فرارو- چندیپیش دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر اعتیاد در محیطهای کاری را بسیار خطرناک خواند. به گفته علیرضا جزینی در حال حاضر 20 درصد از کارگران صنعتی معتاد هستند. آیا اعتیاد کارگران دغدغه جدید مسئولان در حوزه اعتیاد باید باشد؟
به گزارش فرارو، پیشتر سعید صفاتیان -رئیس کارگروه تقاضای اعتیاد کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام- گفته بود که اگر اعتیاد در محیطهای کاری رفع نشود، مشکلاتی جدی بهوجود خواهد آمد.
او گفته در صورتِ نبودِ اعتیاد در محیطهای کار 33 مرخصیهای استعلاجی، 65 درصد حوادث، 40 درصد از اعتراضات کارگران کاهش خواهد یافت.
همچنین به گفته او در صورت حل معضل اعتیاد در این محیطها 40 درصد در از دستدادنِ زمان صرفهجویی خواهد شد.
این مقام مسئول همچنین تاکید دارد که باید علاوه بر سلامت جسم به سلامت روانی کارگران نیز توجه شود تا منجر به اعتیاد آنان نشود.
این در حالی است که به گفته علی شفیعی سالهاست که موضوعِ سلامت روان کارگران و کارکنان مشاغل سخت فراموش شدهاست؛ چرا که کارفرمایان نیز به پیشبردِ کار بیشتر اهمیت میدهند تا اعتیاد نداشتن زیردستانشان.
دکتر علی شفیعی متخصص مطالعات اعتیاد در گفتگو با فرارو گفت: عوامل مختلفی زمینهساز شروع و تداوم مصرف مواد و اعتیاد به آن و نیز ابتلا به عوارض آن است. بعضی از این عوامل عمومیترند؛ مثلا بعضی از اختلالات روانپزشکی نظیر افسردگی یا اضطراب یا دردهای مزمن درمان نشده.
وی گفت: بعضی از عوامل اعتیاد اما، افرادی را به شکلی ویژه تحت تاثیر قرار میدهند و حتی بر الگوی مصرف و کموکیف پیامدهای مصرف مواد نیز موثرند.
شفیعی با اشاره به تاثیر محیط کار و شغل بر روی اعتیاد ادامه داد: شرایط محیطهای کار و عوامل شغلی از جمله فاکتورهایی هستند که میتوانند زمینهساز مصرف مواد توسط افراد مستعد باشند.
کدام وضعیت های شغلی منجر به اعتیاد خواهند شد؟
این مدرس دانشگاه در ادامه شغلهایی که میتوانند منجر به اعتیاد در محل کار شوند را برشمرده و توضیح داد: مثلا حرفههایی که حساس هستند و نیاز به تمرکز یا صرف انرژی روانی زیاد دارند.
وی ادامه داد: برخی مشاغل معروف به مشاغلِ اقماری هستند که شاغلین آن برای مدتی نسبتا طولانی از محیط خانوادگی و اوقات فراغت و مناسبات معمول اجتماعی دور می شوند و یا در محیطی با محرکهای حسی بسیار کم یا بسیار زیاد انجام میگیرند.
این متخصص اعتیاد در ادامه اظهار کرد: همینطور فعالیتهایی هستند که به صورت شیفتی انجام میشوند و خواب و استراحت فرد را مختل میکنند، مشاغلی که از نظر فیزیکی سنگین محسوب میشوند و یا حتی صدمات جسمی حاد یا مزمن به فرد وارد می آورند.
علی شفیعی در ادامه تصریح کرد: در نهایت حرفههایی که فرد یک کار تکراری خستهکننده و بدون تنوع را مدام انجام میدهد و یا در شرایط انزوا و بدون ارتباط اجتماعی با دیگران ساعات طولانی را میگذراند، همگی شرایطی هستند که میتواند افراد مستعد -و نه لزوما همه شاغلین به این حرفهها- را برای مصرف مواد آماده سازد.
وی در توضیح چگونگی اعتیاد به مخدر در مشاغل ذکر شده گفت: در تمامی این شرایط فرد برای تحملپذیرکردن استرسهای جسمی، روانی یا اجتماعیِ ناشی از شغلی که دارد، مواد مصرف میکند.
این پژوهشگر همچنین تاکید کرد: مصرف مواد در تجربههای اول تاثیرات قابل قبول و حتی خوشایند قابل توجهی برای فرد دارد و حتی میتواند در مواردی کارآمدی شغلیِ فرد را نیز به درجاتی افزایش دهد؛ بخصوص موادی که باعث افزایش تمرکز یا انرژی مورد نیاز بعضی مشاغل می شوند.
