یک مهندس سیاستمدار چپگرا که ظاهرا خدا را قبول ندارد؛ این توصیف مناسبی برای «الکسیس سیپراس»، نخستوزیر فعلی یونان است که چند روزی است در تهران به سر میبرد.
به نوشته ایسنا، سیپراس، 41 ساله که همین حالا از اوباما زمانی که رئیسجمهور شد جوانتر است، در آتن پایتخت یونان به دنیا آمده و دوران کودکیاش در یک منطقه حومه شهر گذشته است. او در آغاز تحصیلش به سمت مهندسی رفته و لیسانسش را در یکی از دانشگاههای آتن در رشته مهندسی عمران گرفته است اما بعدها کمکم گرایشهای اجتماعی پیدا کرده و تحصیلاتش را در رشته برنامهریزی اجتماعی ادامه داده است.
فعالیت سیاسی برای سیپراس از زمانی آغاز شد که در اوخر دهه 80 میلادی احتمالا زمانی که کمتر از 20 سال سن داشت وارد شاخه جوانان یک تشکیلات دست چپی سیاسی به نام «شاخه جوانان حزب کمونیسم» شد. در اوایل دهه 90 میلادی، سیپراس در جریان برخی مخالفتها با یک قانون جدید که از طرف وزارت آموزش و پرورش این کشور در دست تصویب بود، قرار گرفت.
با اینکه در این زمان توانست خودی نشان بدهد اما شهرت سیاسیاش مدیون مصاحبهای است که یک روزنامهنگار و مجری سرشناس تلویزیونی در همان زمان انجام داد. او در این مصاحبه جنجالی از حق دانشآموزان برای غیبت از کلاس درس بدون اطلاع والدین برای شرکت در تظاهرات و فعالیتهای سیاسی دفاع کرد!
فعالیتهای سیاسی سیپراس در دوران دانشجوییاش جدیتر شد. او به عنوان عضوی از یک حزب سیاسی که شعار خود را تجدید حیات حزب چپ قرار داده بود، به فعالیت پرداخت و خیلی زود توانست وارد مجلس سنای دانشجویی شود. او که به مدت سه سال عضو منتخب شورای اتحادیه ملی دانشجویان یونان بود، وقتی حزبش در 1991 از ائتلاف چپگرا خارج شد، در این ائتلاف باقی ماند و در 1999 دبیر اول سیاسی شاخه جوانان حزب «سیریزا» شد. سیپراس را در این دوران بیشتر به عنوان سیاستمداری میانهرو میشناختند تا یک عضو رادیکال با ایدههای چپگرایانه.
چهار سال بعد او توانست در یک رقابت درون حزبی به تشکیلات اصلی حزب راه پیدا کند. او در این زمان به دلیل گرایشهای اجتماعی و توجه زیادش به جنبشهای ضد سرمایهداری جهانی از جمله جنبشهای ضد جهانیشدن، شهرت و محبوبیت پیدا کرد. در نتیجه تمام اینها، سیپراس در سال 2004 بالاخره برای عضویت در شورای مرکزی حزب انتخاب شد و مسئولیت فعالیتهای مربوط به آموزش و جوانان را بر عهده گرفت.
در جریان انتخابات محلی سال 2006 او توانست راهش را به صحنه اصلی سیاست در یونان باز کند و با کسب 10.5 درصد آرا در شهر آتن به عنوان سرلیست حزب «سیریزا» به مجلس راه یابد. در سال 2008 وقتی که رئیس حزب «سیریزا» تصمیم گرفت برای انتخاب مجدد نامزد نشود، سیپراس توانست ریاست این حزب را به دست بیاورد، آن هم زمانی که تنها 33 سال داشت.
در انتخابات سال 2012 حزب او توانست 22 درصد آرای کل یونان را به دست بیاورد. در این زمان حزب، دولت سایهای را تشکیل داد تا به فعالیتهای دولت نظارت داشته باشد و جای تعجب ندارد که سیپراس ریاست این دولت سایه را بر عهده گرفت.
در 2013 او اولین کاندیدای پیشنهادی اتحادیه چپهای اروپا برای ریاست کمیسیون اروپا بود. در جریان رقابتها برای به دست آوردن این موقعیت، سیپراس سخنرانی پرمخاطبی به زبان انگلیسی در کشور آلمان انجام داد. در این سخنرانی از سیاستهای نئولیبرالی که آنها را تحت سلطه آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان توصیف میکرد، انتقاد کرد و با اشاره به نرخ بالای بیکاری و موقعیت بد اقتصادی مردم فقیر در اروپا، گفت که آینده بهتر در 10 سال آینده قابل دستیابی خواهد بود اما موفقیت احزاب حامی سیپراس در دستیابی به پارلمان اروپا آنقدرها چشمگیر نبود.
