مهندس محسن هاشمی معتقد است مجلس آینده باید مجلسی باشد که افراد و گروهها در آن در پی حذف و منکوب کردن رقیب خود نباشند.
هاشمی که در انتخابات مجلس کاندیدا شده، پس از ثبت نام در انتخابات مجلس گفت: باید در جامعه خودمان که به دلیل اختلافات سیاسی، مملو از کینه و نفرت شده است، به اخلاقی سیاسی، اسلامی روی بیاوریم تا رجال سیاسی مان از دشمنی با یکدیگر دست بکشند و احزاب و گروهها با سعه صدر و مدارا به تحمل یکدیگر بپردازند. در ادبیات مسئولان، تخریب جای خود را به امید و همراهی بدهد تا مردم بتوانند این شرایط دشوار اقتصادی را با نگرانی کمتری تحمل کنند.
محسن هاشمی که تجربه کاندیداتوری در انتخابات شوراها را نیز در کارنامه خود دارد، در این رابطه می گوید: در انتخابات شوراها توسط دولت قبل رد صلاحیت شدم و این نخستین بار است که شورای نگهبان می خواهد صلاحیت مرا بررسی کند.
متن کامل گفتگوی «انتخاب» با محسن هاشمی در زیر می آید:برنامه های شما در صورت تایید صلاحیت و کسب آرای لازم برای ورود به مجلس چه خواهد بود؟اگر بخواهم پاسخی مختصر به این سوال بدهم باید بگویم ساماندهی فضای کشور ما در حال حاضر با مشکلات وتنگناهای انبوهی مواجه هستیم، بخصوص در حوزه اقتصاد این مساله بدلیل کاهش شدید قیمت نفت فشار زیادی به مردم وارد می کند، ومتاسفانه درآمد هنگفت وبی سابقه نفتی کشور در دهه گذشته که می توانست ذخیره مناسبی برای شرایط فعلی باشد، بدرستی استفاده نشده است، اگر مجلس بتواند سیاستها و قوانین آرامش بخشی در حوزه اقتصاد وضع نماید و بستر فعالیتهای زیربنایی ومولد اقتصادی را که نیازمند کاهش ریسک، کاهش رانت و زیرساختهای مناسب هستند را فراهم کند شاهد جهش اقتصادی کشور در دوره آینده خواهیم بود.
در حوزه سیاسی هم به نظرم، جامعه ما بیش از هرچیز به کاهش تنش وآرامش نیاز دارد، بی اعتمادی، کینه وتنفر گروهها وجریانات رقیب سیاسی باید نسبت به هم کاهش یاید ودر این راستا هیچ جریانی نباید به دنبال حذف رقیب باشد، به نظر من، وجود همه گروههای سیاسی داخل نظام ، حتی دلواپسان نیز در مجلس مفید است تا همه صداها در کنار هم وجود داشته باشد وبتوان مسایل سیاسی را با استفاده از ابزار سیاسی نه ابزارهای قضایی، امنیتی یا نافرمانی مدنی حل کرد.
آیا شما بعنوان سرلیست اعتدال گرایان در انتخابات حضور خواهید داشت؟ اساسا از سوی گروههای سیاسی با شما درباره سرلیستی صحبتی شده است؟با توجه به فاصله ای که تا برگزاری انتخابات داریم، سخن گفتن درباره لیستها وسرلیستها زود است، وباید ابتدا آرایش سیاسی نیروهای حاضر در انتخابات روشن شود و بعد درباره لیستها وسرلیستها صحبت کرد.
البته به نظر من مساله سرلیستی در انتخابات اهمیت چندانی ندارد که موجب اختلاف یک طیف سیاسی بشود، جریان اعتدال نیز هنوز فهرست مشخصی را تعیین نکرده است که سرلیست آن مشخص شده باشد.
اما آنچه که مدنظر آیت الله هاشمی رفسنجانی این است، که این انتخابات به بعنوان فرصتی برای افزایش وحدت وهمگرایی، هم بین گروههای سیاسی وهم بین مردم ونظام دیده شود بنابراین از هرموضوعی که شایبه اختلاف وتنش زایی دارد از جمله مساله اصرار بر سرلیستها پرهیز شود و طرفین مصالح کشور وجامعهرا برمصالح شخصی ترجیح دهند.
