فرارو- دو هفته پیش رییس دانشگاه آزاد گفته بود: 500 هزار صندلی در دانشگاه آزاد خالی مانده است. حمید میرزاده در هشتمین جلسه هیئت امنای دانشگاه آزاد همدان همچنین اظهار کرد اگر توسعه تحصیلات تکمیلی در دستور کار دانشگاه قرار نگرفته بود، مشکلات اقتصادی بسیاری پیش میآمد.
به گزارش فرارو، سال 93 بود که دانشگاه آزاد اقدام به بالابردن ظرفیت پذیرش خود کرد. افزایش ظرفیت بهخصوص در مقطع دکترا انجام گرفت. چنانچه 5 هزار نفر در آزمون دکترای تخصصی سال 93 این دانشگاه پذیرفته شدند. حمید میرزادهاز اضافهشدن 70 درصدی رشتههای دکتری در سال 93 نسبت به سال 92 خبر داده است.
گسترش ظرفیت دانشگاه آزاد، واکنشهای زیادی در پی داشت. مخالفان از پایینآمدن کیفیت حرف زدند؛ چه در سطح اساتید و اعضاء هیات علمی و چه در سطح دانشجویان. با این وجود رییس دانشگاه آزاد این انتقادها را رد می کند.
حالا با گذشت مدت زمانی رییس دانشگاه آزاد از خالی بودن 500 هزار صندلی در کاردانی به کارشناسی این دانشگاه خبر میدهد.
500 هزار صندلی خالی این دانشگاه را باید در کنار 10 میلیون مترمربع فضای مسقف، 70 هزار عضو هیات علمی و مدرس و داشتن رتبه سوم این دانشگاه از نظر تعداد دانشجو قرار داد.
با این شرایط باید دید که آیا خالی ماندن این تعداد صندلی در دانشگاه آزاد ناشی از گسترش بیرویه آن است؟ به طور کلی این دانشگاه چه تاثیری در وضعیت آموزشی کشور داشته است؟ آیا سیاست گسترش دانشگاه آزاد به بهبود وضعیت آموزش عالی در کشور کمکی کرده است؟
چهار ملاحظه برای دانشگاه آزاد
میثم هاشمخانی -پژوهشگر- در گفتگو با فرارو عملکرد دانشگاه آزاد را تحلیل کرد. عضو غیردولتی کمیته تلفیق برنامه ششم توسعه در حوزه آموزش با در نظرگیری 4 ملاحظه درباره این دانشگاه گفت: اول آنکه وجود این دانشگاه، ۲ فایده کلیدی داشته است. در درجه نخست این دانشگاه توانسته از خروج بخشی از متقاضیان تحصیلات دانشگاهی به خارج از کشور جلوگیری کند. در درجه بعد توانسته با توسعه شعبات خود در مناطق محرومتر کشور، فرهنگ مطالعه و علمآموزی را به این مناطق توسعه دهد.
وی ادامه داد: دانشگاه آزاد از «سم انحصار و فقدان رقابت» رنج میبرد و ضعفهای کیفی این دانشگاه، عموما ناشی از این مساله است.
هاشمخانی با اشاره به فرهنگ مدرکگرایی و با توضیح سومین نکته در مورد دانشگاه آزاد اظهار کرد: متاسفانه فرهنگ «مدرکشیفتگی» در کشور، باعث رونق کسب و کارِ «تولید انبوه مدرک» شده است. نتیجه اینکه درست در شرایطی که انبوهی از کودکان و نوجوانان خانوارهای محرومتر جامعه به حداقلهای آموزشی دسترسی ندارند، متاسفانه تمام همّوغم برخی مقامات ارشد کشور بر افتخار به ارایه آمارهای فارغالتحصیلان دانشگاهی متمرکز است.
وی همچنین با انتقاد از تشویق جوانان برای داشتن هرچهبیشتر تحصیلات دانشگاهی گفت: متاسفانه شاهد نگاهی بسیار مخرب در میان برخی از مقامات ارشد کشور هستیم، که معتقدند برای کاهش «تعداد جوانان جویای کار» و کاهش فشار بر بازار کار، باید جوانان را به تحصیلات دانشگاهی هر چه بیشتر تشویق کنیم.
وی تصریح کرد: این نگاه مخرب، اگرچه شاید بتواند یک مسکن کوتاهمدت باشد و اندکی از فشار بازارکار را کم کند، اما قطعا در بلندمدت باعث شکلگیری سیل انبوهی از جمعیت جوانی خواهد شد که جوانی خود را صرف تحصیلات عالیه کردهاند و با ورود ناگهانی به بازار کار و نیافتن شغل، دچار سرخوردگی شدید میشوند.
