه ميدهيد تا به بهبود عملكرد اين فراكسيون ياري رساند؟
بر اساس باورهاي اسلامي خداوند بندگان برگزيدهاش را از ميان كساني انتخاب ميكند كه ميتوانند نيازهاي مردم را پاسخ گويند و اين توفيقي است كه خداوند به نمايندگان مجلس داده تا مورد اعتماد مردم باشند و البته فرصتي است كه زود از دست ميرود. از آنجا كه در كشور ما و به ويژه در دوران معاصر، زنان همواره در تحولات اجتماعي- سياسي نقش تعيينكننده و موثر داشته و دارند و البته بدان گونه كه شايسته و زيبنده آنان است و به ويژه بر اساس ديدگاههاي رهبر انقلاب اسلامي، نتوانستهاند به حقوق انساني و اجتماعي خود دست يابند، انتظارات بسياري از فراكسيون زنان مجلس دهم داریم. اين فراكسيون بدون ترديد بايد از تجربههاي پيشين مجلس به خوبي بهره ببرد. امروز اين امكان در اختيار اعضاي فراكسيون زنان قرار گرفته تا تجربيات دورههاي پيشين خانه ملت را بازخواني كرده و بر اساس آن تجربيات، برنامه و سياستهاي خود را تنظيم كنند.
خوشبختانه امروزه در حوزه زنان فعاليتهاي عميق و گسترده علمي و پژوهشي انجام شده كه در بعد حقوقي، آسيبهاي اجتماعي فرهنگي و اقتصادي انجام شدهاند كه بايد در اختيار فراكسيون زنان قرار گيرند و اين فرصتي است كه آنان را به بهرهگيري از اين تجربيات فراميخواند.
بخشي از نيازهاي زنان موضوعاتي فراجنسيتي است كه نياز و مطالبه همه آحاد جامعه اعم از زنان و مردان است، به نظر ميرسد كه تقويت ارتباط با فراكسيون اميد و كميسيونهاي تخصصي مجلس ميتواند در رفع اين نيازها كارگشا باشد؟
فراكسيون زنان مجلس دهم در يك ارتباط هماهنگ با بدنه دولتي و غير دولتي ميتواند گامهاي قابل قبولي در جهت رفع نيازهاي زنان ايران بردارد، البته از آنجا كه بسياري از اين نيازها مقولههايي است فراجنسيتي و نياز همه آحاد جامعه، فراكسيون بايد يك ارتباط منسجم با بدنه نمايندگان منتخب ليست اميد داشته باشد و از حمايتهاي آنان بهرهبرداري كند و از طرف مقابل از مطالعات گسترده پژوهشي در حوزه زنان بهره ببرد تا در جهت وظايف خود از آنها استفاده كند. استفاده از تجربيات فعالان حوزه زنان نيز ميتواند آنان را در تحقق اين هدف مهم ياري كند.
اصلاحطلبان موفق شدند در انتخابات ۷ اسفند ۹۴ يكي از موفقترين انتخاباتها در سالهاي اخير را رقم بزنند، چه رويكردها و استراتژيهايي را در دستور كار قرار دادند تا با وجود موانع بسيار، توانستند به موفقيت دست يابند؟
تجربه اصلاحطلبان درايجاد وحدت و يكپارچگي در انتخابات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي يكي از موفقترين نمونههاي فعاليت سياسي سالهاي اخير در كشور به شمار ميرود. در واقع پس از ۱۲ سال كه مجلس در اختيار طيف راست و جريانات و گروههاي مختلف وابسته به آن قرار داشت، در اين دوره اصلاحطلبان توانستند با رفتاري منسجم، يكپارچه و هماهنگ آراي مردم را به گونهاي به صندوقهاي راي جاري سازند و آنان را به پاي صندوق راي بكشانند كه نه تنها تركيب مجلس دهم را تغيير دهند، بلكه بتوانند يك فراكسيون پرقدرت به نام «فراكسيون اميد» كه متشكل از اصلاحطلبان و نيروهاي اعتدالي است را در پارلمان تشكيل دهند. هر چند كوشيدند تا جمع اصلاحطلبان و اعتدالگرايان را به عنوان يك ضرورت سياسي براي تامين مطالبات و خواستههاي برحق مردم در كنار هم قرار دهند اما نميتوان آفات جامعهاي را كه در آن نهادهاي حزبي قدرتمند شكل نگرفتهاند، مورد غفلت قرار داد كه درباره ريزشهاي اخير فراكسيون اميد ميتوان به اين آفتها اشاره كرد.
