فاجعه منا، آلسعود را تحت فشار قرار داده است. با وجودی که پادشاه عربستان کوشیده هیاتی را مسوول تحقیق در این زمینه قرار دهد؛ اما شواهد نشان میدهد که در کنار فشارهای بینالمللی بر خاندان سعودی، فشار در میان نخبگان سیاسی هم افزایش یافته است. به گزارش ایندیپندنت، اگرچه شاهدان عینی و برخی منابع میگویند مسوول این حادثه «پلیس» و «نیروهای امدادی» هستند که برای چنین اموری آمادگی نداشتند اما برخی دیگر هستند که انگشت اتهام را به سوی رقابتهای داخلی بر سر قدرت نشانه میروند. بر همین اساس، برخی معتقدند تراژدی حج آغازگر تغییر در عربستان خواهد بود. اگر این کشور با آتشافروزیهای منطقهای در یمن، سوریه و ... بر دامنه بحران دمیده و از بهار عربی هم جان به در برد اما دور نیست که «تراژدی منا» موسم تغییر در این کشور را رقم بزند.
یکی از اعضای ارشد خاندان سعودی نامهای منتشر کرده و در آن نامه ترس خود از فروپاشی احتمالی پادشاهی سعودی را مطرح کرده است. این عضو ارشد خانواده سعودی که خود را یکی از نوادگان ملک عبدالعزیر بن سعود اعلام کرده در نامهای 4 صفحهای از اعضای ارشد خاندان سعودی درخواست کرده تا جلسهای اضطراری تشکیل دهند و نگرانیهای خاندان سعود را رفع کنند. او در این نامه راهحل عبور عربستان از بحران را برکناری ملک سلمان و ولیعهد از قدرت اعلام کرده است. این مقام سعودی میگوید: «ما به سقوط دولت و از دست دادن قدرت نزدیک و نزدیکتر شدهایم.»
به گزارش رسانههایی مانند «ایندیپندنت»، «میدل ایستآی» و «آی بی تایمز» این مقام سعودی که به دلیل ترس از جانش نام خود را اعلام نکرده در نامه 4 صفحهای خود میگوید: «ما از تمام فرزندان ملک عبدالعزیز- از شاهزاده بندر بهعنوان کهنسالترین فرزند تا جوانترینشان شاهزاده مقرن- میخواهیم تا نشست اضطراری با خانواده سلطنت تشکیل دهند تا این وضعیت را به بحث بگذارند و هر کاری را که برای نجات کشور لازم است، انجام دهند.» این نامه نشان میدهد که «شکاف نسلی» و «رقابت بر سر قدرت» در میان خاندان سعودی به شکلی پنهان جریان دارد. رقابتهایی که از زمان انتخاب ملک سلمان و ولیعهدی فرزندش درگرفته بود، اکنون با فاجعه سقوط جرثقیل و فاجعه منا شکل عیانتری به خود گرفته است.
«کریستیان کوچ»، مدیر مرکز مطالعات خلیجفارس که اندیشکدهای تحت حمایت مالی عربستان است، میگوید این تغییر نسلی در عربستان- با وجودی که 13 تن از فرزندان عبدالعزیز همچنان زنده هستند- میتواند به منبع بحثهای جدی در عربستان تبدیل شود و احتمالا یکی از انگیزههای نگارش نامه مذکور هم همین است. این تحلیلگر منطقهای میافزاید: «جدیدترین بحث در عربستان سعودی گذار در آلسعود بوده یعنی انتقال از فرزندان عبدالعزیر به نوادگانش.» بازی حاصل جمع صفر خاندان سعودی با انتخاب سلمان به اوج رسید و نبرد برای قدرت در این خاندان را تشدید کرد. وقتی سلمان با تیم خود جانشین عبدالله شد افرادی مانند «خالد التویجری»، رئیس دربار سلطنتی، انتظار نقش بیشتری داشتند اما از سوی سلمان به حاشیه رانده شدند. بعدها فاش شد که التویجری در ساعات پایانی عمر ملک عبدالله تلاش داشت موقعیت خود را در ساختار قدرت حفظ کند. چگونه؟ او میکوشید با طرح نام «متعب»، فرزند عبدالله و برجسته کردن جایگاه او نزد رقبا او را به ولیعهد آینده تبدیل کند اما در نهایت تیم سلمان کینه او را به دل گرفت و فرزند سلمان به ولیعهدی برگزیده شد.
تغییر در سیاست خارجی
از بدو روی کار آمدن سلمان سیاست عربستان در منطقه از حالت محافظهکارانه دوران ملک عبدالله فاصله گرفت و در عمل وارد فاز تهاجم شد. این نامه که در بحبوحه فاجعه منا باز هم در رسانههای اجتماعی دست به دست شد و نشان از کشمکش قدرت در میان خاندان سعودی دارد، مدعی است که مشکلات از 10 سال پیش و در دوران عبدالله آغاز شد. این نامه معتقد است که ضرورت اقتضا میکند اعضای کهنسالتر خاندان سعودی وارد میدان شده و از «محاسبات اشتباه» ارتش در یمن، سوریه و عراق لب به انتقاد بگشایند. این نامه میگوید چنین تصمیماتی «اعتماد مردم و سایرین به ما را تضعیف کرده است.» در دوران عبدالله، اخوانالمسلمین دشمن درجه یک سعودیها در منطقه بود. بنابراین، خاندان پادشاهی برای سدکردن نفوذ اخوان و زیرشاخههایش در یمن به حوثیها نزدیک شد.
