نسرین وزیری در خبرآنلاین نوشت: کمتر کسی است که یا خودش از نزدیک شاهد کیف زنی و کیف قاپی در خیابان نبوده باشد یا دست کم چیزی در این باره نشنیده باشد.
حداقل واکنش هر کدام از ما در چنين شرايطي اين است که با داد و فرياد، کمک ميطلبيم و مال باخته هم بعد از سبک سنگين کردن اينکه چه چيزي از دست داده و آيا ارزش شکايت و کلانتري رفتن دارد يا نه، پا در مسير قضايي گذاشته يا کلا قيد آن را ميزند. اما گاهي جيبت را ميزنند اما نه ميتواني جيغ بزني، نه ميداني به کجا بايد شکايت ببري و بدتر اينکه اميدي هم نداري که اگر شکايتي هم بکني، کسي پاسخگو باشد!
شايد هر کس در ذهنش مصداقي براي قرار گرفتن در چنين موقعيت «آمپاسي» بيابد. اما قطعا ايرانياني که هوس جهانگردي با تورهاي ايراني کردهاند، مصداق واحدي با هم خواهند داشت. چون فارغ از اينکه بعضا ممکن است با راهنماياني (Tour Leader) همسفر شوند که اطلاعاتشان کمتر از سرچهاي ساده اينترنتي باشد، شاهد صحنههايي بوده و هستند که هم دهانشان را از فرط تعجب باز نگه ميدارد و هم نميدانند چطور به خودشان بقبولانند که برخي رفتارها "توهين آشکار به شعورشان" نيست!
صحنههايي نظير اينکه عليرغم توافق صورت گرفته ميان تور با مسافران، برخي مراکز ديدني از ليست بازديدها به بهانه واهي حذف ميشوند! مثلا در حاليکه گردشگراني را در حال گشت زني در آن محل ميبيني، "راهنماي محترم" ميگويد «سالهاست که ديگر بازديدي از اين محلها صورت نميگيرد و فقط ميتوان از بيرون آن عکس گرفت!». تازه حتي اتوبوس جهانگردي را متوقف هم نميکنند که ايراني جهانگرد بتواند ته و توي قضيه را در بياورد و به او ميگويند از داخل ماشين عکس بگير! تازه اگر مسافر در هم کلامي با ساير مسافران ديگر تورها و يا آشناياني که قبلا به آنجا سفر کردهاند به هر زحمتي شده بخواهد "راهنماي محترم" را قانع کند، با اين پاسخ روبرو ميشود: لطفا وقت گروه را نگيريد، اگر خيلي اصرار داريد، خودتان مجزا به آنجا برويد!
همين "راهنمايان محترمي" که جوش «وقت اعضاي گروه» را ميزنند، يکباره کل اعضا را به مراکز خريد و يا فروشگاههايي ميبرند و به آنها ميگويند نگران وقت نباشيد، دو سه ساعتي ميتوانيد اينجا بمانيد! آنها که از ذوق خريد کالاهايي که در اثر تحريم به ايران وارد نميشود و يا آنها که از اول نگران سوغات بردن به ايران هستند و نه لذت بردن از مکاني که به آن سفر کردهاند؛ خوشحال از اين پيشنهاد، رفتارهاي "راهنماي محترم" را زير نظر ندارند. اما آنها که وقتشان را ميخواهند صرف بازديد از مراکز ديدني کنند و از اين وقت کشيهاي بي دليل کلافهاند، با اندک دقتي متوجه ميشوند که "راهنماي محترم" در پي کسب پورسانت شخصي خودش است که آنها را به اينگونه مراکز ميآورد! يعني در پس پرده توافقي با اين مراکز وجود دارد که گردشگران ايراني را صرفا به آنجا ميبرند. بويژه آنکه در گفت و گو با افراد بومي محلي در مييابي که مراکز بهتر و بعضا ارزانتري هم هستند که "راهنماي محترم"، تور را به آنجا نبرده است! وقتي اين دست مسافرين با لجاجت ميخواهند به "راهنماي محترم" بفهمانند که نبايد به شعورشان توهين کند، باز با اين پاسخ روبرو ميشوند که خودتان با هزينه شخصي به مراکزي که ميخواهيد برويد! وقتي هم که تعداد معترضين بيشتر ميشود، ميگويند در مسير شما را آنجا پياده ميکنيم، برگشت با خودتان!
اندر حکايت «زرنگ بازيهاي» "راهنمايان محترم" اين را هم بگويم که به بهانه پرداخت هزينه يکي از برنامههاي پيشنهادي و به اصطلاح آپشنال، هزينه ورودي و نقل و انتقال را دولا پهنا با مسافران حساب ميکنند. ابتکار ديگرشان هم اين است که به جاي ارائه ناهار به مسافرين -که در قرداد تور آمده- بگويند براي آنکه قدرت انتخابتان را محدود نکنيم، پولش را به شما برميگردانيم. مسافرين هم دفعه اول، قطعا گول ميخورند! اما وقتي پاي صندوق ميروند و متوجه ميشوند که "راهنماي محترم" فقط يک سوم هزينه ارزانترين نوع غذا را پرداخت کرده، ديگر زير بار تکرار اين پيشنهاد در وعدههاي بعدي نميروند!
آنچه تا کنون آمد، گوشهاي از سفرنامه نويسنده بود که با تور «الي گشت» در ايام نوروز به کشور رنگها و مذاهب، «هندوستان» رفته بود. سفري که با شاهکار بي نظير شرکت هواپيمايي «تابان» به پايان رسيد که حتي يک نفر از پرسنل خود را براي راهنمايي مسافران در فرودگاه دهلي مستقر نکرده بود و براي قريب به 300 مسافر يک هواپيماي ايرباس، فقط يک گيت تحويل بار باز شده بود و مسافران بالغ بر دو ساعت در صف بودند! بخش باورنکردني ديگر ماجرا اين بود که بليطهاي اين سفر را با خودکار دستي نوشته بودند و اصلا پرينت چاپي نداشت! واقعا اگر طبيعت بکر و مهمان نوازي هندوها و خوش مشربي همسفران نبود، اين همه بلا، خاطره خوشي از سفر براي هيچ مسافري نميگذاشت. اي کاش هم مديريت محترم «الي گشت» و در نگاهي کلانتر سازمان ايرانگردي و جهانگردي و هم مديريت محترم هواپيمايي «تابان» نظارت دقيق و موشکافانهاي بر عملکرد ليدرها و پرسنل خود ميداشتند تا شيريني سفر هموطنانشان که بعضا با هزينههاي گزاف عازم سفر شدهاند را تلخ نکنند.