اسيدپاش کينهجو که کوري همکارش را رقم زده است به قصاص چشم محکوم شد.
به گزارش ایران محسن مرتضوي روز 19 فروردين ماه سال 91 وقتي وارد محل کارش شد از سوي آبدارچي کينهجو هدف اسيدپاشي هولناک قرار گرفت.
مرد کينهجو پس از خالي کردن قابلمه پر از اسيد روي محسن دست از خشونت برنداشت و با چاقويي که در دست داشت با 16 ضربه وي را غرق خون روي زمين انداخت و پا به فرار گذاشت. قرباني در بيمارستان بستري شد و تحت 80 عمل جراحي قرار گرفت اما با وجود تلاش تيم پزشکي، وي بينايي چشم راست و شنوايي گوش راست خود را از دست داد.
فتحالله عامل جنايت اسيدي که از طريق مرز بانه به کشور عراق گريخته بود از سوي پليس اين کشور دستگير و به مأموران مرزباني کشورمان تحويل داده شد.مرد خشن در بازجوييها گفت: در تعطيلات عيد نوروز يک مرد هر روز با موبايلم تماس ميگرفت و مزاحمت ايجاد ميکرد. وقتي به اداره آمدم همکارانم به من گفتند فردي که برايم ايجاد مزاحمت ميکرد محسن است همان لحظه تصميم به انتقامجويي گرفتم.
ماجراي اين اسيدپاشي به ايستگاه دادگاه کيفري استان تهران رسيد و پس از دو سال قضات جنايي رأي به قصاص عضو دادند.
با اعتراض مرد اسيدپاش، پرونده در شعبه 24 ديوانعالي کشور تحت رسيدگي قرار گرفت و آنها حکم قصاص عضو را نپذيرفتند و خواستار اظهارنظر اعضاي کميسيون پزشکي جنايي درخصوص امکان اجراي قصاص عضو شدند.
پرونده براي بررسي به کميسيون پزشکي رفت و پزشکان اعلام کردند با توجه به ميزان و شدت صدمات و آسيبهاي ايجاد شده روي محسن از نظر چشم و بينايي، ايجاد جراحت منجر به نابينايي چشم به علت خوف سرايت و نبود امکان تساوي امکانپذير نيست و تنها ميتوان گوش راست را قصاص عضو کرد.
با اين نظريه علمي قضات ديوانعالي کشور حکم قصاص دو عضو گوش و چشم را نقض کرده و پرونده را براي رسيدگي نهايي به شعبه چهارم دادگاه کيفري يک استان تهران فرستادند.
فتحالله در آخرين جلسه محاکمه با تکرار اعترافاتش گفت: چهار سال است که پشت ميلههاي زندان به سر ميبرم و از اين وضعيت خسته شدهام و بارها ماجراي اسيدپاشي من در روزنامهها منتشر شده است. ديگر تحمل ندارم هر حکمي که صادر کنيد آن را ميپذيرم.
محسن قرباني اسيدپاشي نيز گفت: مرد اسيدپاش از آنجا که دوبار در زندگي شکست خورده بود و چون مزاحم تلفني داشت، همسر سومش نيز به تلفنهاي او مشکوک شده بود و به همين خاطر قصد جدايي از وي را داشت.
از طرفي هم خانوادهاش مرتب به او توهين ميکردند که وي توان اداره زندگي را ندارد. اين عوامل باعث شد که وي تصور کند من مزاحم تلفني او هستم و مرا هدف اسيدپاشي قرار داد.حالا نيز تقاضا دارم متهم کور شود تا بفهمد من در زندگي چه ميکشم!
با اعترافات مرد اسيدپاش قاضي عبداللهي رئيس شعبه و يک قاضي مستشار براي صدور رأي نهايي با هم وارد شور شدند و با توجه به نظريه کميسيون پزشکي جنايي، دادگاه رأي به قصاص چشم در حدي را که موجب آسيب اضافه يا به خطر افتادن جان مرد اسيدپاش نباشد، صادر کرد.