وقتی سلمان روی کار آمد اولویت خود را سدکردن نفوذ ایران اعلام کرد. بنابراین، به میراث عبدالله پشت پا زد. سلمان در اولین گام به همراه فرزندش ائتلافی برای حمله به یمن و زدن حوثیها- بهعنوان اقمار ایران- ترتیب داد. با وجود تلفات گستردهای که به یمن و حوثیها وارد آمد اما این گروه چریکی هنوز در یمن بقا دارد و سیاست تهاجمی خاندان سلطنت راه به جایی نبرد. در عوض، دهها تن از نیروهای ائتلاف به دست حوثیها دستگیر شدند. سیاست جنگطلبانه سلمان و تیم او در سوریه و عراق هم نتوانست به اهداف خود دست یابد. اگرچه در ائتلاف غرب علیه داعش حضور یافتند اما در سوریه اسد همچنان در قدرت است و داعش هم همچنان در عراق و سوریه میتازد؛ چنانکه براساس جدیدترین گزارشها گفته میشود موج پیوستن به داعش همچنان ادامه دارد. براساس گزارش نیویورکتایمز، تاکنون نزدیک به ۳۰هزار نفر به گروههای تروریستی در سوریه و عراق پیوستهاند. نیویورکتایمز به نقل از مقامهای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و دستگاه قضایی این کشور که هویت آنها فاش نشده، گزارش میدهد که در میان این تروریستها، شمار زیادی از اتباع کشورهای غربی دیده میشود. مقامهای نهادهای اطلاعاتی و قضایی آمریکا میگویند: بیش از ۲۵۰نفر از این نیروها از ایالاتمتحده آمریکا هستند، یعنی حدود ۱۰۰ تروریست در سال.
به گزارش «میدل ایست آی»، در نامه این مقام سعودی به چالشهای مالی پیش روی خاندان هم اشاره شده است. با کاهش قیمت نفت طی 12 ماه گذشته، قیمتها از 120 دلار در هر بشکه به کمتر از 50 دلار در هر بشکه رسید. یک تحلیلگر «سیتی بانک» به «میدل ایست آی» میگوید: طی سال جاری دولت سعودی شاهد 20 درصد شکاف در درآمدها و هزینههایش خواهد بود و باعث میشود این کشور یکی از بزرگترین کسریهای بودجه در جهان را داشته باشد. هزینههای ریاض باعث شد این کشور از ذخایر ارزی خود برای پشتیبانی از این هزینهها استفاده کند. در نیمه اول سال 2015 دولت سعودی 82 میلیارد دلار از ذخایر خود استفاده کرد و باعث شد کل ذخایر این کشور به 650 میلیارد دلار برسد. حجم مشکلات- نظامی و مالی- باعث شد نواده پایهگذار کشور دست به نگارش نامه زده تا رهبران را از آینده خاندان سعود بترساند. به گزارش «میدل ایست آی» یکی از مخالفان تبعیدی سعودی که در لندن زندگی میکند و اتفاقا با ردههای عالی حکومت سعودی هم پیوندهایی داشته و دارد، میگوید: شواهد نشان میدهد که خاندان سلطنت به جدی بودن بحران پیشرو پی برده است. این مقام به شرط فاش نشدن نام (و از ترس انتقام خاندان سعود) میگوید: «در اذهان برخی از اعضای خاندان سعود جرقههای مواجهه با اشتباهات زده شده است. اکنون آژیر بیدارباش و آمادهباش برای جلوگیری از فروپاشی خاندان سعودی به صدا در آمده است.»
این نامه که فروپاشی خاندان سعودی را پیشبینی کرده (مگر در صورت اصلاح) در کنار ترسیم چالشها و بحرانهای خاندان سعودی یک راهحل هم ارائه میدهد. نویسنده با در نظر گرفتن هزینههای بهسازی حرمین شریفین و در کنار آن با گریزی به فاجعه منا و سقوط جرثقیل میگوید: راهحل بحران در رجوع به بزرگان و کهنسالان خاندان سلطنت است که اکنون حاشیهنشین شدهاند. نویسنده میگوید: «ما رهبران قدیمی و تجربیاتشان را نادیده گرفتهایم و همه چیز را به دست نسل جوانی سپردهایم که با آرزوهای احمقانهشان پشت سر پادشاه پنهان شدهاند و روند فروپاشی را تسریع کردهاند.» یک منبع میگوید: «داستان واقعی در پس این نامه همانا آمادهسازی برادر ملک سلمان یعنی احمد بن عبدالعزیز برای کسب قدرت است.» احمد، 73 ساله، جوانترین عضو برادران قدرتمند سدیری است که از 1975 به مدت 30 سال معاون وزیر کشور بوده است. در سال 2012 او وزیر کشور شد اما وقتی عبدالله در سال 2014 مقرن را بهعنوان ولیعهد برگزید، شانس احمد از کف رفت. اکنون سخن از بازگشت اوست. چنین است که برخی میگویند رقابت در خاندان سعودی برای کنار زدن سلمان شروع شده و هنوز آخر داستان معلوم نیست.