یادداشت دریافتی- حمیدرضا اکبرپور*؛ در بسیاری از کنشها و واکنشها در ارتباط با تحولات روز در سطح منطقه و بین الملل، شاهد ارایه نظرهای سطحی و عوامانه هستیم کهگاه موجبات درک نادرست از واقعیات حقوقی در عرصه بین الملل را فراهم مینماید.
با تهاجم و ایراد خسارت به اماکن دیپلماتیک عربستان در مشهد و تهران، برخی از کشورها در حرکتی هماهنگ با عربستان به قطع روابط یا کاهش روابط دیپلماتیک اقدام کردند. اما در این میان نام یک کشور بیش از همه موجب واکنشهای گوناگون و البته طنزگونه در محافل اجتماعی حتی سیاسی شد.
این کشور جیبتوی بود. کشوری کوچک در شاخ آفریقا که همسایه کشور سومالی است.
کشوری که یک طرف تنگه مهم و تاثیر گذار باب المندب بود. تنگهای که نزدیک چهل درصد تجارت دریایی از طریق آن صورت میگرفت.
با قطع رابطه این کشور پس از چند روز که دستمایه خنده مردم کوچه و بازار تا بالاترین مقامات دولتی شد با انتشار خبری در فضای مجازی رنگ دیگری به خود گرفت. پیامی با این مضمون که جیبوتی میتواند این تنگه را ببندد و ایران مجبور خواهد بود کل آفریقا را دور بزند و هزینه و زمان چند برابری بر تجارت دریایی ایران تحمیل میشود.
این شایعه با توجه به شبکههای اجتماعی به سرعت پخش شد اما واقعیت چیز دیگری است.
بر اساس کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها، تنگهها یا حقوقیتر بگوییم آبراهه های بین المللی به ابراهههای طبیعی گفته میشود که دو دریای آزاد یا یک دریای آزاد و منطقه انحصاری اقتصادی و یا دو منطقه انحصاری اقتصادی را به هم وصل مینماید.
این تنگهها بر اساس همین کنوانسیون شامل عبور ترانزیتی میشود که در حقیقت آزادی کشتیرانی را برای دولتهای ثالث فراهم میکند. کنوانسیون ۱۹۸۲ با به رسمیت شناختن این حق در حقیقت کشورهای اطراف تنگه را ملزم به تعهد جهانی خود در باب آزادی کشتیرانی کرده است و حق تعلیق یا جلوگیری از عبور و مرور کشتیها را از کشورهای اطراف تنگه سلب مینماید.
البته حق عبور ترانزیت منوط به شرایطی از جمله عبور سریع و پیوسته و بدون توقف ضروری و با رعایت یک سری قوانین و مقررات بین المللی است. همچنین کشتی عبور کننده باید مقررات مالی، بهداشتی، گمرکی و... کشورهای اطراف تنگه را رعایت کند.
بر این اساس برخی واقعیتهای حقوقی در جهان فارغ از مسایل سیاسی دارای صلابت و صلاحیتی عام و جهانی است که به راحتی دچار تزلزل نمیشود.
*دانشجوی دکتری و پژوهشگر حقوق بین الملل