با توجه به عدم احراز صلاحیت شما برای انتخابات شوراها، چقدر احتمال می دهید برای انتخابات مجلس تایید صلاحیت شوید؟عدم احراز صلاحیت بنده در انتخابات شوراهای دور گذشته، اولا توسط دولت قبل صورت گرفت وشورای نگبهان نقشی در انتخابات شوراها نداشت، بنابراین برای نخستین بار است که شورای نگهبان صلاحیت من را بررسی می کند.
ثانیا موضوع مهم در انتخابات سال 1392، عدم تایید صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری بود که به نوعی مساله حضور من هم به این موضوع گره خورد. چرا که وقتی صلاحیت ایشان تایید نشد تایید صلاحیت من توسط دولت و حضور در انتخابات شوراها، می توانست به رفراندومی برای محبوبیت آقای هاشمی رفسنجانی تبدیل شود که برای دولت قبل این موضوع مطلوب نبود. البته من پس از عدم تایید صلاحیت توسط هیاتهای اجرایی به هیات نظارت که مرکب از پنج نماینده مجلس بود اعتراض کرده ودر جلسه ای نیز به این موضوع رسیدگی شد، اما با وجود حسن نیت رییس مجلس و اکثریت هیات نظارت، فشار برخی دستگاههای دولتی موجب عقب نشینی یکی از اعضای هیات وعدم احراز صلاحیت بنده شد.
اما در شرایط فعلی که آیت الله هاشمی رفسنجانی شخصا بعنوان کاندیدا برای مجلس خبرگان رهبری حضور دارند، حضور بنده حساسیتی را بوجود نمی آورد و می تواند در کنار هزاران کاندیدای دیگر تعریف شود.
درصورت عدم احراز صلاحیت، واکنش شما چگونه خواهد بود؟این سئوال شما، در درجه اول این ابهام را بوجود می آورد که چرا باید فرد میانه رویی مثل بنده تایید صلاحیت نشود؟ وقتی که سوابق مختلف اجرایی و سیاسی بنده مورد تایید وتقدیر مراکز مختلف نظارتی و بزرگان نظام قرار گرفته است و بنای من تعامل و اعتماد سازی است، آیا عدم تایید افرادی نظیر بنده؛ نمی تواند به حاکمیت تندروها منجر گردد؟ طبیعتا افرادی که دارای تجربه سیاسی وپختگی هستند، دارای ملاحظات و عقلانیت بیشتری نسبت به نیروهای ناشناخته وکم سابقه می باشند.
تجربه مجلس ششم، نشان داد که حذف چهره های سرشناس ودارای سابقه سیاسی، نمی تواند لزوما به تعدیل فضا منجر شود و شاهد بودیم بیش از یکصد نفر از نمایندگانی که به مقام معظم رهبری نامه سرگشاده نوشتند، قبل از نمایندگی فاقد سابقه قابل توجه سیاسی بودند، در شرایط امروز نیز اگر این اتفاق رخ دهد با توجه به ثبت نام های صورت گرفته، در صورت حذف چهره های شاخص نیروهای گمنام تر در لیستها قرار می گیرند که طبیعتا در صورت ورود به مجلس فضای تندتری را شکل خواهند داد، تجربه انتخابات سال 1392 و عدم تایید صلاحیت آیت الله هاشمی نشان داد که با حذف چهره شاخص ، رای این چهره به سبد رقیب نمی رود.
اما در مورد سوال شما باید بگویم که همانطور که سوابق بنده نشان می دهد اهل ماجرا جویی ودرگیری نیستم و تعامل وعقلانیت را به اقدامات هیجانی و لجبازی ترجیح می دهم و قطعا واکنش من در چارچوب قانون ومنطق خواهد بود.
کدامیک از مجالس نه دوره گذشته بعد از انقلاب اسلامی را نزدیکتر به مجلس مطلوب خود می دانید؟در 9 دوره گذشته، مجالس اول و دوم به دلیل تکثر نیروهای مختلف انقلابی و صداها مختلف وجه متمایزی داشت و نقش مجلس در اداره کشور برجسته بود، شاید بتوان مجلس پنجم را به جهت رقابتی بودن انتخابات و نزدیکی به جریان اعتدال حتی با وجود حضور اکثریت اصلوگرایان میانه رو در کنار دولت اصلاح طلب، مجلس مطلوبی دانست، اما مجلس ششم بدلیل تندروی اکثریت و مجالس هفتم تا نهم، بدلیل عدم رقابتی بودن انتخابات می توانستند بهتر از فرصت برای خدمت به کشور استفاده کنند.
