«جسد یک بیمار در شهر یزد، بهدلیل ناتوانی در تسویهحساب از جانب خانواده این بیمار، بعد از سه روز هنوز به خانواده او تحویل داده نشده است»، این خبری بود که فرزند این بیمار به روزنامه «شرق» داد.
این اتفاق در حالی در بیمارستان خیریه گودرز در شهرستان یزد رخ داد که پس از بهوقوعپیوستن چندینباره این ماجرای ناگوار در بیمارستانهای مختلف و گروکشیهای بیمارستانها، وزیر بهداشت گروگانگیری جسد بیماران متوفی در بیمارستانها را به دلیل دریافت وجه، بسیار شنیع، زشت و غیرقانونی خواند و گفت: تمام مراکز دولتی و خصوصی اگر برای پرداخت هزینه اقدام به نگهداشتن متوفی کنند، مجرم هستند، اما اینک پیدرپی این اتفاق میافتد و خبر از یک نقض و قانونشکنی عمدی و آگاهانه دارد.
بهمنماه سال گذشته نیز نصرالله پژمانفر، نماینده مردم مشهد، از گروگانگیری یک جسد در بیمارستانی در مشهد که تحت پوشش بیمه کمیته امداد بود، پرده برداشت اما، پیش از این اتفاقهای پیدرپی، وزیر بهداشت، تیرماه سال گذشته درباره نگهداشتن جسد یک متوفی در بیمارستان اعلام میکند: «این اقدام زشتترین کاری است که ممکن است انجام شود و بهنوعی گروگانگیری متوفی برای دریافت وجه است. تمام مراکز دولتی و خصوصی اگر برای پرداخت هزینه اقدام به نگهداشتن متوفی کنند، مجرم هستند و کسی که از آنها شکایت خواهد کرد خود وزارت بهداشت خواهد بود، هرچند ممکن است این کار قبلا به دلیل مباحث هزینهای انجام شده باشد، اما این کار انسانی نیست و حتما برخورد میشود. بیمارستانهای دولتی از همین امروز و بیمارستانهای خصوصی تا یک هفته آینده نباید برای پرداخت هزینههای درمان، بیمار متوفی را در بیمارستان نگهدارند».
اما با وجود این تأکید موکد، درست ١٧ فروردین، وقتی خانواده سیاهپوش علی عظیمی که از شهرستان انار استان کرمان برای گرفتن خدمات بیمارستانی بیشتر به بیمارستان اوقافی «گودرز» در شهر یزد پناه آورده بودند و بعد از ٤٠ روز درمان حالا باید جنازه پدر را تحویل میگرفتند، با صورتحساب چهارمیلیونو چهارصدهزار تومانی از جانب بیمارستان مواجه شدند. پسر علی عظیمی که حالا دست خالی به شهر انار بازگشته و پدر را در سردخانه بیمارستان جا گذاشته به «شرق» میگوید: «حرفشان یک کلام است، میگویند باید چهارمیلیون و چهارصد بریزی تا جسد را تحویل بدهیم. ما هم نداریم، پدرم برادر دو شهید بود و ما هم از بنیاد شهید برای بیمارستان نامه بردیم، این ماجرا مال قبل از مرگ پدرم است و ما میخواستیم او را با نامه بنیاد شهید ترخیص کنیم که نامه را قبول نکردند و گفتند این نامه به درد ما نمیخورد. داخل دفتر رئیس بیمارستان هم بههیچعنوان راهمان نمیدادند؛ یعنی خواهرم میگفت اگر میخواستیم رئیسجمهور را ببینیم اینقدر سخت نبود».