مدرک دانشگاهی در انحصار دانشگاه آزاد
عضو غیردولتی کمیته تلفیق برنامه ششم توسعه با اشاره به انحصار وسیع دانشگاه آزاد در ارائه مدرک دانشگاهی گفت: در حوزه آموزش در اقتصادهای توسعهیافته، یکی از مهمترین جنبههای رقابت دانشگاههای دارای شهریه برای حذف دانشجویان، ارایه گزارش عملکرد شغلی و مالی فارغالتحصیلان دانشگاهها است. هر دانشگاهی سعی میکند در این زمینه گزارش شفاف ارایه دهد.
وی در ادامه تاکید کرد: طبیعتا تا زمانی که دانشگاه آزاد دارای یک انحصار وسیع در ارایه «مدرک دانشگاهی دارای شهریه» باشد، این دانشگاه هیچ انگیزهای برای ارایه گزارش عملکرد فارغالتحصیلانش در بازار کار نخواهد داشت.
این پژوهشگر اقتصادی با اشاره به رکود کیفی دانشگاه آزاد اظهار کرد: همینطور که عرض کردم، دانشگاه آزاد از «سم انحصار» رنج میبرد. تا این انحصار شکسته نشود و رقابت کافی در این حوزه شکل نگیرد، محال است بتوانیم با بخشنامه و توصیه و تقاضا، رکود کیفی دانشگاه آزاد را اصلاح کنیم.
میثم هاشمخانی در ادامه توضیح داد: وضعیت انحصاری دانشگاه آزاد، درست مشابه انحصار فعلی ایران خودرو در بازار عرضه اتومبیل، یا وضعیت ۱۵ سال پیش بانکهای دولتی یا وضعیت ۱۰ سال پیش شرکت همراه اول است. همانطور که شکسته شدن انحصار در بانکداری و عرضه سیمکارت موبایل باعث شد شرکتهای دولتی این ۲ حوزه هم پویاتر بشوند، توسعه رقابت در زمینه «تحصیلات دانشگاهی دارای شهریه» هم قطعا باعث میشودبسیاری از ظرفیتهای دانشگاه آزاد شکوفا شوند.
وی با مقایسه دانشگاههای غیردولتی در کشورهای توسعه یافته با دانشگاه آزاد ایران گفت: در کشورهای توسعهیافته، صدها دانشگاه کاملا غیردولتی وجود دارد که برای جذب دانشجویان بیشتر، هم در زمینه شهریه، هم در زمینه کیفیت آموزش و هم در زمینه اصلاح مکرر برنامه درسی به شکل سازگار با نیازهای بازار کار، با هم رقابت دارند. همین رقابت باعث شده که مثلا بسیاری از دانشگاههای غیردولتی مستقر در اقتصادهای توسعهیافته، هر سال گزارش مناسبی از میزان موفقیت فارغالتحصیلان خود در بازار کار منتشر کنند.
کمیت دانشگاه آزاد کیفیت نداشته است
هاشمخانی در پاسخ به سئوالِ "آیا چنانچه مسئولین این دانشگاه میگویند کمیت این دانشگاه با کیفیت همراه بودهاست"؟ با ذکر مثالی گفت: درحالحاضر ایرانخودرو هم مدعیست که جزو بزرگترین تولیدکنندگان خودرو در دنیا است. اما به چه قیمتی؟ به قیمت مجبور کردن دهها میلیون ایرانی به استفاده از خودروهای کمکیفیت و گران. به قیمت مجبور کردن میلیونها خانوار به پرداخت اقساط سنگین خرید خودرو که باعث شده است قدرت خرید ماهانه خانوارها کاهش یابد و با کاهش خرید مواد غذایی و خدمات تفریحی و امثالهم از طرف این خانوارها، صدها هزار شغل در زمینه کشور تخریب شوند.
وی همچنین صراحتا گفت: تصور میکنم که قرار گرفتن در میان بزرگترین خودروسازان دنیا به قیمت لطمه به میلیونها ایرانی، قطعا افتخارآمیز نیست.
این پژوهشگر ضمن اشاره به بالانبودن ارزش کمیت دانشگاه آزاد اظهار کرد: دانشگاه آزاد هم وضعیت مشابهی دارد. بالابودن کمیت دانشجویان دانشگاه آزاد، فقط زمانی ارزشمند است که در یک رقابت سنگین حاصل شده باشد. اگر دانشگاههای مختلفی با شهریههای مختلف وجود داشتند و بعد تعداد بسیار بالایی از داوطلبان تحصیلات دانشگاهی «دانشگاه آزاد» را انتخاب میکردند، قطعا برای این دانشگاه بسیار افتخارآمیز بود.