از دیدگاه حضرتعالی، مجلس دهم چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟به نظر من مجلس باید در درجه اول دارای نصاب بالایی از رای مردم داشته باشد، برای کسب این نصاب نیاز به رقابتی شدن انتخابات وحضور پرشور مردم وجود دارد، در درجه دوم مجلس مطلوب باید از یکسو دارای پویایی باشد و از سوی دیگر بدور از افراط گرایی وتندروی، بنابراین گروههای مختلف سیاسی باید در کنار یکدیگر در مجلس حضور داشته باشند وهمه صداها در چارچوب نظام وقانون شنیده شود.ویژگی بعدی مجلس باید توجه به مسایل اصلی کشور وفاصله گرفتن از منازعات جناحی باشد، مساله مهم ما امروز اشتغال ، فقر و رکودست که می توان از ظرفیت مجلس برای ایجاد رونق اقتصادی وحل معضلات کشور استفاده موثری نمود.
اگرواقعا مامتوجه باشیم که در چه شرایطی بسر می بریم، چه میزان منابع تجدید ناشدنی را به هدر می دهیم، چه تهدیداتی متوجه کشور است و دیگر کشورها با چه سرعتی در حال رشد هستند، اینگونه درگیر مسایل سیاسی وجناحی پیش پاافتاده نمی شویم. من وقتی انقلاب شد حدود 17 سال داشتم، با خفقان و تجربه ای که از نظام شاهنشاهی داشتم، احساس می کردم قرار است وارد یک مدینه فاضله بشویم، همه مردم همین احساس را داشتند، همه دوران کودکی ونوجوانی من در پشت دیوارهای زندان، ودر آرزوی اینکه بتوانم چند روزی در کنار پدرم باشد، سپری شد، ولی همیشه تحت تعقیب بود و ما با تکیه به مادرم که با رشادت وشجاعت از پدرم حمایت می کرد، و ومسئولیت نگهداری چند فرزند خردسال بعهده داشت، تحمل می کردیم.
وقتی ساواک پدر را دستگیر می کرد تا حدی شکنجه می شد که نمی توانست روی پا بایستد، یکبار استخوان پایش را زیر شکنجه شکستند و وقتی بعد از ماهها به ملاقات رفتیم، ماموران ساواک و سربازان او را آوردند وروی صندلی نشاندند، نمی توانست بایستد اما کلمه از شکنجه نگفت، من را که از دوری او مریض شده بودم وخواهرم فاطمه که دچار مریضی فلج اطفال شده بود را در آغوش گرفت،شرایط به گونه ای شد که حتی ماموران ساواک گریه می کردند، با اینهمه پدر همیشه به ما امیدواری می داد و می گفت ما در حال مبارزه هستیم و روزی اسلام به قدرت می رسد وهمه بی عدالتیها تمام می شود، اما اوایل انقلاب به نگرانی از ناامنی وترس از ترورها گذشت، بعد از اینکه ما شاهد بودیم که پدرم را در وسط خانه با گلوله زدند و مادرم نزدیک بود برای نجات پدرم گلوله بخورد، عزیزترین دوستان پدرم مانند بهشتی، مطهری، باهنر و... را از دست دادیم، و تعداد زیادی از دوستان در جبهه ها به شهادت رسیدند، تا امنیت برقرار شد، اما امروز چشمهایمان را به روی آن بسته ایم وافراد مرتب برطبل خودخواهی، تخریب، کینه توزی وانتقام می کوبند تا قدرت بیشتری بدست بیاورند و رقیب امروز که رفیق وهمرزم وهمسنگر دیروز آنها بوده را حذف کنند، در حالیکه برسرشاخه نشسته و بن می برند و چیزی که در این دعواها ودرگیری ها آسیب می بیند اصل انقلاب و اعتماد مردمی است که هنوز در انتظار تحقق وعده ما نشسته اند که "شد جمهوری اسلامی به پا، که هم دین دهد هم دنیا به ما"
به نظرم مجلسی مطلوب است که با وجود اختلاف سلیقه ها وچند صدایی، بوی برادری و وحدت از آن استشمام شود و افراد وگروهها در پی حذف ومنکوب کردن رقیب خود نباشند.