bato-adv
کد خبر: ۲۴۶۹۹۸

شایعه‌نویسی؛ از شبنامه‌ها تا اکانت های ناشناس

تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۲۶ شهريور ۱۳۹۴
علیرضا شاکر در روزنامه قانون نوشت: سال‌هاست که دو جناح اصلی کشور یکدیگر را به دروغ پردازی و تهمت افکنی متهم می کنند. این رویه از دوران اصلاحات به این سو شدت بیشتری به خود گرفته است. هر چند که قبل از آن نیز منتقدین دولت هاشمی رفسنجانی، چنان بر وی می تافتند که هواداران وی ناگزیر در مجامعی چون صحنه نماز جمعه پاسخ مخالفان را می دادند. فعالان سیاسی و حتی عموم مردم هنوز شعارهایی چون «دشمن‌هاشمی ، دشمن پیغمبر است » را فراموش نکرده‌اند.

پاسخی که تخطئه آمیز بود و از دیدگاه منتقدان دولت وقت ، راه را بر هر انتقاد جدی و آزادی سیاسی می‌بست. در هر صورت بعد از هاشمی رفسنجانی، جناح اصلاح طلب (خط‌امامی‌های‌پیشین) بر دستگاه اجرایی کشور تکیه داده و از قدرت رسانه ها برای جریان‌سازی سیاسی به نفع خود بهره‌بردند. در همان ایامی که منتقدین اصلاحات ، رسانه ها را به تشویش اذهان عمومی و دروغ پراکنی متهم می‌کردند،  جریان حاکم نیز بر استفاده ابزاری از تریبون‌های رسمی و مذهبی برای حمله به اصلاحات خرده می‌گرفتند. به اعتقاد آنان ، صداوسیما ، برخی روزنامه‌های خاص، تریبون‌های نماز جمعه و برخی مداحی ها به همراه بولتن‌سازی نهادهای خاص ، ابزارهای حمله به اصلاحات شده بودند.

این نزاع در دوره احمدی نژاد با تغییری در ابزار و شکل ادامه یافت. ادبیات رئیس جمهور احمدی‌نژاد ، خود به تنهایی برای اتهام افکنی و افترا زنی کافی بود. او هنرمندانه تشنج آفرینی می کرد و آن‌طور که بعدها برخی نزدیکانش فاش کردند به دنبال حذف کامل و قطعی جناح مقابل از عرصه سیاست بود. تا اینکه در انتخابات منتهی به دور دوم ریاست جمهوری وی ، بحران و تنش به‌طور کامل بر فضای سیاسی کشور چیره شد. بعد از انتخابات سال 88 رسانه های خارج از کشور نیز جدی تر از قبل وارد مناقشات سیاسی داخل کشور شدند و مخالفان اصلاحات و جریان خط امام(س) نیز بر تندی گویش خود افزودند .  تا اینکه دولت روحانی روی کار آمد. پیروزی روحانی نوید آرامش و کاهش منازعات سیاسی توام با تهمت و دروغ را می داد. اما در عمل چنین نشد. هر چند که در چند ماه اول بعد از پیروزی دولت مخالفان سکوت را بر پرخاش ترجیح دادند اما طولی نکشید که ماشین تندروی و پرخاش سیاسی مجددا استارت خورد.  مجلس همچنان در دست جناح مخالف بود و به زودی رویه روزنامه خاص و رسانه ملی باردیگر به جریان افتاد.

دروغ سازی علیه مداحان
با نزدیک شدن به ایام برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی منازعات و بگومگوها هم شدت یافت. چند روز پس از آنکه تعدادی از مداحان اعلام کردند قصد شرکت در انتخابات را دارند خبری از خرید سیسمونی یک‌میلیاردتومانی توسط یکی از مداحان بنام کشور در رسانه های اجتماعی منتشر شد. این شایعه به صورت کاملا حرفه ای تهیه شده بود. به گونه ای که در تهیه خبر مستقیما نقل قول این مداح را درباره انتشار خبر سیسمونی میلیاردی منتشر شده و بدین وسیله به مخاطب تلقین می کرد که چنین خبری صحت دارد. این خبرسازی نمونه ای از صدها و بلکه هزاران خبرسازی‌اي است که « شبنامه وار » در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و به هیجان آفرینی و دروغ‌سازی‌ها در کشور دامن می زند.

 بهره مندی رسانه ملی از اخبار غیر رسمی
برخی از این اخبار ، مطلوب منابع رسمی و برخی دیگر از آنها مقبول منتقدین و مخالفان نظام می افتد. گویا اتاق های خبر سازی و یا افراد علاقمند به خبرسازی در هر جناح و گروهی حضور دارند. همان اندازه که در خبر فوق الذکر مداحان تخریب شدند در اخبار مشابه که اتفاقا از منابع رسمی نشر یافتند دولت و جناح های سیاسی نزدیک به دولت تخریب شدند و می شوند.  شاید به همین دلیل است که حسن روحانی در 22 مرداد ماه سال 93 در جلسه هیأت دولت وجود هشدار داد که عده ای«صرفاً به دنبال تخریب و کارشکنی هستند و مدتی است که از اتاق فکر به اتاق عملیاتی وارد شده اند.»

« خبر سازان دروغ پرداز » مجاری مختلفی برای نشر اخبار خود در اختیار دارند. از بولتن و اس ام اس تا برخی تریبون ها و رسانه ها،  می‌توان ردپای دروغ پردازی و ترور شخصیت افراد   را مشاهده کرد.اما شاید هیچ کدام از این رسانه ها همچون رسانه های اجتماعی برای جریان سازی شبنامه وار مناسب نبوده است. مطالبی که در برخی شبکه های خاص به اشتراک گذاشته می شود از مدت‌ها پیش به منابع خبری رسانه‌های منتقد دولت ، به خصوص بخش های مختلف خبری صداوسیما تبدیل شدند. گویا مدیران رادیو  تلویزیون ، در موضوعاتی که تمایل ندارند موضع شخصی یا سیاسی خود را در اخبار رسمی بروز دهند از اخبار غیررسمی و مطالب منتشره در شبکه های اجتماعی بهره می برند. مجریان بخش‌های خبری با به‌کار بردن عبارت‌هایی مانند اینکه فلان خبر «بازتاب گسترده ای در شبکه‌های اجتماعی داشته است» عکس ها ،یادداشت ها و طرح های منتشر شده در آن شبکه های خاص را بازتاب می دهند. این رویه پیش از توافق وین و در دورانی که منتقدان، مذاکره کنندگان را مورد آماج  تند و تیز قرار داده بودند بیش از هر زمان در صداوسیما دیده می شد.

شبنامه های نوین !؟
اگر در دوران مشروطه، مردم سر بر درودیوار شهر داشتند، تا اعلان‌ها و شبنامه های جورواجور را بخوانند، امروز چشم بر صفحات رنگارنگ و بی‌شمار رسانه‌های اجتماعی دارند تا درکنار دوستی‌های مجازی از طنز و هجو گرفته تا خبرسازی‌ها و جریان‌سازی های گروه‌های سیاسی کوچک و بزرگ را باورکنند.  نطفه بسیاری از هیجان‌سازی‌ها (یاجریان‌سازی‌ها) در رسانه‌های اجتماعی شکل گرفته است. بی دلیل نیست که وزیرامورخارجه دولت ، وقتی که زمام امور پرونده هسته ای را به دست گرفت، نخستین اقدامش برای همدلی افکار عمومی با این پروژه راه اندازی صفحه‌ای در فیس بوک بود. البته اگر گفت و گوی تويیتری با دختر نانسی پولسی در سپتامبر 2013 را فاکتور بگیریم. همان تويیت مشهوری که ظریف در آن گفته بود: «ایران هیچگاه هولوکاست را انکار نکرده است، مردی که تصور می‌شد این کار را (انکار هولوکاست) کرده است، دیگر رفته است.»

محمد جواد ظریف، تنها زمانی اولویت اطلاع‌رسانی خود را از رسانه‌های اجتماعی  به سوی رسانه‌های جمعی شیفت داد که اطمینان حاصل کرد، جریان سازی لازم را به واسطه فیس‌بوک ایجاد کرده است. در واقع او به درستی به قدرت جریان‌سازی رسانه‌های اجتماعی پی برده است. قدرتی که مقطعی است و نمی تواند به‌عنوان یک ابزار دایمی برای پروژه های رسمی مورد استفاده قرار گیرد. چراکه آسیب پذیری های خود را دارد.  بنابراین واقعیت این است که مزیت رسانه‌های اجتماعی در جریان سازی و هیجان آفرینی آنی آنهاست . دقیقا مانند شبنامه‌اي که در دوره خاص و برای کار خاصی مورد استفاده قرار می گیرد. اما تداوم استفاده از رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان تنها تریبون ارتباط با افکر عمومی ، می تواند به حاشیه‌سازی برای دولتمردان منتهی شود. حاشیه‌سازی‌هایی که شاید هم از سوی مخالفان سیاسی سازماندهی می‌شود.

نزاع آگاهی و خفقان
واقعیت این است که گوشی‌ها، تبلت ها و رایانه‌ها، جای در و دیوار دوران قجر و روزهای اوج جنبش مشروطه را گرفته‌اند. شبنامه های رنگ و وارنگ و راست و دروغ که محصول جدال بین صاحبان قدرت و اصحاب سیاست و اندیشه بودند اکنون در فضای دیجیتال و فناوری به شکلی مدرن و با پیچیدگی،  نزاع سنتی آگاهی و خفقان را به نمایش می‌گذارند. یک قرن و اندی سال پیش روزنامه، سخنرانی، منبر و شبنامه و امثال اینها ابزارهای اطلاع رسانی بودند و قلم‌های شیوا و سخنرانان غرا میدان دار جوسازی و هیجان آفرینی عمومی بودند، اکنون اطلاع رسانی پیچیده تر شده است. گاهی رسانه ها از استراتژی القا بهره می برند تا طی فرآیندی مفهوم خاصی را به مخاطب خود تلقین کنند. گاهی منشا خبر رسانه‌های اجتماعی می شود تا اعتبار منبع خبر چندان مورد توجه قرار نگیرد. در واقع برخی مطالبی که در رسانه‌های اجتماعی نگاشته می‌شود، شبه شبنامه است. با این تفاوت که شبنامه هایی که برای نخستین بار در فضای سیاسی ایران معاصر نشرو پخش شدند از اعتبار بالای ادبی و سیاسی برخوردار بودند.

اما الان به‌نظر می رسد مقاصد سیاسی خاصی ، رسانه‌های اجتماعی را به ابزاری تبدیل می کنند. برای مثال دختری از بالای هتلی در مهاباد به زمین می افتد در یک چشم برهم زدني خبری مبنی بر اینکه مامور امنیتی در هتل قصد تجاوز به دختر را داشته است در صفحات اجتماعی دست به دست می شود. غیرت عمومی به جوش می آید و مردم به سمت هتل حمله ور شده و آن‌را به آتش می کشند. دقیقا مانند اتفاقاتی که انتظار می رود در افغانستان رخ دهد ، در ایران رخ می دهد. مردم بدون اینکه حقیقت ماجرا را بدانند هیجان زده می شوند و آن می کنند که نباید می شد. خود قضاوت می کنند ، حکم صادر می‌کنند و حکم را به اجرا می گذارند . این اتفاق محصول شبنامه نگاری های بی نام و نشان در فضای مجازی بوده  و پدیده ای است که اعتبار دهندگان به آن باید مراقب باشند که دامن خود آنها را نگیرد. مانند اتفاقی که برای آن مداح افتاد و دقیقا به شیوه ای که اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان متهم می‌شدند ، دروغ‌سازی بی‌نام و نشان آبروی او را مورد هدف قرار داد. تا وقتی که هدف خود را مقدس بپنداریم و برای رسیدن به هدف از ابزارهای غیر اخلاقی و اقدامات غیر شرعی بهره ببریم همین است و باید منتظر باشیم که از همین ابزار علیه خودمان هم استفاده کنند.
 
پیشگام شبنامه نویسی
دروغ پردازی های مجازی به شبنامه نویسی هایی که در صدواندی سال پیش همواره در فضای سیاسی کشور رایج بوده، شباهت دارد. با اینکه در بیشتر این سال‌ها شبنامه ابزاری برای تخریب شخصیت افراد و وسیله‌ای جهت سمپاشی علیه جریانات بوده است ولی آغاز کار شبنامه نویسی خیرخواهانه بوده است. دقیقا مانند رسانه های اجتماعی که به‌عنوان ابزاری برای تسهیل در برقراري  ارتباطات مورد استفاده قرار گرفت. در نگاهی به برخی نوشته ها درباره تاریخ شبنامه نویسی از صفراف به‌عنوان نخستین شبنامه نویس ایران نام برده شده است. علیقلی صفراف از تجار ثروتمند تبریز ،زمانی كه جوانی پرشور و فعال بود در روسیه وتركیه پدرش را دركار تجارت یاری می‌داده است.ولی در گرماگرم جنبش آزادیخواهی مشروطه ، كار تجارت را رها می‌كند و با كوله‌باری از تجارب ارزنده و غنی به تبریز برمی‌گردد . در آن دوران پيام‌های پنهان نوشته را اعلان می‌گفتند؛ مانند آنچه که دولت تهيه می کرد و به در و ديوار می چسبانيد، امااز آنجا که ازسال ۱۳۱۰ ق (۱۲۷۲خ) عليقلی خان تبريزی (معروف به صفراف) اين گونه دستنويس های خود را  شبنامه ناميد، انبوه اعلان‌ها، اطلاعيه‌ها، تهديدنامه‌ها، هجويه‌ها، مقاله‌ها و خبرنامه‌ها و روزنامه‌های مخفی راکه در چند سطر يا چند صفحه، دستی يا با چاپ ﮋلاتينی و حتی چاپ حروفی تهيه می شد و نويسنده و پراکننده اش شناخته نبود، شبنامه خواندند. آن‌طورکه دکتر ناصرالدین پروین می گوید: « در تعريف شبنامه نه از شکل آن می توان سخن گفت و نه از محتوايش: شبنامه نوشتاری است که آن را برای آگاهی همگان پنهانی منتشرمی کردند و پنهانی می‌پراکندند.»

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv