فرارو- یک اقتصاددان گفت: «بیکاری یک بیماری عظیم اقتصادی است که جان و روح افراد بیکار و اطرافیان آنها را عذاب می دهد و اگر فکری به حال این لشکر بیکاران نشود همان تعبیر بمب ساعتی دکتر نیلی واقع بینانه است.»
دکتر مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور گفته: «در حال حاضر اقتصاد ایران روی دو بمب ساعتی بزرگ قرار گرفته است. یك بمب ساعتی حجم بالای جمعیت غیر فعال نسبت به جمعیت فعال است كه نسبت بسیار بالایی است و بمب دوم، بمب نقدینگی است.» وی معتقد است این دو بمب ساعتی هنوز فعال نشدهاند و زمان انفجار را نشان نمیدهند اما برای اینكه صبر جمعیت غیرفعال لبریز نشود باید اقدامهای كوتاهمدت انجام داد.»
چه راهکارهای کوتاه مدتی برای رفع بیکاری و مشکل نقدینگی در کشور وجود دارد؟
دکتر محمود جام ساز اقتصاددان در گفتگو با فرارو گفت: «معضلات مجموعه اقتصاد دولتی تنها به بیکاری و نقدینگی که مشاور محترم اقتصادی آقای رئیس جمهور به آن اشاره کرده اند ختم نمی شود. شیوه اداره این مجموعه به صورتی است که ساماندهی اقتصاد را غیر ممکن می سازد.»
وی ادامه داد: «هدف ساماندهی اقتصاد تعقیب دستیابی به منافع و مصالح ملی و تامین رفاه شهروندان، آموزش و بهداشت و بالا بردن سطح زندگی آنان است؛ بدین معنا که مردم در فضایی از امنیت اقتصادی و اجتماعی زندگی کنند که بی دغدغه به شناخت و یا بازسازی ظرفیت ها و استعدادهای سرکوب شده و فرو خورده خود در شرایط بسیار نامساعد اقتصادی بپردازند و در شکوفایی و توسعه اقتصادی کشور مشارکت شایان توجهی داشته باشند.»
وی افزود: «متاسفانه رکود اقتصادی بیشترین دردسر و دشواری را برای اقتصادِ فی نفسه ثروتمند ایران بوجود آورده است. رکود اقتصادی به معنای بیکار شدن عوامل تولید است که یکی از آنها و فی الواقع مهم ترین آنها بی تردید نیروی انسانی است.»
این اقتصاددان اظهار کرد: «کشور ما به لحاظ ظرفیت و سرمایه انسانی نیروی جوانی در اختیار دارد که متاسفانه اکثریت آنها در سنین کار هستند اما غیرفعال می باشند. یعنی در رشد اقتصادی کشور نه تنها هیچ نقشی ندارند بلکه مصرف کننده صرف هستند.»
وی با بیان اینکه 50 درصد ظرفیت های تولید کشور تعطیل شده اند گفت: «باید سیاست هایی در جهت ایجاد اشتغال اجرا شود که حاکمیت قانون و صیانت از حقوق آحاد جامعه و بهبود فضای کسب و کار و امنیت اقتصادی و اجتماعی سرمایه و کار و بیمه های همگانی از اهم آنها است که در مجموعه اقتصاد دولتی نفتی رانتی مسیر آن فراهم نمی شود؛ مگر آنکه این مجموعه اقتصادی به یک منظومه اقتصاد آزاد رقابتی تغییر یابد که این امر نیز متاسفانه زمان بر است.»
وی افزود: «راههای کوتاه مدت در ایجاد اشتغال بدون توجه به سایر عوامل پیش گفته راه به جایی نمی برد و به تلف شدن سرمایه و سرخوردگی بیشتر جوانان منجر می شود.»
جام ساز گفت: «در حال حاضر مردم در شرایط بسیار اسفناکی به لحاظ فقر اقتصادی و به تبع آن اجتماعی زندگی می کنند. طبق آمار دولتی که در 21 دی ماه 94 در رسانه ها منتشر شد از سال 83 تا 93 خط فقر شش و نیم برابر شده است. خط فقر ماهانه سرانه از 91 هزار تومان در سال 83 به 714 هزار تومان در سال 92 رسیده بود که بالاترین حد نوسان تا آن زمان بوده است؛ و اگرچه آمار جدید مربوط به سال 94 در دست نیست اما مسلما این نسبت بسیار بیشتر شده است زیرا در این زمان اقتصاد با رکو شدید درگیر بوده و است.»
وی ادامه داد: «لذا واقعا باید این پرسش مطرح شود که چگونه در مورد حذف یارانه ها خانوارهایی که 35 میلیون تومان درآمد سالانه دارند جزء خانواده های مرفه محسوب می شوند که می توانند بی دغدغه و به شکل آبرومند گذران زندگی کنند؟ آیا کسی که 35 میلیون تومان درآمد سالیانه دارد اما مالک ملک مسکونی خویش است با کسی که 50 میلیون تومان درآمد سالانه دارد اما 70 درصد درآمد خود را باید مصروف پرداخت اجاره بهای ملک کند برابر است؟»
وی افزود: «تجربیات نشان می دهد با حداقل حقوق تعیین شده، تمام اعضای یک خانواده 5 نفره باید شاغل باشند تا بتوانند از پس تامین مخارج حداقل زندگی و هزینه های روزانه معیشتی برآیند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی اظهار کرد: «اکنون روز به روز بر تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی افزوده می شود که به خیل بیکاران می پیوندند و هر روز به کرار شاهد فرار مغزها از کشور هستیم که بار سفر پر خطر مهاجرت را به جان می خرند تا بتوانند به یک زندگی مطلوب دست یابند.»
وی ادامه داد: «در حال حاضر آمارها حکایت از افزون بر 6 میلیون بیکار دارد که البته این آمارهای دولتی است که به هر حال جانب احتیاط را به دلایلی رعایت می کند و گرنه تعداد بیکاران بر اساس علم تجربه به گونه ای است که در کم تر خانواده ای یک جوان بیکار وجود نداشته باشد.»
وی افزود: «بیکاری یک بیماری عظیم اقتصادی است که جان و روح افراد بیکار و اطرافیان آنها را عذاب می دهد و اگر فکری به حال این لشکر بیکاران نشود همان تعبیر بمب ساعتی دکتر نیلی واقع بینانه است.»
جام ساز گفت: «اما در خصوص نقدینگی که متاسفانه از سه سال پیش به دو برابر افزایش یافته و به آستانه 1 تریلیون تومان رسیده است باید اذعان داشت که زنگ خطر دیگری برای اقتصاد است که سال هاست به صدا درآمده است اما گوش شنوایی نبوده تا بتواند راهکاری برای جذب این نقدینگی سرگردان بیاید.»
وی ادامه داد: «این در حالی است که موسسات مولد خصوصی کوچک و متوسط از فقدان تنخواه گردان برای خرید مواد اولیه و یا پرداخت حقوق کارکنان خود در رنج به سر می برند و بانک ها نیز پشتیبانی مناسب و مساعد برای آنها نیستند. زیرا بانک های ما اعظم تسهیلات اعطایی خود را در ارتباط با رانت های قدرت و ثروت و موسسات و افراد حقوقی و حقیقی اعطا می کنند که در باز پس گیری عاجز هستند و متاسفانه معلوم نیست که این حجم نقدینگی بیشتر در کدام حوزه ها و قلمروهای اقتصادی لانه کرده است که تولید از آن محروم است.»
اما کو گوش شنوا .
لطفا توجه کنید