با توجه به ريزشهايي كه از آغاز به كار مجلس در ميان اعضاي راه يافته به مجلس از طريق ليست اميد و بعدتر در فراكسيون اميد اتفاق افتاد، مهمترين و اصليترين دليل اين ريزشها چه عامل يا عواملي ميتواند باشد؟
به دليل پا نگرفتن احزاب قدرتمند و باسابقه و همچنين جوانمرگي احزاب و تشكلهاي سياسي در كشور در طول دهها سال گذشته، به هر حال آفات و آسيبهاي مربوط به اين فقدان خود را به اشكال مختلف در فعاليتهاي سياسي كشور به نمايش ميگذارد که از جمله در فعاليتهاي سياسي شوراي عالي اصلاحطلبان خود را جلوه داد. در وضعيتي كه تعداد بسيار زيادي از چهرههاي شاخص اصلاحطلب رد صلاحيت شده بودند، گريزي وجود نداشت جز اينكه از ميان ثبت نامشدگان و افرادي كه به گونهاي درباره سوابق آنان شناسايي صورت گرفته بود، و بدون آنكه در فرآيندهاي حزبي آموزشهاي لازم را ببينند، افق ديدشان به هم نزديك شود يا برنامههاي منسجم و يكپارچه شكل گيرد، و تنها به دليل اقتضاي شرايط سياسي حاكم بر جامعه، اصلاحطلبان و اعتدالگرايان در سراسر كشور ليستهايي را شكل دادند كه خوشبختانه با اقبال مردم مواجه شد.
مردم با اقبال گسترده و كنار زدن افراطگرايان به آنان راي دادند تا جريان اعتدال در كشور تقويت شود، تا ميانه روي را به جاي افراطگرايي بنشانند، تا زمينه را براي تامين مطالبات و نيازهاي گوناگون خود فراهم كنند. مردم به كساني راي دادند كه با شعار اميد و آرامش و رونق اقتصادي آنان را به پاي صندوقهاي راي كشانده بودند، بنابراين ايجاد شرايط مناسب جهت تحقق و تامين نيازهاي مردم وظيفه اصلي و اساسي فراكسيون اميد است كه فارغ از ريزشها كه در ذات هر جامعه غيرحزبي و دچار ضعف احزاب وجود دارد، اين جمع كه به عنوان فراكسيون اميد شناخته ميشوند تكليف دشواري براي اجرايي كردن برنامههاي اعلام شده در ليست اميد بر عهده دارند تا برنامه اصلاحات كه به معناي تامين خواستهها و مطالبات مردم و دستيابي به شرايط زندگي محترمانه و انساني در همه سطوح است را دنبال كنند و تحقق بخشند.
اگرچه اظهارنظر پيرامون عملكرد «فراكسيون اميد مجلس دهم» زودهنگام است، اما آيا در همين مدت زمان كوتاه اين فراكسيون توانسته است عملكرد قابل قبولي ارائه دهد؟
به نظر ميرسد كه فراكسيون اميد با همين تعداد و با آن ريزشهايی كه داشت، ظرفيت بسيار بالايي در جهت تامين مطالبات مردم در اختياردارد. به ويژه آنكه بدنه كارشناسي و متخصص جامعه همانگونه كه از ليست اميد حمايت كرد، از فراكسيون اميد مجلس دهم هم حمايت ميكند تا آنان بتوانند رضايت موكلان خود را جلب كنند. بر اين اساس معتقدم كه فراكسيون اميد آغاز خوبي را به نمايش گذاشت و با گذر زمان شاهد خواهيم بود كه ظرفيتها و توانمنديهاي اين فراكسيون خود را متبلور ميسازد و چنان كه اشاره شد زمان براي اظهارنظر درباره عملكرد اين فراكسيون زود است.