این خانواده اهل استان کرمان هستند، اهل شهرستان انار، پسر متوفی میگوید یزد را بلد نیست و حتی اسم خیابانهایش را هم نمیداند، اما بعد از اینکه پدرش سکته مغزی میکند، او را به رفسنجان میبرند و پزشکان در رفسنجان میگویند او باید به یزد و بیمارستان اوقافی گودرز که تجهیزات بهتری دارد منتقل شود و فرزندانش ١٠ اسفند ١٣٩٤ پدر را به بیمارستان گودرز میبرند. وی ادامه میدهد: «بعد از اینکه پدرم فوت کرد، برای تحویل جسد که رفتم، آنها یک صورتحساب چهارمیلیونوچهارصدهزار تومانی به من دادند و من گفتم اینقدر پول ندارم! پدرم که بیمه روستایی داشت و خودم هم کارگرم و کل داراییام یک میلیون تومان است که آن را هم تحویل میدهم. آنها گفتند تا پول را ندهی جنازه پدرت را مرخص نمیکنیم. ما بعد از این ماجرا سراغ امامجمعه شهر خودمان آمدیم تا کمکی بکنند، ایشان هم نامهای به امامجمعه یزد نوشتند و آنجا نامهای نوشته شد به بیمارستان گودرز که جنازه متوفی ترخیص شود و ما هم همه نامهها را به همراه نامه بنیاد شهید به منشی بیمارستان تحویل دادیم و آنها نامه را پرت کردند و گفتند جای نامهنگاری پول بدهید. گفتند برای برادر شهید که کاری نمیتوانیم بکنیم و فقط فرزند و پدر و مادر شهید تحت پوشش ما هستند و نامههای امامانجمعه هم برای ما کارساز نیست».
گروکشی نداریم
اما گفتههای پرسنل بیمارستان با حرفهای خانواده مرحوم عظیمی متفاوت است. دکتر منتظری، رئیس بیمارستان گودرز یزد با تکذیب ادعای خانواده مرحوم علی عظیمی میگوید: «ما گروکشی نمیکنیم و چنین ادعایی صحت ندارد. من کاملا از این ماجرا بیاطلاعم و اگر چنین اتفاقی در این بیمارستان میافتاد، قطعا نامهاش در دفتر من امضا میشد. ما گروکشی نمیکنیم». و در پاسخ به این سؤال که به چه دلیلی جسد به خانوادهاش تحویل داده نشده است، میگوید: «هر شش روز یکبار مسئول بیمه برای تأیید کارها به دفتر میآید و هر شش روز یکبار هزینهها به اطلاع خانواده میرسید، به چه دلیلی خانواده برای پرداخت هزینهها در این مدت اقدامی نکردند».
وی همچنین در پاسخ به این مسئله که این خانواده پول کافی برای تسویهحساب نداشتند، افزود: «اگر پول نداشتند هم باید زودتر فکرشان را میکردند. این بیمارستان درست است که خیریه است و فردی در سال ١٣٢٦، ٢٢ تخت وقف کرده، اما اکنون این تختها به بالای ٢٠٠ تخت رسیده و نیروها و کادر پزشکی آن هم هزینه دارند و باید حقوق آنها داده شود و بیمارستان باید بالاخره هزینههای خودش را تأمین کند یا نه؟» او همچنین در پاسخ به این سؤال که با وجود همه این مشکلها آیا نگاهداشتن جنازه بیمار در بیمارستان به دلیل تسویهحسابنکردن کار صحیحی است، گفت: «این کار کاملا غلط است و باید پیگیری شود و قطعا صحت ندارد و ممکن است خانواده خودشان جویای تحویل جسد پدرشان نشده باشند. در عمر ٧٠ساله بیمارستان گودرز چنین اتفاقی نیفتاده و قطعا صحت ندارد و در استان یزد وقوع چنین اتفاقاتی نادر است». رئیس بیمارستان گودرز درباره دلیل ماندن سهروزه جسد در بیمارستان نیز گفت: «به احتمال زیاد آنها خودشان پیگیر جسد نبودهاند.
اصلا در چنین شرایطی ما یک ضمانت از افراد میگیریم و بیمار سالم یا جنازه را تحویل میدهیم. ما برای آنها قسطبندی میکنیم و با گرفتن مبلغ ناچیزی آنها را مرخص میکنیم. وقتی شما میگویید این فرد نامه از امامجمعه آورده، قطعا مشخص است که توان پرداخت هزینههایش را نداشته و باید به او کمک شود، ما در چنین شرایطی به بیماران کمک هم میکنیم و بعد آنها را ترخیص میکنیم؛ از آنها چک میگیریم، سپس ترخیص میشوند».