در انتخابت عمومی در 2015، حزبی که الکسیس میانسال ریاست آن را بر عهده داشت توانست اکثریت آرا را به دست آورد. در نتیجه، دولت سایه روی صحنه آمد و سیپراس هم به نخستوزیری رسید. با اینکه حزب او توانسته بود به میزان لازم رای به دست بیاورد اما از آنجا که تا در اختیار گرفتن اکثریت مطلق دو کرسی فاصله داشت، ناچار شد با یک حزب دست راستی ائتلاف کند. نهایتا او در 25 ژانویه 2015 به عنوان نخستوزیر سوگند یاد کرد و از آنجا که او مانند بسیاری از معتقدان به کمونیسم، به خدا اعتقاد ندارد و این موضوع را تصریح کرده است، در متن سوگندش گفت: «به نام خودم، شرف و وجدانم، سوگند یاد میکنم که قانون اساسی و قوانین آن را حمیات کنم».
او اولین نخست وزیر یونان بود که در برابر سنت ارتودکسیمذهب این کشور، تمایلات اجتماعی و مدنی قویتری داشت. با وجود سابقه جدی فعالیتهای سیاسی، نام الکسیس زمانی بیشتر از همیشه شنیده شد که در چند ماه گذشته یونان که عضو اتحادیه اروپاست به دلیل اقتصاد ضعیفتر تحت فشار کمرشکن تورم و افزایش بیسابقه بیکاری قرار گرفت. تلاش دولت برای اجرای سیاستهای ریاضت اقتصادی، نارضایتیهای عمومی را به همراه داشت، تظاهرات و تحصن در خیابانهای آتن به صورت روزانه در صدر اخبار قرار میگرفت و دولت ناچار بود برای پذیرش کمکهای خارجی شرایط زندگی در داخل را سختتر کند، حقوق بازشستگی را کاهش دهد، کارمندان دولت را کمتر کند و از هزینه خدمات اجتماعی و بیمه بکاهد.
دولت سیپراس در این شرایط چارهای غیر از پذیرش سیاستهای سختگیرانهتر اقتصادی برای دریافت وام بیشتر از اتحادیه اروپا نداشت اما سیپراس که خود را در برابر بحران مشروعیت دولت میدید، ترجیح داد که از سمت خود استعفا کند.
دولت، انتخابات زودهنگام برگزار کرد اما بر خلاف نظر لیبرالها، مردم باز هم به ایده چپگرایان رای دادند. با اینکه در انتخابات سپتامبر گذشته یونان، 57 درصد واجدان شرایط رای داده بودند که از انتخابات گذشته 6 درصد کمتر بود اما حزبی که سیپراس ریاست آن را بر عهده داشت باز هم 35.5 درصد آرا را به دست آورد؛ میزانی از آرا که برای او کافی بود تا ائتلافی علیه سیاستهای ریاضت اقتصادی شکل دهد.
به فاصله کمی از برگشت به کار دولت، وزیر اقتصاد و دارایی یونان استعفا کرد و این در حالی بود که دولت جدید با وعده طولانیکردن بازپرداخت بدهیهای یونان به اتحادیه اروپا و نهادهای مالی بینالمللی با کمترین فشار بر زندگی مردم بر سر کار آمده بود.
الکسیس سیپراس در تمام سالهای گذشته با دختری که وقتی 13 سال داشت با او آشنا شد، زندگی کرده است. آنها دو پسر دارند و نام میانی پسر کوچکشان را به یاد ارنستو چگوارا - انقلابی مارکسیست آرژانتینی و از رهبران انقلاب کوبا - «ارنستو» گذاشتهاند.
سیپراس در کنار همه اینها، فوتبالدوست هم هست. او که در دوران کودکیاش در نزدیکی یک استادیوم فوتبال زندگی میکرد، هنوز هم سعی میکند بازیهای تیم محلیاش را از نزدیک و در استادیوم فوتبال ببیند.
از سیپراس به عنوان رهبری یاد میشود که نهتنها آینده یونان در اتحادیه اروپا بلکه آینده منطقه پولی یورو را هم به خطر انداخته است. یونان در کنار ایتالیا بدهکارترین کشور منطقه یورو است که نیاز به جذب هر چه بیشتر سرمایهگذاریهای خارجی برای کمتر کردن فشار بر اقتصادش را دارد.