وی همچنین با اشاره به اینکه "بسته به شرایط فرد و الگوی مصرف، عوارض مواد بر اثرات مقبول و خواسته آن برتری پیدا میکند" ادامه داد: مصرف مواد با آسیبهای جسمی، روانی و اجتماعی، به ابعاد مختلف ازجمله زندگی حرفهای و کارایی شغلی و به تبع آن مولفههایی نظیر میزان درآمد او نیز لطمه وارد میکند.
وی تاکید کرد: البته چنین فردی عملا بهرهوری شغلی مناسب برای کارفرمایش را نیز نخواهد داشت و با غیبتهای متعدد از محل کار، اقدام به رفتارهای موادجویانهای نظیر دزدی یا اختلاس برای تامین مواد مصرفی میکند. او همچنین حوادث شغلی برای خود و دیگران ایجاد میکند.
این متخصص اعتیاد با اشاره به دسترسی مواد در برخی مشاغل تصریح کرد: مصرف مواد مستلزم در دسترسبودن آن نیز هست. بعضی مشاغل این امکان را فراهم میکنند و حتی می توانند پوششی مناسب برای دستیابی به مواد و مصرف آن در فضای کاری را نیز تامین کنند.
وی گفت: در برخی مشاغل خردهفرهنگهایی حاکم است که رفتارهای نامتعارفی نظیر مصرف مواد نامقبول نبوده بلکه توسط همکاران فرد تشویق نیز میشود و فشار روانی گروه همتا عامل مهمی برای رفتنِ فرد به سمت مواد است.
ارتباط استرس و مصرف مواد مخدر توسط شاغلین
دکتر شفیعی با توجه به مسائل روانی شاغلین اظهار کرد: اما سویه دیگر عوامل شغلی موثر بر مصرف مواد، استرسهایی هستند که اگرچه در محیط کار بر فرد وارد میشوند یا ناشی از آن به حساب میآیند اما بیشتر از آنکه بهخاطر شرایط ذاتی یک شغلِ خاص باشند به دلیل کیفیت مدیریت حاکم بر این مشاغل هستند.
این متخصص اعتیاد در ادامه توضیح داد: مثلا افرادی را در نظر بگیرید که برای یک شرکت پیمانکاری در یک پروژه بزرگ کار میکنند. شرکت پیمانکار متعهد است و البته برایش بهصرفهتر هم هست که در کوتاهترین زمان ممکن پروژه را تحویل دهد.
شغیعی ادامه داد: این شرکت برای کاهش هزینه ها ترجیح میدهد تعداد کارکنان پروژه را به حداقل برساند و برای جبران این کمبودها فشار مضاعفی به کارکنانش وارد میکند. آنها باید در شیفتهای طولانیتر از استاندارد و یا با استراحت کمتر و باشدت بیشتر کار کنند.
وی در ادامه تشریح کرد: حال در نظر بگیرید که اگر این کار در شرایط محیطی سخت و طاقتفرسا انجام گیرد و کیفیت کار نیز نوعا پراسترس یا پرریسک باشد، دیگر بهانهای برای مواد مصرف نکردن با هدف تحمل این شرایط باقی نمیماند.
این پژوهشگر با اشاره به موضوع کسبِ درآمد به هر قیمتی گفت: البته بیشک بسیاری از افراد خود نیز برای کسب درآمد بیشتر به این شرایط تن میدهند و عواقب آن را درنظر نمیگیرند؛ آنها عوارض نامطلوب مصرف مواد در آینده دورتر را کم اهمیتتر ارزیابی میکنند.
شفیعی با انتقاد از نگاه کارفرمایان به پرسنل خویش تصریح کرد: کارفرمایان نیز در این میان به تمایل پرسنلشان دامن میزنند. آنها حتی در مواردی به دلایلی که توضیح داده شد آنها را تشویق به مصرف میکنند و بعضا مواد مورد نیاز پرسنل را تامین نیز میکنند!
وی همچنین گفت: گاهی نیز افراد برای تادیه وامهای سنگینی که برای تهیه ابزار مورد نیاز کسب و کار خود –مثلا کامیونی که خریدهاند تا روی آن کار کنند- مجبور به تحمل ساعات بسیار طولانی کار با کمک مواد هستند.
وی درباره مخاطران مصرف مواد در محیط کاری توضیح داد: تصور کنید که یک شغل پردرآمد در کنار دسترسی نامحدود به مواد تا چه اندازه میتواند برای کسانی که مهارتهای مدیریت اقتصادی هزینه-درآمد خود را ندارند مخاطرهآمیز باشد و حتی در شرایطی زمینه برای رفتارهای پرخطری نظیر رابطه جنسی با تنفروشان متعدد را فراهم کند.