دکتر منتظری با بیان اینکه یک بیمارستان ٣٠هزار متری هزینه دارد تأکید میکند: «ما باید هزینههای بیمارستان را فراهم کنیم. پزشکان ما دولتی نیستند که بگویند ماهانه دولت حقوق ما را میدهد و ما در این بیمارستان خدمت ارائه میدهیم. درحالحاضر ویزیت پزشک متخصص ٣٥هزار تومان است، اما بخش دولتی دو هزار تومان میگیرد چون هزینههای ما خصوصی است، باید هزینههایشان را خودشان پرداخت کنند. درنهایت دولت برای تخت «آیسییو» درمجموع روزی ٥٠٠هزار تومان میدهد، درحالیکه وزارت بهداشت اعلام کرد هزینه روزانه یک تخت «آیسییو» یکمیلیونو صد هزار تومان است؛ این هزینه را باید بیمار خودش بدهد و در کنار این باید هزینه پزشکان، پرستاران و... را هم در نظر گرفت».
رئیس بیمارستان گودرز تصریح کرد: «چون بیمارستان خیریه است، دلیل نمیشود بیماران هزینههای خود را پرداخت نکنند، نمیشود که اصلا کسی پول شبهای بستری خودش را ندهد، ما بخش عمدهای را به او تخفیف میدهیم، ولی باید بپذیرد که بخشی از هزینههایش را متقبل شود. بعد هم شما گفتید او از نهادهای مختلف نامه آورده بود، آیا نباید روی این نامهها مبلغی هم میگذاشت و به بیمارستان تحویل میداد؟ آیا بهتر نیست ارگانی که نامه میدهد روی نامهاش یک میلیون تومان بگذارد و به بیمار بدهد و از ما هم بخواهد بخشی از هزینهها را نادیده بگیریم؟ همه به ما سفارش میکنند و تلفن میزنند و نامه میدهند، اما کسی نیست که باری از دوش ما بردارد، بیش از حد توانمان نمیتوانیم کاری انجام دهیم».
منتظری با بیان اینکه بیمارستان گودرز از تیرماه سال ٩٤ تاکنون نتوانسته است حق و حقوق پزشکان خود را پرداخت کند، افزود: «پرداختهای پایه بیمههای دولتی هنوز واریز نشده؛ برای نمونه رئیس کل بیمه تأمین اجتماعی در بهمنماه اعلام کرد تا آذر ٩٤ با همه بیمارستانها تسویه کرده، این در حالی است که هنوز از آخر مرداد و شهریور به ما هیچ مبلغی داده نشده و این مسائل باعث میشود ما در تسویهحساب بیماران کمی سختگیر باشیم».همچنین مدیر روابطعمومی بیمارستان گودرز میگوید مرحوم علی عظیمی در تاریخ ١٦ اسفند در «آیسییو» بیمارستان گودرز بستری میشود و ١٧ فروردین میمیرد و به خانواده اعلام میشود برای تحویل جسد به بیمارستان مراجعه کنند و خانواده بعد از دیدن صورتحساب بدون اینکه بگویند از پرداخت هزینهها عاجز هستند، به بهانه تهیه پول از بیمارستان خارج شدهاند و هنوز به بیمارستان مراجعه نکردهاند.
احمد میرزایی، رئیس شورای اسلامی شهرستان انار نیز صحت گفتههای خانواده عظیمی را تأیید میکند و میگوید نامههای بنیاد شهید و امامان جمعه یزد و انار که ازسوی بیمارستان پذیرفته نشده،نزد شورای شهر است. ماجرا پیچیدهتر از این حرفهاست، بنا به عادت همیشگی این سالها فردا نامه تکذیبیه از وزارت بهداشت و بیمارستان خواهد رسید، مانند ماجرای صدرا و بخیههایش که در آخر مادر صدرا گناهکار قصه خوانده شد، اینبار هم خانواده مرحوم عظیمی مقصر بزرگ ماندن جسد پدر در بیمارستان جلوه داده خواهند شد، مانند همان روزهایی که بیمارها در بیابان رها نمیشدند و آنفلوآنزای مرغی در زمستان ٩٤ وضعیت کرمان را قرمز نکرده بود. این داستانها همهشان ساخته و پرداخته ذهن خلاق و شایعهپراکن خبرنگاران است و قرار نیست کسی یکبار بپذیرد، اشتباهاتی اگر وجود دارد باید با آنها روبهرو شد، نه اینکه پنهانشان کند و با اولین هواپیما به محل حادثه برسد و تکذیبیهها را برای خبرگزاریها مخابره کند... .