كريم ارغندهپوردر روزنامه اعتماد نوشت: انتخاب قاطع جرمي كوربين به عنوان رهبر حزب كارگر با راي بالا يك زلزله سياسي در بريتانيا و متعاقبا در پارهاي كشورهاي غربي است. نظرات او آشكارا برخلاف جريان غالب اجرايي و نيز سالهاي پيشين حزبش است. او خواستار محاكمه رهبر سابق حزبش، توني بلر به دليل ارتكاب جنايات جنگي در عراق است، طرفدار ملي كردن انرژي و حمل و نقل عمومي است.
حامي آموزش و بهداشت و درمان عمومي و رايگان است. در سياست خارجي سخنان آشكاري عليه توسعهطلبي اسراييل دارد و معتقد است بايد با حزبالله و حماس گفتوگو كرد. درباره ايران هم رويكرد مثبت و كاملا متفاوت از گذشته و توام با احترام دارد. در مسائل داخلي طرفدار برقراري ماليات بيشتر روي درآمدهاي زياد و كاستن از فشار روي طبقات ضعيفتر است. او يك سوسياليست عدالتخواه است. اين كلمات شايد اين روزها بار شعارگونه داشته باشد. طبعا من هم نميخواهم روي آنها توقف داشته باشم. او يك پوپوليست فرصتطلب نيست، رهبري است كه مناسبات سودجويانه را هدف قرار داده و بيپروا به سوي چالش با آنها ميرود.
سخنان او ارزشهاي انساني مثل حقوق بشر و محيط زيست و حقوق اقليت را زندگي دوباره بخشيده و تقويت كرده است. از اين نظر انتخاب او به نظر من پاسخي به انتخابات عمومي اوايل سال و برد محافظهكاران است. در دوران توني بلر فاصله حزب كارگر و محافظهكار بهشدت كم شد و اين به جايگاه حزب كارگر در افكار عمومي لطمه شديدي زد. طرفداران اين حزب تنها مدافع كوركورانه يك نام نبودند، آنها مفاهيم اصولي را از درون رفتارهاي حزب در مناسبتها و وقايع مختلف جستوجو ميكردند و كمتر آنها را مييافتند.
در واقع توسعه حزب ليبرالدموكرات به همين ترتيب ميسرتر شد. همسويي بلر نئوكارگر با جورج بوش نئوليبرال در جنگ عراق تعجب همه ناظران را برانگيخت و شكاف عميقي در فراكسيونهاي اين حزب حتي در مجلس عوام انداخت. حالا اما با انتخاب كوربين، دو حزب دوباره در دو سوي سكو ايستادهاند. جرمي كوربين حمايت قاطع اتحاديههاي كارگري و صنفي را در پشت خود دارد و ميخواهد آنها را به جايگاه خود برگرداند و در سوي ديگر دولت محافظهكار از هيچ اقدامي در تضعيف اين اتحاديهها و دفاع از حقوق سرمايهداران دريغ نميكند.
دوران گردش چپها به منتهياليه راست تمام شده است. اين مسير ارزاني محافظهكاران و حق آنهاست، چپگرايان فهميدهاند كه جاي خالي آنها در همان مسير اصلي جستوجو ميشود و جامعه هم همان را ميخواهد. به نظرم با انتخاب كوربين در جايگاه رهبري حزب كارگر، جرقه عدالتجويي در اروپا و سپس در ساير كشورها زده شده و ارزشخواهيهاي انساني مجددا از كتابها و مجلات و محافل روشنفكري به صحنههاي اجتماعي كشيده خواهد شد. جرمي كوربين از اين پس يك شخص نيست، او پدپده امروز و سالهاي پيش رو خواهد بود.