چطور در تحصیلات دارای شهریه رقابت ایجاد کنیم؟
عضو غیردولتی کمیته تلفیق برنامه ششم توسعه برای رقابتیشدن فضای ارایه تحصیلات دانشگاهی دارای شهریه در کشور در برنامه ششم توسعه پیشنهاداتی را ارائه کرده و گفت: اولین پیشنهاد آنکه وزارت علوم برای تاسیس هر دانشگاه غیردولتی که ۵ تن از اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی جزو موسسان آن باشند، ظرف حداکثر ۶ ماه مجوز تاسیس و پذیرش دانشجو صادر کند.
وی در ادامه پیشنهاد دوم و سوم را مطرح کرده و گفت: پیشنهاد دوم آنکه وزارت علوم بهطور سالیانه کیفیت دانشگاههای غیردولتی را ارزیابی کرده و به آنها درجه ۱ تا ۵ ارایه کند. پیشنهاد سوم این است که درجه هر دانشگاه غیردولتی براساس ارزیابی وزارت علوم، در دفترچه انتخاب رشته کنکور درج شود.
هاشمخانی در ادامه پیشنهاد چهارم را چنین توضیح داد: در دفترچه کنکور درج شود که نهادهای دولتی مجاز به استخدام فارغالتحصیلان دانشگاههای درجه ۴ و ۵ نیستند. پیشنهاد پنجم؛ دانشگاههای غیردولتی در تعیین شهریه خود در هر سال آزاد باشند و میزان شهریه در دفترچه کنکور درج شود، اما مجاز نباشند که شهریه دانشجویان ورودی هر مقطع را تا پایان فارغالتحصیلی افزایش دهند.
این پژوهشگر در ادامه اظهار کرد: در صورت اجرایی شدن این پیشنهادها، تصور میکنم رقابت مطلوبی در زمینه ارایه آموزش دانشگاهی دارای شهریه ایجاد خواهد شد و دانشگاههای غیردولتی هم مجبور به رقابت سنگین در زمینه برآورده کردن نیازهای بازارکار خواهند بود تا بتوانند دانشجویان را جذب کنند.
عضو غیردولتی کمیته تلفیق برنامه ششم توسعه در حوزه آموزش ضمن اشاره به فضای وسیع دانشگاه آزاد گفت: قطعا زمینها و ساختمانهای متعدد دانشگاه آزاد می تواند واگذار شود و درآمد حاصله صرف بهبود کیفیت آموزش در این دانشگاه شود. اما تصور میکنم اگر دهها مصاحبه هم در نقد این وضعیت منتشر شود، تا وقتی که دانشگاه آزاد خود را در معرض رقابت سنگین نبیند، هیچ فایدهای نخواهد داشت.
میثم هاشمخانی در ادامه به خالی ماندن 500 هزار صندلی در دانشگاه آزاد پرداخته و دراینباره اظهار کرد: تصور میکنم سرمایهگذاری عظیمی برای ظرفیتسازی برای این حجم عظیم از صندلیهای خالی صورت گرفته است. منابع سرمایهگذاری هم طبیعتا از جیب دانشجویان دانشگاه آزاد پرداخت شده است. این مساله، بههیچ عنوان اتفاق خوشایندی نیست.
فواید دانشگاه آزاد چه بود؟
این پژوهشگر البته معتقد است که دانشگاه آزاد فوایدی نیز داشته است. وی میگوید: با وجود همه نقدهایی که ذکر کردم، قطعا منافع دانشگاه آزاد بیشتر از مضرات آن بوده است. این دانشگاه توانسته است سطح فرهنگ کتابخوانی و علمآموزی را، بهویژه در مناطق کمتر توسعهیافته کشور، ارتقا دهد.
هاشمخانی ادامه داد: همچنین در ۳۰ سال گذشته، بخشی از دانشجویانی که مایل به ادامه تحصیل در دانشگاههای خارجی دارای شهریه بودهاند نیز، جذب دانشگاه آزاد شدهاند.
دانشگاهها کارخانه های سه شیفت تولید مدرک شده انداین پژوهشگر در پاسخ به این سئوال که شما به «مدرکشیفتگی» شهروندان و کسبوکار «تولید انبوه مدرک» اشاره کردید. به نظر شما راه حل این مشکل چیست" گفت: همانطور که اشاره کردم، فرهنگ «مدرکشیفتگی» باعث شده که شاهد تبدیل دانشگاهها (اعم از دولتی و آزاد) به «کارخانههای ۳شیفته تولید مدرک دانشگاهی» باشیم. نتیجه اینکه ظرف ۲ سال آینده تعداد مهندسان ایران از آلمان هم بیشتر خواهد شد، در حالیکه ارزش تولیدات صنعتی ما حداکثر یکدهم آلمان است.
این پژوهشگر در نقد اینکه افراد جامعه برای کسب اعتبار به مدرک روی آوردهاند توضیح داد: متاسفانه به لحاظ فرهنگی جامعه ما به سمتی رفته که بسیاری از شهروندان، برای کسب اعتبار اجتماعی، راهی جز دریافت مدرک تحصیلی بالاتر پیش روی خود نمیبینند. بنابراین حتی در صورتیکه وسع مالی مناسب برای پرداخت شهریه نداشته باشند و حتی اگر مطمین باشند که دریافت مدرک تحصیلی هیچ رشدی در درآمد شغلی آنها ایجاد نمیکند، باز هم حاضرند به هر قیمت ممکن هزینهای برای کسب مدرک تحصیلی بالاتر بپردازند تا جایگاه اجتماعی مناسبتری کسب کنند.
چرا شیفته مدرکیم؟
میثم هاشمخانی در ادامه سه عاملی که "مدرکشیفتگی" را در جامعه ایران تقویت کرده نام میبرد و میگوید: درحالحاضر ۳عامل مهم باعث تقویت «مدرکشیفتگی» در جامعه هستند: اول، تسلط نگاه کنکورمحور و دانشگاهمحور در نظام آموزشوپرورش که باعث شده کودکان و نوجوانان در کلیدیترین سالهای شکلگیری شخصیتشان مدام با جمله «تنها راه پیشرفت مدرک دانشگاهی است» بمباران شوند و مثلا کسب حس وجهه اجتماعی از طریق موفقیت کسبوکاری و یا مشارکت در فعالیتهای اجتماعی یا نظایر آن در ذهنشان نقش نبندد.
وی همچنین تصریح کرد: بهکارگیری مکرر القاب «دکتر» و «مهندس» در صداوسیما و نامهنگاریهای دولتی و امثالهم عامل دوم تقویت "مدرکشیفتگی" است.
هاشمخانی عامل سوم را نیز اینگونه توضیح داد: تسلط ساختار مدرکمحور در استخدامهای دولتی و انتصاب مقامات ارشد دولتی. برای مثال هماکنون در اتحادیه اروپا، حدود ۲۰ وزیر دیپلمه وجود دارند که همگی هم جزو وزرای موفق هستند. در نقطه مقابل، در ایران شاهد وضعیتی هستیم که اگر یک وزیر مدرک دکترا نداشته باشد، نوعی نقص برای او تلقی میشود.
عضو غیردولتی کمیته تلفیق برنامه ششم توسعه در حوزه آموزش همچنین معتقد است: ۳ عامل بالا، عواملی هستند که با سیاستگذاری صحیح (مثلا ممنوعیت بهکارگیری القاب دکتر و مهندس در صداوسیما و نامهنگاری های دولتی) قابل کنترل هستند و اگر کنترل شوند، میتوانند تب «مدرکشیفتگی» را کاهش دهند.
وی در انتها تاکید کرد: متاسفانه بخشی از مقامات ارشد کشور، پدیده «مدرکشیفتگی» را مثبت ارزیابی میکنند و با سیاستگذاری تبلیغی و ترویجی برای تعدیل این وضعیت مخالفند. استدلال این بزرگواران این است که نرخ بالای اقبال جوانان به تحصیلات کارشناسی و بعد هم کارشناسی ارشد و دکترا، میتواند در کوتاهمدت فشار بر بازار کار را کاهش دهد.
میثم هاشمخانی گفت: در برابر چنین تحلیلی باید توجه کنیم که اگر امروز نتوانیم سیاست صحیحی برای رونق بازارکار کشور طراحی کنیم و به عنوان یک «مسکن» جوانان را به دنبال نخودسیاه (تحصیلات کارشناسی ارشد و دکترا) بفرستیم، چند سال بعد چگونه میخواهیم تبعات اقتصادی و اجتماعی و حتی امنیتی حضور انبوهی از جوانان بیکار و شدیدا سرخوردهای که مدرک کارشناسی ارشد و دکترا دارند را کنترل کنیم؟