وی همچنین گفت: نحوه مدیریت کارکنان که بر مسائل عمومی محیط کار و کارکنان و بهویژه سلامت روانی آنان اثر دارد نیز قابل توجه است. عدم رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن میتواند از جنبه تاثیرات روان شناختی در کارکنان و یا انضباط حرفهای اهمیت داشته باشد.
علی شفیعی با اشاره تاثیراتِ عدمِ رضایت شغلی اظهار کرد: در نتیجهِ عدم رضایت شغلی میتواند کارکنان را برای مصرف مواد در محیط کار ترغیب کند.
وی در ادامه گفت: بهخصوص باید توضیح داد که شغل افراد نه تنها از جنبه کسب درآمد برای امرار معاش، بلکه بهدلیل منزلت و تقویتِ سرمایه اجتماعی آنها اهمیت دارد.
وی با اشاره به کسب درآمد از هر راهی در جامعه ایران تصریح کرد: در جامعه ما ثروت و کسب درآمدِ بیشتر به هر ترفند، بهجای کسب روزی حلال، از سوی عموم جامعه ارزش و هنجار تلقی میشود. به همیندلیل اینکه افراد برای کسب منافع مالی بیشتر به راحتی به مصرف مواد نیز روی آورند، غیرقابل انتظار نیست.
این متخصص اعتیاد ادامه داد: بهخصوص آنکه در دیدگاه سنتی و عقبمانده صاحبان سرمایه و کارفرمایان و در راس آنها دولت بهعنوان بزرگترین کارفرما، اهمیت سرمایههای مالی و فیزیکی نظیر ساختمان و تجهیزات بیشتر از سرمایههای انسانی است.
وی با انتقاد از رفتار کارفرمایان اظهار کرد: در این شرایط کارفرمایان حاضر نیستند برای حفظ نیروی انسانی در جهت کاهش استرسهای شغلی و افزایش سلامت آنان بهخصوص در حوزه سلامت روان هزینه کنند.
شفیعی همچنین گفت: بهخصوص آنکه در شرایطی که نیروی کار به صورت انبوه و در همه مشاغل تشنه جایگزینشدن با نیروهای از دور خارجشده معتاد است، کارفرما ترجیح میدهد منابعش را برای کنترل مصرف مواد در میان کارکنانش صرف نکند و شعار انسانمحور توسعه را محلی از اعراب قرار ندهد.
وی بار دیگر تصریح کرد: قوانین و ضوابط کهنهای که فارغ از حقایق علمی جدید در حوزه اعتیاد وضع و اجرا میشوند نیز به این فرایند دامن میزنند.
وی در ادامه انتقاد از قوانین اظهار کرد: قوانین بهجای آنکه به یک "معتادِ شاغل" بهعنوان فردی نگاه کنند که به دلایل مختلف ازجمله شرایط نامناسب شغلی، دچار یک بیماری مزمن عودکننده با معلولیتهایی در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی شده؛ او را مانند یک منحرف یا مجرم تلقی می کنند که مجازاتش اخراج از کار است.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران گفت: سرنوشت "معتاد بیکار" و خانواده او هم که در جامعه ما معلوم است. این برچسب و طرد اجتماعی تا پایان عمر و حتی زمانی که بهبودی قابل توجهی از بیماری پیدا کرده و کارآمدی اجتماعی و شغلیش را بازیافته نیز ادامه مییابد.
وی با ذکر این نکته بیشتر مصرفکنندگان مواد شاغل هستند توضیح داد: درحقیقت برخلاف باور عمومی و براساس پیمایشهای اپیدمیولوژیک، بیشتر مصرفکنندگان مواد شاغلند و بیکاری بیشتر از آنکه موجب گرایش به مصرف مواد شود موجب عود مصرف در بیماران در حال بهبودی و تعمیق محرومیتها و آسیبهای اجتماعی آنان است.
شغیعی ادامه داد: حال میتوان از یکسو پیچیدگی مسائل مطروحه را در نظر گرفت و از سوی دیگر اقداماتی که تلاش دارد با توزیع پمفلت یا نصب پوستر و یا برگزاری جلسات سخنرانی و کلاسهای هرازگاهی برای کارکنان، این پدیده را "ریشهکن" کند!
این مدرس دانشگاه همچنین تصریح کرد: همین توضیحات نشان میدهد زمینهسازهای مصرف مواد در محیطهای کاری آنقدر قوی و عمیق هستند که آنگونه اقدامات سطحی را در همان ابتدا بیاثر کنند.
دکتر علی شفیعی در انتها گفت: اگر زمانی برایمان مصرف مواد در محیطهای کاری و اعتیاد نیروی کار واقعا اهمیت پیدا کرد، آنوقت میتوانیم بهجای ادعای تلاش برای "ریشهکنی" اعتیاد، ریشههای آن را بشناسیم و بهترین اقدامات برای "کنترل" آن در کشورمان را طراحی و اجرا کنیم.