bato-adv
کد خبر: ۲۵۲۷۲۷

خداوند صدای بازنشستگان را می‌شنود

نصراله خلیلی
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۲ - ۲۳ آبان ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- نصراله خلیلی*؛ خداوندا بر سجاده رو به روی تو ایستاده‌ام و دوست دارم با تو از درد‌هایم بگویم و بی‌واهمه مشکلاتم را با تو در میان بگذارم چون تو به حق قضاوت می‌کنی و عدل و انصاف سرلوحهٔ کار توست.

من نیز چون بسیاری از خیل بازنشستگان فرهنگی هستم. بازنشستگانی که در جامعه کنونی حقوق اندک کفاف زندگیشان را نمی‌دهد.

بازنشستگانی که‌گاه زندگی آنچنان به آنان سخت می‌گیرد که مستاصل و درمانده به هر شاخه‌ای چنگ می‌زنند.

به هر دری که گمان کنند به دادشان می‌رسد سر می‌زنند و به هر آدمی که به فکرشان برسد شکایت می‌برند تا شاید گرهی از کارشان گشوده شود و هر بار بیش از پیش به در بسته بر می‌خورند.

از این روست که این بار برای تو می‌نویسم که تو خود شاهد همه چیز هستی.

خداوندا تو خوب می‌دانی روی زمین‌ات کسی به فکر ما نیست. تو خود دیده‌ای که‌گاه از فشار زندگی بازنشسته‌ای که کارد به استخوانش رسیده بخاطر مشکلات معیشتی و عدم رسیدگی مسئولین خود را به آتش کشیده است! تو نیز چون بسیاری صدای فریاد‌هایش را شنیده‌ای.

راستی خدای مهربان از اینکه به همهٔ بازنشستگان سلامتی و عزت عطا کرده‌ای سپاسگزاریم چون تو خوب می‌دانی روی زمین‌ات ما بازنشستگان بیمهٔ جامع درمان و پاسخگو نداریم تا هزینه‌های درمانمان را جبران کند!

پروردگارا تو را سپاس که به بسیاری از ما توانایی داده‌ای بعد از سی سال خدمت صادقانه باز برای سی سال دوم زندگی شغلیمان برنامه ریزی کنیم تا برخی از ما مسافرکشانی سالخورده شوند و برخی دیگر دستفروشانی که به شاگردان سابق خود جوراب و ژیلت و باتری قلمی بفروشند...

خداوندا تو خوب می‌دانی ما بازنشستگان در آستانه بازنشستگی نه تنها خوشحال نبوده و نیستیم بلکه بجای آسایش و رفاه و امنیت روانی و روحیه شاد باید پس از سی سال خدمت تازه نگران آینده فرزندان و ازدواج و تحصیل و دغدغه معیشتمان باشیم.

راستی جز تو چه کسی به فکرما است؟!

پروردگارا از اینکه در حقوق اندک ما برکت عطا نمودی شاکریم چون تو خوب می‌دانی که به خاطر اجرا نشدن قانون خدمات کشوری و نظام هماهنگ حقوق چندسالی است که حقوقمان با نرخ تورم نسبت برابر ندارد اما شکر که باران نعمت و رحمت تو بر ما می‌بارد در حالی که جز الطاف تو از سوی بندگانت کمترین تسهیلات رفاهی برای بازنشستگان در نظر گرفته نشده است.

خداوندا نگذار جز تو محتاج دیگران شویم چون اگر بعد از مدت‌ها از بن نقدی و غیر نقدی بهمان چیزی می‌رسد آن هم آنقدر اندک و از اجناس نا‌مرغوب و در انبار مانده است که بسیاری از ما بی‌خیال گرفتن‌اش می‌شوند.

خداوندا خوب می‌دانیم که تو فقر و تبعیض را دوست نداری اما به راستی چرا بندگانت فقر و تبعیض و حقوق و مزایا را به ما تحمیل کرده‌اند و آسایش و آرامش را از ما گرفته‌اند؟! آیا نمی‌دانند درد تحقیر معلم یعنی چه؟!

خداوندا تو به اولین معلم انسان‌ها حضرت محمد (ص)شان و منزلت بخشیدی و قسم خوردی به قلم و آنچه می‌نگارد... اما امروزه روح و جسم معلمان و پیشکسوتان علم و معرفت و دانش آزرده و غمگین است.

این روز‌ها دارند به بهانه‌های مختلف با تصویب قوانین منع به کارگیری بازنشستگان در ادارات دولتی، خرید خدمت و دیگر طرح‌ها ما را خانه نشین‌تر می‌کنند و به فکر تامین معیشت زندگی ما نیستند.

خداوندا تو دانایی و توانایی برهمه چیز.

بارالها سی سال در کلاس‌های درس الفبای حق طلبی و جوانمردی و پاکی را به کودکان این سرزمین آموختیم کودکانی که اکنون مدیران و دولتمردان و مجریان قانون هستند اما حالا آن چنان به آموزگاران و معلمان خود بی‌التفات و نامهربان شده‌اند که صدای حق گویی معلمان را نمی‌شنوند و ‌گاه به جای چاره اندیشی و یافتن راهکارهای مناسب به دعوا و درگیری‌های حزبی و گروهی خود مشغولند.

خداوندا آیا صدای ما را کسی می‌شنود و فریاد رسی جز شما هست تا بگوییم قرار بود با پاداش آخر خدمتمان با کوله باری از معنویت زائر خانهٔ خدا شویم اما وجود هزار زخم در زندگی مجبورمان کرد هزینه سفر حج تو را برای سر و سامان دادن زندگی فرزندانمان خرج کنیم تا زائر کعبه دل‌های شکسته فرزندانمان نشویم و مرهمی بگذاریم بر درد‌‌هایشان.

خداوندا چه بزرگواری تو که تن رنجورمان را به درد مبتلا نمی‌کنی تا در نبود بیمه کار آمد تمام حقوقمان خرج دوا و درمان نشود.

پروردگارا آیا بغض نمی‌کنی وقتی می‌بینی یک بازنشسته به خاطر اجاره عقب افتاده، مسیر خانه‌اش را عوض می‌کند تا هر بار شرمنده صاحب خانه‌اش نباشد.

خدای من این‌ها راز‌هایی است که فقط با تو می‌گویم و غیر از تو، از درد دم نمی‌زنم که غرورم پیش غیر تو نشکند.


*معلم بازنشسته تهران

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv